» عمومی
شفا آنلاین>جامعه پزشکی>شايد ماندگارترين خاطره من مربوط به بيماري است که مبتلا به واسکوليت بود. دراين بيماري رگ‌ها دچار التهاب شده و خون‌رساني به تمام اندام‌هاي بدن را با مشکل مواجه مي‌کند.
به گزارش شفا آنلاین، انگشتان دست‌ها و پاهاي اين بيمار سياه شده و ازبين
رفته بود. حتي هوشياري کاملي هم نداشت. او را تحت درمان سنگيني قرار داديم.تاجايي‌که بهبودي نسبي خود را به دست آورد. اما از آنجاکه در شهرستان زندگي مي‌کند، هرسه تا شش ماه به تهران و به ديدن من مي‌آيد. هر زماني‌که اين بيمار به ديدن من مي‌آيد به ياد آن زمان و آن خاطره و آن موفقيت مي‌افتم و طعم شيرين سلامتي و نجات جان بيمار تداعي مي‌شود.
اما اگر بخواهيد از پزشکان خاطرات خوب آنها را بپرسيد، بايد يک کتاب بنويسيد. زيرا علم پزشکي سرشار از فراز و نشيب و موارد خاص و خاطرات خاص است.
اما شايد بتوانم بگويم با گذشت زمان و پيشرفت پزشکي، خاطرات خوب بيشتري براي پزشکان رقم بخورد. چراکه تشخيص نوع بيماري و درمان سريع آن از بروز مشکلات حاد مي‌کاهد. پيشرفت خدمات پاراکلينيکي و آزمايشات متعدد باعث شده تا بيماران حتي با وجود بيماري به زندگي عادي خود ادامه داده و عمر زيادي هم داشته باشند. داشتن شغل پزشکي نعمت بزرگي است که مي‌تواند وسيله‌اي براي نجات جان بيمار باشد. پزشکي عشق مي‌خواهد تا فرد بتواند مشقات را تحمل کرده و براي جامعه خدمت کند
عبدالرحمن رستميان
نظرشما
آخرین اخبار