ولي خيلي از افراد از اين دوران رنج ميبرند و حتي ميترسند بازنشسته شوند اما آيا واقعا دوران بازنشستگي ترسناك و منفور است؟ اگر اينطور است پس چرا بعضي از افراد، تازه در اين دوران دست به كارهاي جديدي ميزنند و شكوفا ميشوند؟ جواب اين سوالها اين است كه شما بايد ياد بگيريد دوران بازنشستگي را چطور مفيد،دوست داشتني، لذتبخش و آرامش بخش زندگي كنيد.
آدمها با معنيهاي متفاوتي كه از زندگي دارند، تصميم به برخوردها و عملكردهاي متفاوت ميگيرند. خوب معني كردن اتفاقها و شرايط زندگي همانقدر كه ميتواند روحيهدهنده باشد و موجب نشاط و انرژي شود، ميتواند با معني نادرست و تعبيرهاي اشتباه به نااميدي و رفتارهاي نادرست ختم شود. بازنشستگي از آن دورههاي زندگي است كه مردم نگاههاي مختلفي به آن دارند. از «با زنها در خانه نشستن!» گرفته تا «همچون پرنده باز كه حالا نشسته»؛ باز را كه ميشناسيد ؟ همان پرنده معروف ايرانيها كه دائم ميگويند: كبوتر با كبوتر، باز با باز. اين يعني بعضيها با يك جمله معروف از همان اول خود را خانهنشين ميكنند يا بهخودشان اسم پرندهاي را ميدهند كه كمي بايد بنشيند تا احتمالا دوباره پرواز كند. پس در نخستين قدم با خودتان فكر كنيد بازنشستگي براي شما چه تعريفي دارد؟
بازنشستگي در تمام كشورها وجود دارد. بدترين نوع تعبيرهاي رايج از بازنشستگي كه خطر روحي و جسمي براي صاحبش دارد، فكرهايي است كه ميگويند: ديگر دوران كار و سودمنديام تمام شد. اين گروه چون زندگي را فقط كاركردن ميدانند، بازنشستگي را هم كابوس ميدانند. برخي ديگر خودشان را با كارشان تعريف ميكنند و بازنشستگي را بيهويت بودن يا عاطل و باطل بودن معنا ميكنند. آسيبهايي چون پرخاشگري، افسردگي، نااميدي، كاهش روابط اجتماعي و خانوادگي، كاهش توان جسمي بهدنبال كم شدن فعاليت جسمي و ذهني برخي از تبعات اين تعريفهاي اشتباه از بازنشستگي است.
امام علي(ع) تذكر خوبي ميدهند كه مراقب گفتارتان باشيد كه رفتارتان ميشود. همه افراد چه شاغل در حرفههاي دولتي و چه مشاغل آزاد، زماني بازنشسته ميشوند. اين برهه هم دورهاي از زندگي است كه همه تجربه ميكنند اما كساني كه اين دوره را باور كرده و به تذكر امام(ع) عمل ميكنند، تفكر اميدوار و تعريفهاي مثبت از دورانهاي مختلف زندگي خود دارند. با روحيه اميدوار است كه گهواره و گور كنار هم ميآيند و در هر دوره ميتوان به يادگرفتن و مفيد زندگي كردن فكر كرد.در تعريف درست بازنشستگي شما بايد با خودتان فكر كنيد كه «از اين به بعد فرصت بيشتري داريد تا آزادانه به برنامههايي برسيد كه تا قبل از اين بهخاطر مشغوليت دائم بهكار از آنها محروم بوديد».
در زندگي بزرگاني مانند امام خميني(ره)، پروفسور حسابي، بانو امين (اولين مجتهد زن)، اديسون، گاليله، گوته، ويكتور هوگو و بسياري ديگر استفاده كامل از تمام دوران بهخصوص فصل پختگي و شكوفايي يعني دهه 50 زندگي ديده ميشود. افرادي كه دوران بازنشستگي را برگ برندهاي براي خود ميدانند، از كره مريخ نيامدهاند و بسياري از شرايط زندگيشان با ديگران يكي است اما چند عادت در آنها بيشتر ديده ميشود : اين افراد بيشتر به تن و جسم و سلامتي خود اهميت ميدهند؛ به قول يك عارف بايد مانند اسبي مراقب بدن بود تا بتوان در راه بندگي از آن استفاده كرد. ضمن اينكه اين افراد اميدوارانه برنامهريزي ميكنند و از همه توان و فرصتهايي كه دارند براي رسيدن به هدف خود استفاده ميكنند. آنها همه تجربههاي گذشته را براي پيدا كردن بهترين راه درنظر ميگيرند.
وقتي بازنشستگي يكي از دوران معمول زندگي باشد پس نياز به آماده شدن و مهارت يابي براي آن هم مثل همه دورانها جدي ميشود. آمارها نشان ميدهد كه افراد هرچه بدون آمادگي به دوران بازنشستگي برسند آن را سختتر ارزيابي ميكنند و در نتيجه دچار سختيها و فشار رواني بيشتري هم ميشوند. پيشنهادهاي زير براي روبهرو شدن با اين مرحله ميتواند به شما كمك كنند:
ميتوانيد از روش «خودتان از خودتان حساب بكشيد پيش از آنكه از شما حساب كشيده شود» استفاده كنيد و قبل از رسيدن دوره بازنشستگي از مرخصيها يا تعطيلاتتان بهعنوان تمرين بازنشستگي استفاده كنيد. قبل از اينكه مجبور شويد دست از كار بكشيد و كمي بيشتر به زندگيتان رسيدگي كنيد؛ خودتان اينكار را بكنيد.ميتوانيد يك شيفت كار كنيد، اضافه كاري نرويد و... شايد هنوز بهدليل نياز مالي خود را مجبور بهكار بيشتر ميدانيد اما اين پيشنهادها براي شما هم مفيد است تا به پس انداز، بيمه، كمكردن قسطها، صرفهجويي و كارهايي از اين دست كه بارهزينههاي مالي شما را كم ميكند، بيشتر فكر كنيد.
قبل از اينكه بازنشستگي شروع شود، ميتوانيد ليستي از آرزوهاي به زمين مانده خودتان را تهيه كنيد. كارهايي كه مدتهاست بهخاطر كار مداومتان از آنها بازماندهايد. ممكن است سفر با خانواده، استراحت بيشتر، راهاندازي يك باغچه، كتابخواني و راه انداختن يك كسب و كار جديد يا حتي درس خواندن در رشته مورد علاقهتان فكر خوبي براي روزهاي بعد از بازنشستگي باشد.
براي موفقيت بيشتر در اين مرحله بهتر است از قبل مهارتي را در خود پرورش دهيد. اين مهارت ميتواند در راستاي پيگيري اهداف مهم و فراموش شده زندگي يا صرفا براي تفريح و سرگرمي باشد و يا حتي با شيوهاي جديد براي درآمدزايي كه به شما كمك كند. يادگيري انواع رشتههاي هنري، مهارتهاي فني و حرفهاي و يا حضور در فعاليتهاي خيريه و داوطلبانه ميتواند بخشي از شروع فعاليتهاي جديد شما باشد.
بعد از سالها وقتي پدر و مادر در يك خانواده بازنشسته ميشوند شرايط خانواده تغيير ميكند. گذران بيشتر وقت همسران و فرزندان همانقدر كه وابستگي آنها را به هم بيشتر ميكند، احتمال ايجاد چالش را هم در خانواده افزايش ميدهد. بيشتر شدن بخشي از چالشهاي خانوادگي در دوران بازنشستگي بهخاطر بيشتر شدن زمان با هم بودن افراد است اما بخش ديگر آن ميتواند از بيبرنامگي همسران براي گذران اوقات خود و در نتيجه خستگي روحي، عصبانيت، دقت بيشتر به امور زندگي و... باشد.
شيرين شدن دوران بازنشستگي براي خانواده نياز به برنامهريزي و آگاهي همه اعضاي خانواده دارد. هرچه فعاليت، استفاده از ورزش، مشورت خواهي و گفتوگوهاي خانوادگي، سرگرميها و حتي بازيهاي دسته جمعي و ايجاد دغدغههاي مفيد و سازنده براي فرد بازنشسته بيشتر باشد، وضعيت روحي و به تبع آن تعاملات او بهتر خواهد بود. خانوادهاي كه تا ديروز بهخاطر مشغلههاي كاري والدين از كم بودن تعاملات و با هم بودن مثل سفر، خريد، گفتوگو، كارهاي مشتركو....گله مند هستند اينبار فرصت خوبي پيدا ميكنند تا از با هم بودن لذت ببرند. هرچه اعضاي خانواده در فرد بازنشسته حس احترام، از سرگيري نوعي از فعاليت (مثل فعاليتهاي علمي، درآمدزايي و... ) را زنده كنند و از تجربيات آنها كمك بگيرند، در اين مسير موفقتر خواهند بود. اگر مرد خانواده بازنشسته شود بهتر است خودش و اطرافيان به ياد داشته باشند كه آفرينش براي ايجاد آرامش، مردها را مذكر و علاقهمند به تذكر آفريده و زنان را ريحانه و روحيهدهنده و روحيهخواه. براي مرد خانواده تكرار اهميت داشتن وي و جايگاه مهم او در خانواده بسيار مهم و آرامشبخش است. مردها بايد براي حفظ آرامش خود از تكرار ايدههاي خوب، برنامهريزي و ارزشهاي فعلي زندگيشان بگويند و خانواده نيز در اين يادآوري به آنها كمك كند. زنان نيز اگر به بازنشستگي برسند، به دوراني پا ميگذارند كه احتمالا همزمان با آن فرزندان مستقل شدهاند. زنان براي حفظ روحيه خود و روحيه دادن به همسر خود نياز بيشتري به ورزش، مراقبت جسمي، رسيدگي به ظاهر و ابرازهاي عاطفي دارند.
فرصت حيات هر روز از خيليها گرفته ميشود و اين يعني به شكرانه زنده بودن بايد هميشه به فكر راه جديدي براي رشد كردن بود. اين ايدهها فقط پيشنهادهايي براي خلاق كردن ذهن شماست، مرور كارهاي زمين مانده قبل و تجربه فعاليت جديد ميتواند نقطه شروع ايدهيابي براي دوران بازنشستگي شود.
1- يك گروه راهاندازي كنيد
شايد دلتان بخواهد مطالعه كنيد، به كوير برويد و ايرانگردي بكنيد، از علم جذاب نجوم سردربياوريد و خيلي كارهاي تيمي ديگر. اما علاوه بر جمع خانواده گاهي به همراهان ديگري هم فكر كنيد. ميشود از دوستان، همكاران قديم و ... را جمع كنيد تا با همراهي آنها به فعاليت مشترك بپردازيد. گروهي براي كتابخواندن و درباره آن بحث كردن، نقد فيلم و... فايده اين گروهها علاوه بر نشاط سالماش، افزايش انگيزه تلاش و اطلاعات است. اين گروه ميتواند حضوري يا از طريق فضاي مجازي هم باشد.
2- يك كسب جديد
فعاليت كاري ميتواند در زمانهاي دلخواه شما و به ميزان توانتان باشد؛ برخلاف گذشته كه شايد مجبور بوديد هر روز و در ساعات معين به محل كار برويد. راهاندازي يك كسب جديد در دوران بازنشستگي اگر با شراكت فرزندان و جوانان باشد؛2فايده دارد. جوانان از طريق اين فرصت بيشتر ميتوانند از شما تجربهآموزي كنند و پختگي شما از درصد شكست آنها ميكاهد، علاوه بر اين انرژي جوانان ميتواند در شرايط خستگي و تمايل به استراحت شما پشتوانه خوبي برايتان باشد.
3- يادگيري هميشه تازه است
يادگيري دل را تازه و روحيه را شاداب نگه ميدارد. بازنشستههاي بسياري ترجيح ميدهند در زماني كه بهدست آوردهاند، در دورههاي دانشگاهي، فني و حرفهاي، حوزهعلميه و... شركت كنند. رفتن در اين راه، اميد به زندگي را به ميزان قابل توجهي بالا ميبرد. شما هم حتما اين روش را امتحان كنيد. لذت آموختن و كشف كردن در اين دوران بسيار شيرينتر و جذابتر از دوراني است كه شما در دوران دانشجويي گذراندهايد.
4- جبران معنويت از دست رفته
گاهي سالها فرد در پي جبران وظايف ديني خود بوده اما ازدحام و انباشته شدن كارها مانع او در انجام اعمال معنوي بهصورت دلخواه و متعالي آن شده است. حالا تقدير با شما همراه شده و اين فرصت براي شما فراهم شده است كه بتوانيد به جبران كم كاريهاي معنويتان فكر كنيد. برنامهريزي براي مطالعه روزانه قرآن، نماز يا روزههاي احتمالي قضا شده ميتواند بخشي از برنامهريزي روزانه و سالانه شما باشد.
5- يك فكر خير
پايهگذار
بسياري از انجمنهاي خيريه، ميانسالهايي هستند كه روزهاي بازنشستگي، فكر
پوياي آنها را به حمايت از اقشار نيازمند انداخته. اعتبار بازنشستهها در
جامعه، تجربه و حلقه دوستان آنها سرمايههايي است كه ميتواند جريان خيري
را در جامعه بسازد. گروههايي براي همسريابي جوانان، حمايت از تهيه جهيزيه،
مراسم عروسي، تهيه سيسموني، خريد مسكن و... ميتواند گرههاي زيادي را در
جامعه باز كند.
6- دست به قلم شويد
جوانترها
حتي اگر اهل درس و دانشگاه هم باشند باز هم حساب تجربه جداست. پس از
سالها تجربه پيدا كردن در شغلهايي مثل معلمي، كشاورزي، حسابداري و... در
دوران بازنشستگي ميتوانيد به كمك هنر نويسندگي خودتان يا همكاري مشترك با
فرد ديگري اطلاعات و تجربههايتان را در قالبي مثل كتاب، سيدي،
نرمافزار و... براي جامعه توليد كنيد. اين كتاب يا مقاله ميتواند درباره
دغدغههاي افراد جامعه مثل چطور كسب و كار راه بيندازيم؟ چطور مديريت كنيم؟
چطور كارمند منظمي باشيم؟ چگونه از كارها عقب نمانيم؟ و دنيايي از اين
سوالات مشابه باشد؛ سوالهايي كه جواب آنها را فقط شما باتجربه چندين
سالهتان ميدانيد كه ميتواند به ارائه تجربيات دست بندي شده شما
بينجامد.
7- كمك كردن را دريغ نكنيد!
سالهاي
بازنشستگي و فراغت از كار روزمره ميتواند فرصتي براي محبت كردن شما به
ديگران باشد. حتما در اطرافتان افرادي هستند كه به كمك و محبت شما نياز
دارند؛ مثلا ممكن است فرزندان شما در حال حاضر شاغل باشند و براي نگهداري
فرزندانشان مشكل داشته باشند. شما ميتوانيد به آنها پيشنهاد بدهيد كه چند
روز در هفته از بچههاي آنها نگهداري كنيد. با آنها به پارك برويد؛ با
اين كار هم لحظات خوب و خوشي را با بچهها بودهايد هم نوه عزيزتان را شاد
كردهايد علاوه بر اينكه حتما مثل تمام دوران زندگيتان، كمك بسيار بزرگي
براي فرزندان خود بودهايد.
همشهری