وی یادآور شد: چند سالی است نام سندرم بیقراری مزمن در کتب پزشکی دیده میشود؛ در حالی که تا 30 سال گذشته هیچ پزشکی در هیچ جای دنیا این بیماری را نمیشناخت. بر خلاف بیشتر بیماریها که کشف میشود، این سندرم را در واقع پزشکان اختراع کردهاند، البته نه به آن معنی که این بیماری ساخته ذهن پزشکان باشد. نسبی تهرانی اضافه کرد: این سندرم وجود داشت و آنقدر هم شایع بود که پزشکان را در نقاط مختلف دنیا به فکر واداشت؛ اما از آنجا که هیچ عاملی برای ایجاد آن شناخته نشد نام آن را سندرم بیقراری مزمن گذاشتند و بعد هم گروههای مختلفی از پزشکان سعی کردند درستترین و دقیقترین تعریف را برای آن پیدا کنند.
این متخصص مغز و اعصاب گفت: کلمه سندرم به معنای مجموعهای از علائم است. پزشکان اغلب وقتی این واژه را به کار میبرند که مجموعهای از علائم وجود دارد، اما نمیتوان همه آنها را به یک عامل بیماریزا نسبت داد. مشکل سندرم بیقراری مزمن هم همین است و البته این مشکل فقط عنوانش بیقراری است؛ اما به همین کلمه ختم نمیشود. مجموعهای از علائم از درد عضلات و مفاصل گرفته تا تیکهای مختلف و سردرد و خستگی در طیف علائم این سندرم قرار دارند. وی افزود: مزمن بودن آن هم به این معناست که مجموعه همه علائمی که گفته شد، فقط به چند روز منحصر نمیشود. بعضی پزشکان میگویند علائم باید دستکم شش هفته به طول انجامد تا بشود تشخیص سندرم بیقراری مزمن را برای بیماری مطرح کرد.
نسبی تهرانی با بیان اینکه جوانان در معرض ابتلا به این سندرم هستند، گفت: شروع این سندرم از جوانی و شروع بیقراری مزمن در میانسالی یعنی بین 40 تا 50 سالگی است و در صورت عدم درمان بههنگام، به تدریج شخص دچار اضطراب میشود و به داروهای معمولی پاسخ نمیدهد. به همین دلیل است که درمان اضطراب باید در سنین پایین صورت گیرد. ولی در جامعه ما متاسفانه اکثر افراد از مراجعه به روانپزشک اکراه دارند و سعی میکنند در همان حال بمانند و همین مساله، بیماریشان را تشدید میکند.