معمولا در سنين نوجواني كه مسائل جنسي براي نوجوان به صورت جدي مطرح ميشود، بايد والدين برنامهاي براي اطلاعرساني و آگاهي دادن به او داشته باشند. اما در اين مورد هر قدر دختر و پدر با هم صميمي باشند، ترجيح بر اين است كه مادر اين مسئوليت را بر عهده بگيرد چراكه تجربه نشان داده وقتي پدر با دختر در اين گونه موارد صحبت ميكند، هر دو حس ناخوشايندي دارند اما استثناهايي هم هست.
ممكن است دختر به هيچوجه راضي نشود با مادر (به هر دليلي) در اينباره صحبت كند. در چنين شرايطي براي اينكه منبع اخذ اطلاعات بيرون از خانه نباشد، ترجيح بر اين است كه پدر فضا را براي گفتوگو باز بگذارد.پدر میتواند برای آگاهی دادن در این زمینه، از ابزارهای مختلفی استفاده کند و همیشه نیاز نیست که خودش به تنهایی مو به مو به سوالهای فرزندش در این زمینه پاسخ دهد. ممكن است حتي كتاب معرفي كند و مستقيم سر اصل مطلب نرود و خودش درباره مسائل جنسي با دخترش صحبت نكند. در هر صورت سالمترين و مطمئنترين راه اين است كه دختر جواب سوالهايش را به نحو صحيح از والدينش بگيرد تا ديگراني كه اعتبارشان محرز نشده است .
مثل ما باش!
تا اینجای کار گفتیم که یک پدر چطور میتواند به سوالهای ریز و درشت دخترش پاسخ دهد و به او در مورد موضوعات مختلف آگاهی دهد. اما مسئولیت پدر برای تربیت دخترش به همین موارد محدود نمیماند. در بسیاری مواقع بچهها بیشتر از آنکه از حرفهای ما درس بگیرند، از رفتارهایمان اصول زندگی کردن را میآموزند. دختری که رابطه صمیمانه و آرام پدر و مادرش را میبیند، در خانه بیشتر از هر مدرسهای راه و رسم عاشق شدن و وارد شدن به یک رابطه سالم را یاد میگیرد. پس به جای آنکه بخواهید با حرفهایتان رفتارهای خود را توجیه کنید، تلاش کنید تا با درست رفتار کردن در مقابل او، اصول زندگی و وارد شدن به ارتباطهای عاطفی را به او آموزش دهید.
مادرها! راه را سد نكنيد!
شايد اينطور به نظر بيايد كه اغلب آقايان تمايلي به مشاركت در انجام امور مربوط به نوزاد ندارند اما قضيه قدري پيچيدهتر است. گاهي پدر ميخواهد در نگهداري فرزند سهيم باشد اما مادر مانع ميشود. اين مخالفت و اجازه ندادن ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد. از جمله شايعترين دلايل ممانعت مادر اين است كه:
* عملكرد پدر را در كارها قبول ندارد. فكر ميكند خودش بهتر از پس كارها برميآيد در حالي كه اين باور هميشه درست نيست و چه بسا عملكرد بهتری هم باشد ولي اين قضاوت نادرست راه را بر همكاري در نگهداري كاملا ميبندد.
* وقتي پدر كاري را انجام ميدهد، مادر مدام به او درباره مسائل گوناگون تذكر ميدهد يا ايراد ميگيرد و سعي ميكند به پدر ثابت كند اشتباه ميكند. در هر صورت غرور مرد جريحهدار ميشود يا احساس بيعرضگي به او دست ميدهد بنابراين سعي ميكند خود را در مظان سرزنش قرار ندهد و حاشيه امنش را به خطر نيندازد پس ديگر در نگهداري از فرزند به مادر كمك نميكند.
* مادر به وسيله نگهداري فرزند به نوعي ميخواهد توانايياش را نشان دهد و ثابت كند. در اين حالت اگر پدر در نگهداري از فرزند همكاري كند، انگار تواناييهاي او زير سوال ميرود و احساس شرمساري ميكند بنابراين به پدر اجازه مشاركت نميدهد و با هر مشقتي خودش مسئوليت نگهداري از فرزند را برعهده ميگيرد.
* مادر از برقراري ارتباط صميمانه دختر با پدر ناخودآگاه احساس نگراني ميكند. اين نگراني متوجه هر دو طرف ميشود؛ يعني ممكن است مادر از اينكه همسرش دخترشان را بيشتر از او دوست داشته باشد، ناخودآگاه دلش نخواهد آن دو رابطه صميمانهاي داشته باشند يا دلواپس اين باشد كه دختر بيش از اينكه به او (مادر) وابسته شود به پدر علاقه نشان دهد.
دليل ممانعت از شكلگيري رابطه صحيح دختر و پدر هرچه ميخواهد باشد نتيجه يكسان است. كودك بهراحتي متوجه اين اختلاف نظر بين پدر و مادر ميشود و ميفهمد آن دو يكديگر را قبول ندارند. در نتيجه هر دو تكيهگاه را از دست ميدهد.
چشم و گوشش را نبند!
گرايش به جنس مخالف يك امر طبيعي است و حتی اگر پدر و مادر بهخاطر نگرانیهای خودشان برای مسکوت گذاشتن این موضوع تلاش کنند، بعید است که به موفقیت دست پیدا کنند. والديني كه نسبت به اين مساله حساسيت بيش از حد نشان دادهاند و برخوردهاي تندي كردهاند، نتيجه كاملا عكسي گرفتهاند. تجربه نشان داده هر قدر پدر و مادر فرزندشان را محدود كردهاند، او بيشتر به برقراري ارتباط با جنس مخالف متمايل شده است.
در ابتداي دوره نوجواني (حدودا از 11 سالگي) والدين باید به نوجوان بگويند در صورت تمايل ميتواند با جنس مخالف صحبت كند اما در فرهنگ شرقي حساسيت اين مساله براي دخترها بيشتر است و اتفاقا بيشترين آسيبها در اين زمينه توسط پدر به وجود ميآيد چرا كه به اصطلاح غيرتي ميشود و برخوردهاي غيرمنطقي از خود نشان ميدهد. پدر بايد اين حق طبيعي را براي دخترش قائل باشد كه بتواند با كسي از جنس مخالف صحبت كند اما حتما اين قانون را گوشزد كند كه اين صحبت كردن تحت نظر او و همسرش خواهد بود.
بعضي پدرها ميگويند اگر اين كار را بكنيم دخترمان بزرگتر كه شد، درخواستهاي بيشتري خواهد داشت. پاسخ اين است كه اگر همه چيز تحت نظارت شما باشد، ميتوانيد با بعضي خواستههايش كه به مصلحت نيستند، مخالفت كنيد. در هر صورت آسيب اين روش به مراتب كمتر از اين است كه سرخود دست به اين كارها بزند و شما به عنوان پدر هيچ كنترلي بر مسائل نداشته باشيد ضمن اينكه يادتان باشد رابطه بسياري از پدرها درست در همين مقطع حساس با دخترها قطع ميشود؛ يعني درست زماني كه حضور يا عدم حضور شما ميتواند مسير زندگي و آينده او را يك بار براي هميشه تغيير دهد. پس دوست دخترتان باقي بمانيد.
مجله سیب سبز