کد خبر: ۶۷۵۱۶
تاریخ انتشار: ۰۳:۳۰ - ۰۸ تير ۱۳۹۴ - 2015June 29
شفا آنلاین>روانشناسی>واکنش‌هاي روانشناختي و انواع واکنش‌‌هاي بهنجار توضيح داده شد. در ادامه، در مورد اختلال استرس پس از سانحه و انواع واکنش‌‌هاي انطباقي بهنجار و نابهنجار صحبت خواهد شد.

به گزارش شفا آنلاین، هر يک از ما، نسبت به رويدادها و حوادث‌ واکنش‌هاي رواني متفاوتي بروز مي‌دهيم که از واکنش طبيعي و ملايم تا انواعي که باعث به هم خوردن آرامش و زندگي ما مي‌شوند، متفاوت هستند. در 2 شماره گذشته، در مورد اين

اختلال استرس پس از سانحه

علايم اين اختلال سه دسته هستند:

v اول افزايش تحريک اتونوميک: اضطراب شديد، تحريک‌‌پذيري، بي‌‌خوابي و عدم تمرکز. گاهي حملات هراس و دوره‌‌هاي پرخاشگري هم وجود دارد.

v گروه دوم حاکي از دفاع‌‌هاي مستمر اجتناب و افسردگي است. اجتناب از يادآوري رويدادها، اشکال در يادآوري‌‌ رويدادها، به طور ارادي، گسستگي، ناتواني براي احساس هيجاني (کرختي) و کاهش علايق و فعاليت‌‌ها.

vگروه سوم مشتمل هستند بر افکار مزاحم، که در آن خاطرات رخدادهاي تروماتيک بر واپس‌‌زني غلبه کرده و به شکل تصويرهاي ذهني تکراري (Flashbacks) يا رؤياهاي ناراحت‌‌کننده ظاهر مي‌شوند. ضمن فلش‌‌بک يا مواجهه با يادآورهاي رويداد تروماتيک، اضطراب افزايش مي‌يابد. گاهي پاسخ‌‌هاي مقابله‌‌اي غيرانطباقي اضافي، موسوم به رفتار مستمر نمايشي يا پرخاشگرانه يا مصرف زياد الکل يا دارو وجود دارد.

اختلال استرس پس از سانحه ممکن است يک واکنش فوري نسبت به عامل استرس‌‌زا بوده يا به فاصله چند روز، حتي چند ماه بعد تظاهر کند. اختلال استرس پس از سانحه معمولا ظرف چند ماه بهبود مي‌‌يابد، اما در مواردي تا چند سال دوام مي‌‌يابد.

هرچند اختلال استرس پس از سانحه بيشتر بين کساني که درگير رويدادهاي استرس‌‌آميز بوده‌‌اند، ظاهر مي‌‌شود، اختلاف در پاسخ فقط مربوط به درجه درگيري فردي نيست، به طوري که نوعي آسيب‌‌پذيري فردي نيز مطرح است. کودکان و سالمندان، آسيب‌‌پذيري خاصي دارند، همچنين کساني که سابقه اختلال روانپزشکي قبلي ندارند. مطالعه روي دوقلوهاي شرکت‌‌کننده در جنگ ويتنام حاکي است که بين بزرگسالان جوان، ‌‌بخشي از اين آسيب‌‌پذيري ژنتيک است


درمان اختلال استرس پس از سانحه

درمان اوليه: اگر پاسخ اوليه بسيار شديد نباشد، اکثر بيماران به چيزي فراتر از حمايت همدلانه و کمک در مورد مسائل علمي ناشي از سانحه نياز ندارند. براي موارد شديد، ممکن است دوزهاي محدود يک داروي اضطراب‌‌زدا براي آرام کردن بيمار و نيز يک داروي خواب‌‌آور براي چند شب براي تأمين خواب ضروري باشد. به بيمار کمک مي‌‌شود که در مورد رخدادها صحبت کرده و هيجانات متناسب با آن را ظاهر سازد.

درمان اختلال استرس پس از سانحه مزمن مشکل است. همان رويکرد کلي، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در يک رشته مصاحبه، به بيمار کمک مي‌‌شود هيجان وابسته به رويداد را به خاطر آورد، مجددا تجربه کند و نسبت به آن بينش يابد. حتي با مداواي ماهرانه، پاسخ به موارد مزمن غالبا محدود است. روش‌‌هاي شناختي ـ رفتاري براي حساسيت‌‌زدايي بيماران نسبت به يادآورهاي رخدادهاي استرس‌‌آميز و تصاوير ذهني آنها مورد استفاده قرار گرفته‌‌اند. چندين نوع دارو آزمايش شده است. بايد از مصرف اضطراب‌‌زداها به دليل خطر وابستگي پس از مصرف طولاني خودداري کرد.


واکنش‌‌هاي انطباقي بهنجار و نابهنجار

? انطباق بهنجار: به واکنش‌‌هاي روانشناختي درگير در انطباق با شرايط جديد اطلاق مي‌‌شود. نمونه‌‌هاي تغييرات زندگي که معمولا واکنش‌‌هاي انطباقي ايجاد مي‌‌کنند، مشتملند بر طلاق و جدايي، تغيير عمده در کار و مسکن نظير انتقال از مدرسه به دانشگاه، و تولد کودکي معلول. داغ‌ديدگي و شروع بيماري محکوم به مرگ، انواع خاص انطباق را ايجاب مي‌‌کنند.

واکنش طبيعي نسبت به تغييرات استرس‌‌آميز، يک دوره اضطراب و افسردگي کوتاه‌‌مدت گاهي توأم با تحريک‌‌پذيري و عدم تمرکز است. يک دوره کوتاه انکار ممکن است وجود داشته باشد اما به دنبال آن مسئله ‌‌گشايي ظاهر مي‌شود، اما واکنش وقتي نابهنجار است که فراتر از آنکه در مقابل رخدادهاي استرس‌‌آميز خاص قابل انتظار است، ظاهر شود يا باعث اختلال در کارکرد بيمار شود.

درمان براي کمک به فرايندهاي طبيعي، تطابق با تسلط بر انکار و اجتناب، تشويق مسئله ‌‌گشايي و تضعيف تدابير مقابله‌‌اي غيرانطباقي طرح‌‌ريزي مي‌‌شود. وقتي اضطراب کاهش يافته، انجام اين تغييرات آسان‌‌تر است.

v کاهش اضطراب: اضطراب معمولا با تشويق بيماران براي صحبت در مورد مسائل و ابراز احساس‌‌هاي خود کاهش مي‌‌يابد. داروهاي ضداضطراب ممکن است در موارد شدت اضطراب ضرورت يابد، اما نبايد به طور معمول استفاده شوند. ندرتا دارويي خواب‌‌آور به مدت چند شب براي تأمين خواب ضروري است.

v مسئله ‌‌گشايي: بيماران مبتلا به اختلال انطباقي غالبا خود را تحت سلطه مسائل زندگي مي‌‌يابند و با درمان با مسئله ‌‌گشايي احساس راحتي قابل ملاحظه‌‌اي مي‌‌کنند. گام‌‌هاي اساسي آن عبارتند از: (?) به بيمار کمک مي‌‌شود فهرستي از مسائل خود تهيه کند و راه‌‌هايي براي حل آنها توصيه مي‌‌شود؛ (?) مزايا و معايب راه‌‌حل‌‌هاي مختلف براي مسئله مورد توجه قرار مي‌گيرد؛ (?) به بيمار کمک مي‌‌شود که سير اقدامات را که احتمال موفقيت آن محتمل‌‌تر به نظر مي‌‌رسد، انتخاب کند و انجام دهد.


انواع خاص انطباق بهنجار و نابهنجار

v انطباق به بيماري جسمي شديد: بيماران مبتلا به بيماري جسمي غالبا احساس اضطراب، افسردگي و گاهي خشم مي‌‌کنند. اکثر اين واکنش‌‌ها گذرا هستند، سريعا فروکش مي‌‌کنند و تابع سازش فرد به موقعيت جديد هستند. مثل ساير واکنش‌‌هاي انطباقي، انکار، بيمار را در مقابل اضطراب شکننده در مراحل اوليه حفظ مي‌‌کند، اما قبل از اينکه مسئله تحت سلطه درآمده و سازگاري حاصل شود، کنار گذاشته مي‌‌شود. 

انکار طولاني مخصوصا در بيماري جسمي بي‌‌فايده است، چون مانع همکاري بيمار با دستورات درماني مي‌شود. با کمک به بيمار براي صحبت در مورد ترس‌‌هاي خود و دادن اطلاعات براي اصلاح سوء تفاهمات، مثلا در مورد ميزان درد که ممکن است احساس شود، مي‌‌توان انکار را کاهش داد.

انطباق به بيماري جسمي يک رشته انطباق‌‌هاي خاص را شامل مي‌شود که مشتمل است بر جستجوي کمک پزشکي، مصرف دارو، طرح پرسش براي بستگان و دوستان و گاهي ترک فعاليت‌‌ها. اين رفتارها در مراحل اوليه بيماري انطباقي هستند، ولي در صورت دوام تا زماني‌‌که نيازي به آن نيست، غيرانطباقي شده و ناتواني را طولاني‌‌تر مي‌‌سازند.


انطباق با مراحل آخر بيماري مهلک

پس از تشخيص بيماري مهلک در مراحل پاياني، بسياري از مردم دچار اضطراب، افسردگي، احساس خشم و گناه شده و برخي راه‌‌هاي غيرانطباقي مقابله را برمي‌‌گزينند. اضطرب در نتيجه احتمال تجربه درد شديد يا تغييرشکل‌‌يافتن و ازدست‌‌دادن کنترل اسفنکترها و نيز نگراني در مورد خانواده برانگيخته مي‌‌شود. 

بين بيماران که در بيمارستان مي‌‌ميرند، حدود پنجاه درصد علائم هيجاني دارند. افسردگي ممکن است در نتيجه ازدست‌‌دادن فعاليت‌‌هاي باارزش و پيش‌‌بيني جدايي از افراد مورد علاقه ظاهر شود. افسردگي يا اضطراب ممکن است مستقيما در نتيجه بيماري جسمي يا داروهاي مورد استفاده براي درمان آن حاصل شود.

ساير ويژگي‌‌هاي انطباق به بيماري مهلک عبارت‌اند از:

v احساس گناه، مبتني بر اين باور که توقعات زياد بر خانواده و دوستان تحميل مي‌‌شود.

v خشم در مورد غيرمنصفانه‌‌بودن مرگ قريب‌‌الوقوع.

قابل درک است که بين افراد رو به مرگ، اين واکنش‌‌هاي هيجاني در بين بيماران جوان

بيشتر شايع است تا سالمندان و در افراد مذهبي که کمتر است. پيش‌‌بيني مرگ، دفاع‌‌هاي انکار، وابستگي و جابه‌جايي را فعال مي‌‌سازد که به دنبال آنها ممکن است «پذيرش» حاصل شود.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: