به گزارش شفاآنلاین، بیمار به این امید وارد فرآیند درمان میشود که با بهرهگیری از علم و مهارت پزشک دوران سخت بیماری را پشت سر گذاشته و سلامت خود را بازیابد. به عبارت دیگر حضور و نظارت مستقیم پزشک بر مراحل درمان و اینکه بیمار بتواند، درد وآلام خود را با پزشک در میان گذاشته و از راهنمایی و توجه و صد البته محبت وی برخوردار شود، موضوعی مهم است. اما متاسفانه پای درودل بسیاری از بیماران که بنشینی میفهمی که حضور پزشکان در بیمارستانها آنقدرها هم پررنگ نیست و انتظارات بیمار را برآورده نمیکند.
برخی پزشکان به بیمار توجه نمیکنند
به یکی از بیمارستانهای دولتی میروم، جوانی که به نظر به اقشار ضعیف جامعه تعلق دارد، نظرم را جلب میکند، درباره بیماریاش سوال میکنم، میگوید؛ ۳۱ سال دارد و ناگهان دید یکی از چشمهایش به شدت افت پیدا کرده، طوریکه در حال حاضر تنها ۱۷ درصد از آن باقی مانده است.
با لحنی ناراضی ادامه میدهد: متاسفانه در برخی بیمارستانها روند رسیدگی خیلی خوب نیست، مثلا پزشک متخصص آن طور که باید به بیمار توجه نکرده و با او صحبت نمیکند و بیمار نمیتواند درد خود را به او بگوید و بررسی مشکلات را به رزیدنتها میسپارند.
وی میافزاید: زمان پذیرش به موقع نیست، به نظر میآید؛ آن طور که باید به فکر بیماران نیستند، گاهی پزشکان بیمار را به هم پاس میدهند و در نهایت بیمار را به دست کارآموزان پزشکی میسپارند.
زنی ۵۳ ساله که با سرطان پستان دست و پنجه نرم میکند نیز درباره حضور پزشک متخصص در فرآیند درمان خود میگوید: در بیشتر موارد متخصصان کار را به دست دستیاران خود میدهند و میگویند وقت زیادی ندارند که این مساله اصلا قابل قبول نیست.
وی اضافه میکند: برای ما که با چنین بیماری مواجه هستیم، وجود پزشک متخصص باعث امنیت خاطر بیشتری میشود تا اینکه کار به دست کارآموز پزشکی، دانشجو یا پرستار سپرده شود.
اقدامات تشخیصی و درمانی برعهده پزشک مقیم است
این سخنان در حالی مطرح میشود که سال گذشته محمد حاجی آقاجانی رئیس ستاد کشوری تحول نظام سلامت از تکلیف بیمارستانهای درمانی آموزشی برای استفاده از پزشکان متخصص یا فوق تخصص، فلوشیپ به عنوان پزشک مقیم خبرداده و اعلام کرد: ۱۶ رشته تخصصی و فوق تخصص مشمول این طرح میشوند و پزشک مقیم موظف است؛ در تمام ساعات مقیمی، حضور فیزیکی فعال در بیمارستانهای درمانی، آموزشی درمانی داشته و اقدامات تشخیصی و درمانی مورد نیاز بیماران مرتبط با زمینه تخصصی خود را انجام دهد.
برای اطلاع از وضعیت حضور پزشک به سراغ بیمارستانی دیگر میروم و با دختری که بیمارش دارای تنگی نفس است، صحبت میکنم. درباره نحوه رسیدگی پزشک متخصص به بیمار که میپرسم نیشخندی زده و میگوید: در بیشتر موارد متخصص وقت نمیگذارد، مریض را نگه داشته و به رزیدنت توضیح میدهد که این موضوع باعث ترس ما میشود.
یکی دیگر از مراجعان نیز میگوید؛ به نظر میآید؛ بیشتر وقت پزشک متخصص در مطب و بیمارستان خصوصی گذشته و برای بیمارانی که به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنند، آن طور که باید وقت زیادی نمیگذارند.
در همین حال مراجعه کنندهای که به همراه بیمار خود به بیمارستان مراجعه کرده از نحوه برخورد پزشک متخصص بسیار راضی است و میگوید: پزشک متخصص به خوبی برای بیمار من وقت گذاشت و همه چیز را در مورد بیماریاش به او توضیح داد و در کل از برخورد پرسنل راضی هستم.
واگذاری امور بیماران به دانشجویان غیرقانونی است
ماده ۸ منشور حقوق بیمار که به وسیله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تدوین و تصویب شده است، مقرر میکند: بیمار حق دارد؛ از دسترسی به پزشک معالج و دیگر اعضای اصلی گروه معالج در طول مدت بستری، انتقال و پس از ترخیص اطمینان حاصل کند.
متاسفانه در این منشور به صورت دقیق مشخص نشده که منظور از اعضای اصلی گروه معالج چه کسانی است و آیا دانشجویان و کارآموزان که در بسیاری موارد کار درمان به آنان سپرده میشود، نیز از اعضای اصلی گروه معالج محسوب میشوند؟
هوشنگ پوربابایی وکیل دادگستری در خصوص ضرورت حضور پزشک میگوید: عدم حضور پزشک در زمان معاینه بیمار قطعاً ایراد دارد، چرا که بیمار به لحاظ ضعف جسمانی و وجود مشکل در اندامهای خود تلاش میکند، در مرجع عالیترین مقام متخصص خود را درمان کند و خود را به دست بهترین متخصص بسپارد و پزشک متخصص نیز وظیفه دارد، مبادرت به مداوای بیمار کنند.
این حقوقدان تصریح میکند: در حال حاضر شرایط به گونهای است که بیشتر پزشکان متخصص در بیمارستانهای دولتی گاهی صرف نظر از حقوق بیمار امور را به دانشجویان و کارآموزان واگذار میکنند که نه تنها غیراخلاقی بلکه غیرقانونی نیز است و دقیقاً مسئولیت مدنی و جزایی آن برعهده پزشک متخصص است.
پور بابایی این نکته را اضافه میکند که اگر مداوای بیمار به صورت عمومی و در بخشهای آموزشی صورت گیرد، آموزش نیاز به کسب اجازه از بیمار ندارد، اما اگر بخشی از اندام بیمار مورد بررسی و مطالعه بیشتر قرار بگیرد، نیاز به اجازه وی دارد.
عدم تضییع حقوق بیمار بخشی از سوگندنامه پزشکان
اما شاید یادآوری سوگندنامه پزشکان در زمان فارغالتحصیلی خالی از لطف نباشد: «اکنون که با عنایات و الطاف بیکران الهی دوره دکتری پزشکی را با موفقیت به پایان رساندهام و مسئولیت خدمت به خلق را بر عهده گرفتهام، در پیشگاه قرآن کریم به خداوند قادر متعال که دانای آشکار و نهان است و نامش آرامش دلهای خردمندان و یادش شفای آلام دردمندان، سوگند یاد میکنم که:
همواره حدود الهی و احکام مقدس دینی را محترم شمارم، از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم بدارم.
در معاینه و معالجه حریم عفاف را رعایت کنم و اسرار بیماران خود را، جز به ضرورت شرعی و قانونی، فاش نسازم.
خود را نسبت به حفظ قداست حرفه پزشکی و حرمت همکاران متعهد بدانم و از آلودگی به اموری که با پرهیزکاری و شرافت و اخلاق پزشکی منافات دارد، اجتناب ورزم.
همواره برای ارتقای دانش پزشکی خویش تلاش کنم و از دخالت در اموری که آگاهی و مهارت لازم را در آن ندارم، خودداری کنم.
در امر بهداشت، اعتلای فرهنگ و آگاهیهای عمومی تلاش کنیم و تامین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه را مسئولیت اساسی خویش بدانم.»
حال این سوال باقی میماند که جامعه پزشکی ما تا چه اندازه به سوگند خود پایبند بوده و اصول یاد شده در آن را رعایت میکند و تا چه میزان سلامت بیماران را بر منافع خود ترجیح میدهد؟
ILNA
سپاس