کد خبر: ۴۵۰۹۳
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۲ - ۰۲ دی ۱۳۹۳ - 2014December 23
من و تو ما نشدیم؛افسوس
شفا آنلاين-«ای بابا آخر چرا؟ ما که داشتیم خودمان را برای عقد و عروسی آماده می‌کردیم...»، «غصه نخور باز هم خدا را شکر که همین اول فهمیدید به درد هم نمی‌خورید؛ حالا مشکلتان چه بود؟»، «اصلا از همان روز بله‌بران، من گفتم شما به درد هم نمی‌خورید، حالا آنها به هم زدند یا شما نخواستید؟!»...

به گزارش شفا آنلاين،خودش کم غم و غصه دارد حالا باید جواب سوالات یک فامیل کنجکاو را هم بدهد. حلقه نامزدی را از دستش درآورد و داخل جعبه گذاشت. چادر سفید روزِ بله‌بران و هدایایی که در این مدت به او داده بودند ‌را هم در یک کارتن بزرگ گذاشت. فکر کرد ببیند چیز دیگری هم مانده است؟


همه چیز را جمع کرد و به خودش گفت که ای کاش می‌شد تمام خاطرات خوش و ناخوش این ایام را هم به همین سادگی جمع کند و برای نامزد سابقش پس بفرستد.

بعد از سه ماه، نامزدیشان را به هم زده‌اند. دیروز آنها تمام خریدها و هدایای این مدت را پس آورده بودند و این یعنی او هم باید همین کار را کند. وسایل را که پس فرستاد نوبت پاک کردن شماره تلفن‌ها بود، نمی‌توانست خودش را راضی کند، فکر کرد حالا اگر چند روز یک بار یک مکالمه کوتاه داشته باشیم که چیزی نمی‌شود؟ پیامک‌های این ایام را که می‌خواند انگار دفتر خاطراتش را ورق می‌زد. پیام‌های عاشقانه روزهای اول و کم‌کم پیام‌های پر حرف و حدیث ماه‌های دوم و سوم، این هم پیام آخر که نوشته بود «فکر می‌کنم به بن‌بست خورده‌ایم، ما به درد هم نمی‌خوریم، باید تمامش کنیم!»

همه را پاک کرد، هم پیام‌ها و هم شماره تلفن‌ها را. حالا خودش مانده بود و خاطراتی برای تمام عمر.

می‌گویند نامزدی زمانی برای شناختن یکدیگر است، در واقع دوران نامزدی فرصتی است که دو طرف یکدیگر را در شرایط مختلف می‌بینند و می‌سنجند و در نهایت تصمیم می‌گیرند که آیا به درد هم می‌خورند یا نه. هر چند در برخی جوامع و فرهنگ‌ها این فقط یک تعریف است و در عمل همین که دختر و پسر با هم نامزد شدند دیگر همگان در انتظار مشخص شدن تاریخ عقد هستند، به همین دلیل ‌ به هم خوردن نامزدی برای برخی خانواده‌ها حکم طلاق را دارد و معمولا با آن مخالفت می‌کنند.

شکست خوردن در زمان نامزدی بار روانی زیادی برای هر دو طرف به همراه دارد، هر چه باشد آنها سرمایه‌گذاری عاطفی کرده‌ و در انتظار آینده‌ای روشن بوده‌اند حالا اما علاوه بر دلتنگی باید با احساس گناه، حس خودکم بینی و افسردگی مواجه شوند. سهم خود را از این جدایی ببینند و سهم دیگری را هم به حساب آورند.

کنار آمدن با این اتفاق و بازگشت به زندگی گذشته بسته به دیدگاه و نگرش افراد به زندگی متفاوت است اما هر چقدر هم آدم‌ها با یکدیگر فرق داشته باشند باز هم گذر زمان برای همگان یکسان است و زمان قادر است زخم‌های کهنه را التیام بخشد.

گذر از میدان مین

اگر با زوج‌های جوانی که تازه زیر یک سقف رفته‌اند صحبت کنید، خیلی‌هایشان می‌گویند دوران نامزدی پرفراز و نشیبی داشته‌اند و اگر کمی نسنجیده عمل می‌کردند احتمالا حالا زیر یک سقف نبودند. وقتی دو نفر نامزد می‌شوند در فضایی مبهم میان وابستگی و استقلال به سر می‌برند، از یک سو قول و قرارها گواهی می‌دهد که متاهل شده‌اند و از سوی دیگر خانواده‌ها تا هر جایی که نفوذ داشته باشند می‌توانند این مرزِ استقلال را جابه‌جا کنند، همین مساله هم مدیریت کردن و به ثمر رساندن این دوران شیرین را، مثل گذر از میدان مین، سخت می‌کند!

دلایل زیادی وجود دارد که می‌تواند یک رابطه آشنایی جدی در دوران نامزدی یا عقد را به جدایی برساند، برخی از این دلایل، مسائلی بنیادی و جدی محسوب می‌شود در حالی که برخی دیگر ناشی از سوءتفاهمات سطحی و عدم بلوغ لازم برای ازدواج است.

خانواده، عنصری تاثیرگذار

یکی از بهترین توصیه‌ها برای زوج‌ها در دوران نامزدی این است که تا حد امکان وقت خود را با خانواده همسر آینده‌شان بگذرانند، چراکه معمولا خانواده‌ها قبل از رسمی شدن نامزدی یا عقد یک ویترین زیبا و بی‌نقص از خود نشان می‌دهند که در طول نامزدی و عمیق‌تر شدن شناخت‌ها ممکن است این تصویر زیبا از بین برود.

گاهی شکاف میان دو خانواده به قدری زیاد است که دختر و پسر نیاز به یک بازنگری جدی پیدا می‌کنند. وابسته بودن بیش از حد دختر یا پسر به خانواده، نداشتن مرز مشخص در ارتباط با دیگران، دخالت‌های بیش از حد والدین در زندگی نسبتا مشترک فرزندان و داشتن توقعات غیرمنطقی از آنها اولین ضربه‌های جدی را به دوام این ارتباط می‌زند.

رسم و رسوم دست و پاگیر

حنابندان، خلعتی، جهازبینی، عیدی و... شاید این نام‌ها به گوشتان آشنا باشد شاید هم نه. برخی از خانواده‌ها در شب یلدا مقیدند که برای عروسشان میوه و آجیل و شیرینی ببرند برخی دیگر نه. در بسیاری شهرستان‌ها مرسوم است که در شب عید قربان یک قطعه طلا با مقداری گوشت به عنوان هدیه برای عروس خانم ببرند، برخی از دامادها هم منتظر مهمانی مادرزن سلام و هدیه‌اش هستند. تا دلتان بخواهد از این رسم و رسوم داریم، به نظرتان چقدر احتمال دارد هر دو خانواده با تمام این رسوم آشنا باشند؟ یا اصلا چقدر امکان دارد توانایی مالی کافی برای انجام آنها را داشته باشند؟

گاهی دختر و پسر همدیگر را دوست دارند، با هم تفاهم دارند، اما رسم و رسوم و تجملات امروزی نمی‌گذارد این دو به وصال برسند.


اصرار خانواده‌ها

خواستگاری و تحقیقات پس از آن که تمام می‌شود، هر دو خانواده موافقند و اصرار به عقد دارند، اما اصل ماجرا که دختر و پسر باشند در تردید به سر می‌برند. همین تردیدها هم کار خودش را می‌کند چرا که در فضای پرتردید، اصرارها نتیجه می‌دهد. پدر و مادر می‌گویند نگران نباش به مرور زمان از همدیگر خوشتان می‌آید، در حالی که ممکن است این معجون زمان اثرگذار نباشد و نتواند مهر این دو را به دل هم بیندازد، در نهایت هم عدم علاقه و جذابیت جنسی، دختر یا پسر را به جدایی ترغیب کند. این جدایی‌ها معمولا با عذاب وجدان هم همراه می‌شود ،چرا که وقتی یک طرف با تردید تن به ازدواج داده، طرف دیگر را هم قربانی تصمیم اشتباه خودش کرده است.

بی ‌ صداقتی

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دوران نامزدی شناخت و آزمودن میزان صداقت طرف مقابل است. شاید بتوان در مدت زمان کوتاه آشنایی تا رسمی شدن نامزدی و عقد چهره‌ای موجه و مردم‌پسند از خود نشان داد، اما وقتی روابط نزدیک‌تر می‌شود میزان همخوانی رفتار و گفتار هم مشخص می‌شود.

اعتیاد همسر

شاید تصور کنید اعتیاد همسر در همان آزمایش معروف عقد مشخص می‌شود، اما باید بدانید فارغ از اعتیادهایی که در آزمایش خون مشخص نمی‌شوند، وابستگی غیرمنطقی به هر چیزی حتی اینترنت می‌تواند دلیل محکمی برای به جدایی کشاندن یک نامزدی باشد.

طولانی شدن بیش از حد نامزدی

یکی از مهم‌ترین معایب طولانی شدن این دوران ایجاد تنش‌های احتمالی بین والدین و دختر و پسر است، تعبیر نادرست گفتار یا رفتار خانواده‌ها یکی از مسائل تکراری در نامزدی‌های طولانی‌مدت است. ضمن این که رفت و آمدهای مداوم و پذیرایی از عروس یا داماد می‌تواند از نظر اقتصادی به خانواده‌ها هم فشار بیاورد.

پیگیری افراد فامیل درباره تاریخ عروسی و گفتن جملاتی مثل «هنوز تکلیف عروسی‌تان را روشن نکرده‌اید» هم می‌تواند زمینه‌ساز اختلافات شود. این نکته را هم باید در نظر گرفت که زیر ذره‌بین بودن دختر و پسر، آن هم برای مدت طولانی آزاردهنده و خسته‌کننده است.

بعد از به هم خوردن نامزدی

قطع یک ارتباط نادرست که همان ابتدا شناسایی شده و خاتمه یافته خیلی راحت‌تر از طلاق پس از چند سال زندگی مشترک زیر یک سقف است، عوارض این جدایی هم بسیار کمتر از عوارض طلاق است. تصمیم درست و بموقع شما می‌تواند از ایجاد یک خانواده متشنج پیشگیری کند.

یاسمن حسین زاده بانویی سی و پنج ساله است که پس از دو سال زندگی مشترک جدا شده است، خودش می‌گوید از همان دوران نامزدی می‌دانستم همسرم مشکل دارد، اما از پس خانواده‌ام برنیامدم هر بار به مادرم می‌گفتم‌ این مرد شکاک است، می‌گفت اینها به خاطر این است که تو را دوست دارد، عقد کنید و زیر یک سقف بروید درست می‌شود. من که شواهد بیشتری برای مشکلات نامزدم رو می‌کردم می‌گفت که تو هیچ فکر آبرویمان را کرده‌ای؟ همه فامیل می‌دانند شما نامزد شده‌اید. اگر همان ابتدا خانواده‌ام را راضی کرده بودم که نامزدی را به‌هم بزنیم اصلا عقد و عروسی در کار نبود که به طلاق ختم شود.

نه انکار کنید و نه افسرده شوید

این شرایط سخت است و شما حق دارید در برابر این اتفاق ناراحت باشید، انکار کردن این شکست و ندیده گرفتن آن ممکن است شما را انسانی قوی نشان دهد، اما از درون فرسوده و رنجورتان می‌کند پس به خودتان حق گریه کردن بدهید، این که سوگواری شما چقدر طول بکشد بستگی به خودتان دارد، اگر حس می‌کنید فشار زیادی را متحمل شده‌اید و به شما ظلم شده است بهتر است به یک مشاور مراجعه کنید تا او هم در سرعت بخشیدن به بهبود، راهنمایی‌تان کند.

محدود کردن راه‌های ارتباطی

قدیم‌ترها وقتی یک ارتباط قطع می‌شد، پاک کردن یک شماره تلفن کافی بود، اما حالا باید شماره تلفن را پاک و او را از فهرست دوستان شبکه‌های اجتماعی حذف کنید، وایبر و واتس‌آپ و لاین و تانگو و... را هم چک کنید که آنجا نباشد! این احتمال هم وجود دارد که اگر چند سال بعد یک نرم افزار جدید راهی بازار شد و شما آن را روی گوشی تلفنتان نصب کردید باز هم با شماره یا عکس او مواجه شوید.

رابطه با خانواده و دوستان را کم نکنید

ارتباط خود را با افرادی که در زندگی معمول با آنها بوده‌اید حفظ کنید، اما هنگامی که صحبت به ارتباط گذشته شما می‌رسد با حفظ حریم‌هایتان تا جایی که به نظرتان لازم است شفاف سازی کنید. نیازی نیست همه بدانند چرا و چگونه نامزدیتان به هم خورد. در مقابل سوالات، کلی جواب دهید نه جزئی. مثلا بگویید با هم تفاهم نداشتیم و این یک تصمیم دو نفره بود. پاسخ‌های کلی دیگران را از کنجکاوی بیشتر برحذر می‌دارد.

مراقبت از خود

یکی از عوارض روانی به هم خوردن نامزدی، پایین آمدن اعتماد به نفس و ایجاد حس خودکم‌بینی است. اگر قصد ندارید تداوم بخش افسردگی‌تان باشید پس به سر و وضع خودتان برسید، ورزش کنید و در خورد و خوراکتان هم دقت بیشتری داشته باشید. یادتان باشد سبک تغذیه‌ای شما هم می‌تواند در تداوم افسردگی‌تان موثر باشد. تا جایی که عوامل افسردگی را می‌شناسید آنها را کنترل کنید، مثلا در میان آلبوم‌های موسیقی، تا دلتان بخواهد شعر و آهنگ برای جدایی و فراق و شکست عاطفی پیدا می‌شود، این شما هستید که انتخاب می‌کنید به آنها گوش بدهید یا نه.

حذف ستون پنجم‌ها

گاهی وجود یک دوست، فامیل یا همکار مشترک سبب می‌شود پس از به هم خوردن نامزدی باز هم از او خبر داشته باشید یا نگران این باشید که مبادا فلانی از شما برایش خبر ببرد؛ در این شرایط ارتباطتان را حداقل تا زمانی که به اصطلاح آب‌ها از آسیاب بیفتد، با آن فرد خاص محدود کنید.

سخنی با والدین

این که این اتفاق شما را هم ناراحت کرده، کاملا طبیعی است. ممکن است فرزندتان را قربانی این ارتباط بدانید، اما فراموش نکنید او در این زمان حساس‌تر از گذشته است، اگر قصد دارید او را آرام کنید از راه و روش درستش وارد شوید، از طرف مقابل بدگویی نکنید و مدام بدشانسی فرزندتان را به یادش نیاورید؛ ضمن این که تمام تقصیرها را هم به گردن فرزندتان نیندازید، اگر می‌خواهید سهم فرزندتان را در این جدایی بشناسید و از تکرار این اتفاق جلوگیری کنید بهتر است به یک مشاور مراجعه کنید.

نصیحت کردن و گفتن جملاتی مثل «تو زیادی سختگیری و اگر کمی صبور بودی این اتفاق نمی‌افتاد و حالا هم که این طور شده نباید اینقدر خودت را ببازی و...» شرایط فرزندتان را سخت‌تر می‌کند. فراموش نکنید وجود هیجاناتی مثل غم، خشم، ترس و... تا حدی از ویژگی‌های طبیعی این موقعیت است.

مراقب واژه‌ها باشید

زمانه عوض شده، نه‌تنها شکل و ظاهرش فرق کرده که توصیه‌ها و نصیحت‌هایش هم رنگ عوض کرده است دیگر کمتر می‌شنویم که بگویند «گاهی همدیگر را ببخشید، سوءتفاهمات پیش آمده را ببینید، قدر هم را بدانید و...» تازگی‌ها حق و حقوق‌های کاذب پررنگ‌تر از گذشته خودش را نشان می‌دهد، نسبت‌های ناروا بسادگی در قالب واژه‌های زیبا در میان آدم‌ها جا باز کرده‌اند. کافی است به آنچه می‌شنویم کمی دقیق‌تر شویم، آنقدر واژه‌های موجه برای مفاهیم ناموجه ساخته شده که گاهی به نظر می آید و بدی جایشان عوض شده است!

کافی است حجاب و حیا و متانت کسی به مذاق دیگری خوش نیاید، جراتمندانه می‌گوید «فلانی امل و قدیمی و افسرده است» آن وقت برای بی‌بندوباری و حریم‌نشناسی دیگری با رویی گشاده می‌گوید «فلانی روشنفکر است، سخت نمی‌گیرد».

حتما زیاد شنیده‌اید که برای مردی که دوستدار خانواده است صفت «زن ذلیل» ساخته ‌اند و به کاسبی که تن به دروغ و تقلب نمی‌دهد می گویند «کاسب نمی‌شوی».‌ برای آشتی کردن راه قهر را نشان می‌دهند، «یک بار که قهر کنی، حساب کار دستش می‌آید‌» و برای توصیه به دورویی می‌گویند «سیاست داشته باش‌».

واژه‌هایی که به کار می‌بریم، توصیه‌هایی که به دیگران می‌کنیم، ارزش‌هایی که با کلاممان، محترمانه، بی‌ارزش می‌کنیم در روان ما اثرگذار است و اجازه نمی‌دهد آنچه هست را درست ببینیم. واژه‌ها را عوض کرده‌اند تا معانی را به دلخواه تغییر دهند. واژه‌هایمان را که درست کنیم حقیقت را شفاف‌تر می‌بینیم.





نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: