او کمسوادهای استان تهران را دوبرابر افراد بیسواد استان دانسته است:
«با جمعیت یکمیلیون و ۳۴۱هزار کمسواد در استان تهران مواجهیم که
۷۹۲هزار نفر آنها بین سنین ۱۰ تا ۴۹سال قرار دارند.»
اما این همه ماجرا نیست. رئیس سازمان نهضت سوادآموزی آمارهای جالبی را هم
درباره بیسوادی مجرمان تهران و اتباع خارجی اعلام کرده است. به گفته او
۸۰درصد جرایم استان تهران توسط افراد زیر ۳۰سال انجام میشود که ۶۰درصد
آنها بیسوادند: «همچنین در پژوهشی توسط شهرداری تهران اعلام شده است که
بین تعداد و شدت تصادفهای منجر به فوت و ترافیک تهران با میزان سواد
شهروندان رابطه برقرار است و هرچه سواد بالاتر رود رفتار ترافیکی بهتر
است. تاجایی که در این تحقیق ۹۱درصد موتورسوارها و ۷۰درصد عابران
فوتشده کمسواد یا بیسواد اعلام شده است.»
او با بیان اینکه ۸۰درصد اتباع بیگانه در کشور ما
بیسوادند گفته است: «۳۰درصد از افراد بیسواد ثبتشده در کشور قابل
شناسایی نیستند و برای این کار لازم است دستگاهها ازجمله کمیته امداد،
بهزیستی، آموزش و پرورش و جهادکشاورزی برای شناسایی افراد تحت حمایت
بیسواد همکاری کنند.» براساس سرشماری نفوس و مسکن درسال ۹۰، ۹میلیون و
۷۱۹هزار نفر بیسوادند و از این تعداد ۳میلیون و ۴۰۰هزار نفر بین سنین
۱۰ تا ۴۹سال هستند. طبق این سرشماری حدود ۱۱میلیون نفر هم جمعیت کمسواد
در کشور وجود دارند و در مجموع حدود ۲۰میلیون نفر بیسواد و کمسواد در
ایران زندگی میکنند. اینها همه درحالی است که براساس برنامه پنجم توسعه
باید بیسوادی تا پایان سال ۹۴ در گروه سنی کمتر از ۵۰سال ریشهکن شود و
این تحول، زمینه را برای تحقق سند چشمانداز ٢٠ساله که ایران را درسال
۱۴۰۴ کشوری سرآمد در منطقه میخواهد، مهیا کند.
در سالهای گذشته از دلایل زیادی برای ریشهکن نشدن بیسوادی و کمسوادی در
ایران نام برده میشود. از وجود نداشتن مدارس چندپایه در مناطق دورافتاده
تا کم شدن انگیزه تعداد زیادی از ایرانیها برای آموزش. عدهای هم وجود
نداشتن بودجه در آموزش و پرورش و ناکارآمدی در بعضی روشهای نهضت سوادآموزی
را دلیل وجود داشتن جمعیت میلیونی بیسوادان میدانند.
«عطاءالله سلطانیصبور»، عضو کمیسیون آموزش یکی از این افراد است. او در
گفتوگو با «شهروند» میگوید: «در سالهای گذشته انتقال دانشآموزان از
مقطعی به مقطع دیگر از دلایل بازماندگی تعداد زیادی از افراد در سن تحصیل
از آموزش است. مثلا براساس آمارهای سالهای گذشته ۱۵درصد از دانشآموزان
ابتدایی از رفتن به راهنمایی باز میماندند. برای جلوگیری از بیسوادی و
کمسوادی باید جلوی این نوسانها را در دوره راهنمایی و دبیرستان گرفت.
بیشتر ریزشهای دانشآموزان از تحصیل بهویژه در دوره دبیرستان اشتغال،
ازدواج دختران، ترک تحصیل و... است.» او ادامه میدهد: «از طرف دیگر باید
از کیفیت تحصیلی مراقبت کنیم. این یک واقعیت است که آموزش و پرورش تنها
مانده است. دولت به بهداشت یارانه سلامت داد و اگر حالا یکدرصد از مالیات
بر ارزش افزوده را به آموزش و پرورش بدهد میشود حدود ۱۰هزارمیلیارد که
میتوان با آن جلوی تعداد زیادی از ترک تحصیلها را گرفت و دیگر نیازی به
نهضت سوادآموزی نیست. در عمل وقتی بودجه کم میآید، آموزش و پرورش تنها
میماند.» بهمن سال گذشته بود که نمایندگان مجلس سازمان نهضت سوادآموزی
را مجاز به واگذاری وظیفه سوادآموزی به سازمان بسیج کردند. حالا با اینکه
حدود یکسال از این موضوع میگذرد، نمایندگان مجلس مانند «عطاءالله
سلطانیصبور»، عضو کمیسیون آموزش میگویند سازمان بسیج هیچ گزارشی
دراینباره به مجلس نداده و معلوم نیست نتیجه این واگذاری چه بوده است.