کد خبر: ۳۷۲۴۴
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۰ - ۲۱ مهر ۱۳۹۳ - 2014October 13
شفاآنلاین :برخلاف کشورهای غربی که در آن تنوع فرهنگی و قومی امری وارداتی و مرتبط با سیاست های جدید آنان در قرون اخیر همچون پذیرش مهاجران است، در کشورهای کهنسال آسیایی و جهان اسلام و به ویژه ایران، تنوع فرهنگی و قومی ریشه ای تاریخی و درونی و خودجوش دارد.

بر این اساس در کشور ما تنوع فرهنگی و قومی نه پدیده ای جدید و نوظهور در سطح سیاستهای رسمی مرتبط با برنامه های دولت ها و حکومت ها که امری تاریخی، ریشه دار و مرتبط با تنوع گروه های انسانی و قومی بوده است.

ایران پل ارتباط تمدن های شرقی و غربی در تاریخ و همواره بستری مناسب برای همزیستی فرهنگ ها بوده است. پیش از اسلام اولین منشور حقوق بشر که از سوی کوروش نوشته شده به تنوع فرهنگی و پذیرش فرهنگ های قومی و محلی تکیه و تاکید دارد و آثار تخت جمشید که از ایران عصر باستان برجا مانده همچون دروازه ملت ها آشنایی عمیق ملت ایران را با مفهوم تنوع فرهنگی و قومی نشان می دهد.

پس از تشرف مردم مسلمان ایران به دین گرانپایه و مقدس اسلام نیز همواره بستر مناسبی از پذیرش فرهنگ ها و حضور فرهنگ های قومی و محلی در این کشور دیده می شود.دین مقدس اسلام و قرآن مجید کتاب ما مسلمانان بر مفهوم تنوع فرهنگی تاکید می ورزد وتنوع فرهنگی را اساس خودآگاهی و تعمیق معرفت نسبت به خود و دیگری می داند.

در چنین فضایی در کشور ما است که با تکامل بی نظیر هنر و ادبیات روبرو می شویم.هنر و ادبیات ما از تنوع فرهنگی و قومی موجود در ایران بارور شده و شاهکارهای بزرگ ادبیات جهان در این فضای چند فرهنگی خلق می شود.این در حالی است که عدم توجه به مفهوم تنوع فرهنگی و قومی در کشورهای غربی منجر به فجایع بزرگی همچون جنگ جهانی اول و دوم شد.

به واقع جنگ جهانی اول و دوم را می توان جنگ های نژادی، جنگ هایی با استیلای تفکر عدم پذیرش دیگری و فرهنگ دیگر و ازجمله فرهنگ های قومی و تنوع برخاسته از آن دانست.

اما گفتمان تنوع فرهنگی و از جمله تنوع قومی در آثار شگفت انگیز شاعران و عارفان بزرگ ایران مانند مولانا دیده می شود.به واقع مفهوم و گفتمان تنوع فرهنگی وقومی مفهومی قدیمی در فرهنگ و تمدن ما است.عرفان شگفت انگیز اسلامی و شیعی نیز بر این مفهوم تاکید می کند.

این موضوع فقط به عناصری همچون ادبیات و هنر منحصر نمی شود بلکه تنوع و تعامل اقوام ایرانی در بطن و متن زندگی همواره جاری بوده است. ازدواج های میان قومی و چند زبانگی یکی از دلایل این ادعا و سخن است.در نواحی مختلف ایران اقوام با هم خویشاوندی و ازدواج می کنند و در این خانواده هاست که کودک به طور همزمان چند زبان را یاد می گیرد.هم زبان مادر و هم زبان پدر را در دو فرهنگ متفاوت قومی.

کودکان ایرانی اغلب دو یا چند زبانه هستند.چند زبانگی کودکان ایران به معنی افزایش قدرت پذیرش دیگری و فرهنگ دیگری و افزایش و تعمیق فهم فرهنگی و تمدنی در سده های طولانی در کشور ما بوده است.در این بستر تاریخی است که زبان فارسی تبدیل به یک زبان فراقومی و میانجی اقوام ایرانی در طول تاریخ شده و همه اقوام ایرانی از کرد، ترک، بلوچ، عرب، گیلک، فارسی در رشد و توسعه این زبان نقش کلیدی ایفا کرده اند.

در واقع ادبیات فارسی یک ادبیات چند فرهنگی و چند قومی است که در آن شاعران بزرگ ما خود شاعران دو زبانه بوده اند.صائب تبریزی سده های قبل و شهریار زمان ما دلیل این سخن است.اسلام خود دین وحدت است و در کشور ما همواره وحدت همزیستی شیعه و سنی وجود داشته است و آنان در مراسم هم حضور دارند.

در تاریخ معاصر ایران هم، دموکراسی، آزادی و استقلال یک پروژه و جریان چندفرهنگی و چندقومی بوده است. در انقلاب مشروطیت و مبارزه با استبداد صغیر می بینید که چگونه گیلک ها، آذری ها، لرها و بختیاری ها با هم علیه استبداد قیام می کنند.

در حماسه های قوم ایرانی بلوچ، استعمار ستیزی را در افسانه همل مشاهده می کنید که چگونه این قوم ایرانی از مرزهای ایران در حماسه هایش در برابر پرتغالی ها دفاع می کند. دلاوران تنگستان را می بینید که که چگونه در برابر استعمار انگلیس از مرزهای ایران پاسداری می کنند و در نهضت جنگل چگونه گیلک ها، تالش ها و کردها در برابر استعمار و استبداد می ایستند.

در کنار انقلاب مشروطه به عنوان یک انقلاب چند فرهنگی و چند قومی اقوام ایرانی می توان به انقلاب اسلامی اشاره کرد که در آن اقوام ایرانی همدوش هم از مرزهای کشورمان دفاع می کنند.در دفاع مقدس هم با همکاری و وحدت اقوام ایرانی در دفاع از مرزهای ملی کشورمان روبرو هستیم.

ایرانیان عرب، فرزندان برومند این سرزمین در برابر حمله ددمنشانه صدام از کشور عزیزمان دفاع می کنند؛ زرتشتیان، کلیمیان، ارامنه و ... برای دفاع از ایران شهید می شوند چرا که ایران سرزمینی واحد برای همه اقوام کشورمان در طول تاریخ بوده است.

مفاخر ما نیز که دانش و فرهنگ این کشور را شکل داده اند هر کدام به یک قوم ایرانی تعلق دارند و می توان گفت فرایند دانش هم در کشور فرایندی چند فرهنگی بوده است.

بنابراین باید اذعان داشت که فرهنگ قومی در ایران و تنوع فرهنگ اقوام ایرانی یک فرصت است نه یک تهدید؛ یک امکان و سرمایه و ثروت بزرگ است نه یک خطر.این تنوع فرهنگ اقوام ایرانی است که می تواند بازار فرهنگ، اقتصاد و صنعت فرهنگ و از جمله گردشگری فرهنگی را در کشورتقویت کند؛ نمونه آن هنرهای صنایعی ، سنتی و شفاهی ماست که تنوع آن در سطح جهان شگفت انگیز است و شما در همه جای کشورمان با یک چهره و صورت زیبا از آن روبرو می شوید.

فرهنگ اقوام ایرانی را می توان در یک هنر فاخر و کهنسال ملی یعنی فرش ایرانی دنبال کرد؛ فرش ما مانند باغ بی مثالی است که در هر منظر آن می توان مشام خود را با بوی و عطر یکی از گل های آن نواخت.

به دلیل چنین بستر قدرتمندی از فضای چند فرهنگی است که برخلاف کشورهای دیگر شما در ایران کشتار نژادی و قومی را هرگز مشاهده نمی کنید.

البته این تنها در پدیده های کهنسال و سنتی همچون هنرهای سنتی نیست که می توان در آن وحدت اقوام ایرانی را به تماشا نشست. در پدیده های نو و جدید نیز همچون ورزش ما هم می توان وحدت اقوام ایرانی را مشاهده کرد.

ورزش ما نیز چشم انداز زیبایی از احساس غرور ملی و همسویی اقوام را نمایش می دهد؛ وقتی تیم های ملی ورزشی ایران در سطح جهان و منطقه افتخار می آفرینند مردم همه جای کشور از خوزستان تا گیلان و از کردستان تا خراسان شادمانی می کنند.

این تنوع فرهنگی ضریب امنیت ما را در برابر تهدیدات بالا می برد چرا که تنوع فرهنگی یک ثروت است و صنعت و اقتصاد فرهنگ را در کشورمان تقویت می کند.

می دانیم که مقام معظم رهبری مدظله العالی امسال را سال اقتصاد و فرهنگ نامیده اند و یکی از جلوه های پیوند این دو یعنی اقتصاد و فرهنگ در پیوند فرهنگ اقوام ایرانی در عرصه فرهنگ و اقتصاد قابل مشاهده است؛برای مثال می توان به گردشگری فرهنگی و اقتصاد فرهنگ در زمینه غذاهای اقوام ایران چشم دوخت؛ می توان زیرساخت گردشگری فرهنگی یا چند فرهنگی را بر اساس فرهنگ اقوام ایرانی و غذاهای آنان سامان داد.

غذا عنصری است که شما در آن با تنوع و زیبایی و هنر روبرو می شوید؛ در گردشگری ورزش هم می توانید تنوع فرهنگ اقوام ایرانی را یک ثروت به شمار آورید و در واقع ورزش اقوام امکان بزرگی برای شکل دادن به گردشگری فرهنگی و یا چند فرهنگی است.

از سویی دیگر این تنوع فرهنگی در موسیقی ما جان و روح ما را می نوازد ؛ موسیقی روح انسان را زنده می کند و چنین است که حتی فراتر از نگاه به ابعاد اقتصادی فرهنگ در چشم انداز تنوع فرهنگی اقوام ایرانی این تنوع مانع از دلزدگی ما از زندگی های بی روح ماشینی شده صدای عرفانی تمدن و فرهنگ ما را به گوش جهان می رساند و مانع از استیلای احساس پوچی و بیهودگی می شود.

به واقع تنوع فرهنگ اقوام ایرانی، ما را در برابر چشم اندازی قرار می دهد که هرگز از نگاه به آن خسته و دلزده نمی شویم.

اما این سخن را با آموزه ای گرانسنگ از کتاب مقدس ما قرآن به انتها می رسانم:

و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ان فی ذلک لایات للعالمین

و از آیات او آفرینش آسمان ها و زمین و گوناگونی رنگ پوست و اختلاف زبان های ما است همانا در این امر نشانه هایی برای دانایان وجود دارد.

در این آیه گرانسنگ نه تنها می توان فلسفه تنوع فرهنگی را که با خودآگاهی و تعمیق آگاهی مرتبط است دریافت که عناصر و آموزه هایی کلیدی همچون همزیستی فرهنگی، شکیبایی فرهنگی و آموزش چند فرهنگی که با فرهنگ اقوام نیز ارتباط دارد و امروز در جهان برآن تاکید می شود قابل استخراج است.

*مسعود سلطانی فر

معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
 

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: