وی توضیح داد: اگر ارتباط سالمند با خانواده و جامعه دچار اختلال بشود، سلامت جسمی و روانی او به خطر می افتد و آغاز بروز مشکلات جسمی و بیماریهای گوناگون در سالمند خواهد بود.
صحاف در عین حال اظهارداشت: تاکید بر ارتباطات اجتماعی سالمند، حتما به تنها بودن و یا تنها نبودن سالمند مربوط نمی شود بطوریکه گاهی سالمند تنهاست، ولی ارتباطات او با جامعه به گونه ای است که او را فعال و با نشاط نگه می دارد، و از سویی در برخی موارد، سالمند در درون خانواده است ولی ارتباط او با جامعه، کم یا حتی قطع می شود.
وی همچنین با توجه به فرهنگ ایرانیان در نگهداری سالمند در درون خانواده، افزود: وجود ارتباط با خانواده و جامعه، ارزشمند است ولی به شرطی که واقعا این ارتباط وجود داشته باشد و خانواده با تمام مشغله و مشکلات، برای سالمند خود وقت بگذارد.
صحاف تاکید کرد: این ارتباطات اجتماعی را نمی توان فقط به عهده خانواده ها گذاشت بلکه نیاز به برنامه ریزی خاص و مشارکت دولت ها و جامعه نیز دارد چرا که باید زمینه انواع فعالیتها در جامعه فراهم شود و فعالیت های اجتماعی مناسب با علائق و ارزشهای فرد براساس شرایط فرهنگی و بومی افراد، وجود داشته باشد.
این استاد و محقق رشته سالمندی افزود: هم اکنون دو نگرش در خصوص سالمندان در جامعه وجود دارد، نگرشی که سالمندی را آخرعمر انسان تلقی کرده و مساوی با ناتوانی جسمی و روحی او می داند و نگرش دوم که بیشتر در میان خود سالمندان است که فکر می کنند هنوز مانند دوران جوانی، باید پرانرژی و پرتوان ، فعالیت داشته باشند.
وی ادامه داد: هر دو این نگرشها اشتباه است بلکه باید این تفکر در جامعه بوجود بیاید که نقشهای اجتماعی سالمند، باید مناسب با سن او در نظر گرفته شود. نه او را ناتوان بدانند و نه بی توجه به کهولت سن و مشکلات دوران سالمندی او باشند.
صحاف، سالمندی را در واقع دارای جنبه های مثبت و منفی دانست که "مدیریت" آن در طول زمان، می تواند به سلامت جسمی و روحی سالمند کمک کند.
وی مجددا بر همکاری جامعه و دولتها در برنامه ریزی های خاص و تهیه قوانین حمایت کننده برای جلوگیری از سوء رفتار و سوء استفاده از سالمندان در جامعه ، تاکید کرد.
صحاف، تحلیلی از وضعیت موجود سالمندان کشور خواسته شد که در پاسخ گفت: مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی درصدد اجرای طرح کهورت (طولی) سالمندی است تا وضعیت افراد جامعه را از میانسالی (45 سالگی) تا سالمندی (60 سالگی) مورد بررسی قرار بدهد.
وی تصریح کرد: متاسفانه هنوز تحقیق جامع و کاملی بر روی وضعیت سالمندان صورت نگرفته، و تاکنون تحقیقات پراکنده در مناطقی از کشور و در موضوعات خاصی انجام شده که نشاندهنده تحلیل درستی از وضعیت تمامی سالمندان کشور نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی افزود: باید تحقیق جامعی انجام شود تا بتوان تحلیل درستی از وضعیت سالمندان به لحاظ بیولوژیک، جسمی، روانی و اجتماعی داشت.
صحاف به سن سالمندی اشاره کرد و گفت: مثلا سن سالمندی براساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، 60 سالگی به بالاست ، اما ما می دانیم که سن سالمندی در کشورها و جوامع مختلف ، و حتی در میان ساکنان مناطق گوناگون، متفاوت است.
وی افزود: چون تغییرات سالمندی ، تدریجی است لذا سالمندی براساس تغییرات بیولوژیک ، تغییرات اجتماعی و تغییرات روانی افراد مختلف ، متفاوت خواهد بود.
صحاف به فعالیت اصلی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اشاره کرد و گفت: این دانشگاه از بعد آموزشی می تواند در زمینه آموزش سالمندان، مراقبان رسمی و غیررسمی آنان نقش داشته باشد همانطور که تاکنون با برگزاری کارگاههای آموزشی و یا چاپ و انتشار کتاب و مطالب آموزشی، در آموزش جامعه نقش داشته است. از سویی در تربیت نیروی متخصص در سطح کارشناسی ارشد و دکترا ، برای خدمت به قشر سالمند کشور نقش داشته است.
وی همچنین به فعالیت پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی در زمینه سالمندی اشاره کرد و گفت: تحقیقاتی که در مرکز تحقیقات سالمندی این دانشگاه انجام می شود می تواند به سیاستگذاران و برنامه ریزان کشور در امور مربوط به سالمندان کمک کند و جنبه مشاوره به این بخش بدهد.
صحاف در پایان، بعد خدمات رسانی در فعالیتهای این دانشگاه از طریق مراکز درمانی و خدماتی تحت پوشش دانشگاه را، کمک بزرگی برای قشر سالمند کشور دانست و افزود: خدمات توانبخشی به سالمندان از طریق مراکز درمانی و توانبخشی تحت پوشش دانشگاه علوم بهزیستی ارائه می شود. به خصوص که بیمارستان توانبخشی "رفیده" که زیرنظر این دانشگاه فعالیت می کند دارای کلینیک ویژه سالمندان و بخش تحت حاد برای بستری سالمندان و ارائه خدمات توانبخشی به آنان است.
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تنها دانشگاه کشور است که نیروی متخصص در سطح دکترای (PHD ) رشته سالمند شناسی، تربیت می کند.