یادگیری براساس اعتقادات و باورها
اما یکی از ماموریت های دولت سیزدهم، تاکید عمیق و زیاد برروی مسائل
اعتقادی و باوری دانش آموزان بود، موضوعی که به نوعی دانش آموزان را خسته
کرده و انگیزه آنها را برای یادگیری کاهش داده است. همان طور که رئیس جمهور
این موضوع را درک کرده و با تاکید بر اینکه آموزشهای اعتقادی و مرتبط با
باورهای مذهبی بسیار حساس هستند و در شیوه ارائه این آموزشها باید
حساسیتهای زیادی را لحاظ کرد، گفته است: «مهمترین نکته در این زمینه این
است که بپذیریم، باور و اعتقاد را نمیتوان به زور به کسی ارائه کرد و این
بخش آموزش باید توسط کسانی ارائه شود که پیش از تعلیم خود متعلم باشند و با
شخصیت و عملشان دانشآموزان را ابتدا جذب کرده و سپس آموزش دهند.»
ورود مستقیم پزشکیان به گود آموزش
در این شرایط مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان نیز، این موضوع را به
خوبی درک کرده و معتقد است که «شکل کلاس های فعلی دیگر کارآمد نیستند» وی
که در ادامه جلسات و پیگیریهای اجرای عدالت و رفع کمبودها در فضاهای
آموزشی و تحول در شیوههای نظام آموزشی کشور، نشستی با مسئولان اجرای این
طرحها داشت، با بیان اینکه محور طرح اجرای عدالت در نظام آموزشی، مدارس
دولتی و هدف، ارتقای توانمندیهای دانشآموزان است، گفت: «این طرح بر پایه
ایجاد فضاهای نوین آموزشی که مناسب اجرای شیوههای تعاملی آموزش هستند و با
استفاده از همه تجهیزات و امکانات نوین آموزشی اجرا خواهد شد.» وی هدف
محوری اجرای طرحهای رفع کمبود در فضاها و تحول در شیوههای آموزشی را
ارتقای توانمندیها و مهارتهای دانشآموزان برشمرد و اظهار کرد: «حتی شکل
کلاسهای فعلی دیگر کارآمد نیست و کلاسهای تعاملی باید به شکلی باشند که
همه دانشآموزان بتوانند در هر لحظه همدیگر را ببینند و در صورت لزوم با
یکدیگر در راستای تعامل آموزشی گفتگو کرده و ارتباط بگیرند.» در این شرایط
پزشکیان با تشکر از اقداماتی که برای تقویت و کیفیتبخشی به شبکه شاد کشیده
شده است، بر استفاده از همه ابزارها و امکانات موجود برای ایجاد عدالت
آموزشی در سراسر کشور به خصوص برای اقشار محروم و ضعیف تاکید و خاطرنشان
کرد: اگر چه امروز تعداد زیاد دانشآموزان در کلاسها یک مشکل محسوب
میشود، اما وقتی کلاس به شکل تعاملی برگزار شود و دانشآموزان با تقسیم به
گروههای چند نفره، از طریق کار گروهی و با روش حل مسئله آموزش ببینند، آن
وقت همین مسئله از یک تهدید تبدیل به یک فرصت میشود. در فضا و روش جدید
آموزشی دانشآموزان به خوبی میتوانند مهارتهای مدیریتی، کار تیمی و حل
مسئله را نیز تمرین کنند.»
تغییر روش یادگیری در مدارس
علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش در واکنش به این نشست و صحبت های
پزشکیان گفت: «موضوع عدالت در بحث کیفیت در آموزش و پرورش مطرح است.
رئیسجمهور نهضت محرومیتزدایی از فضاهای آموزشی را با کمک اقشار مختلف
مردم و با الگوی جدیدی دنبال کردهاند. افتتاحیه این الگوی جدید فردا – پنج
شنبه- در یکی از روستاهای کلات استان خراسان رضوی انجام میشود. روشهای
یادگیری و یاددهی تغییر خواهد کرد و مجددا همین کیفیت را با رویکرد عدالت
با استفاده از شبکه شاد، طراحی و دنبال میکنیم.»
تحولات آموزشی و مورد انتظار در دولت
غلامرضا کریمی / دانشیار و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی : مدرسه قلب تپنده و موتور محرکه نظام آموزشی کشور به شمار میرود و جایگاه بسیار مهمی در شکلگیری شخصیت فکری، روانی و حرفهای دانشآموزان ایفا کرده و به نوعی تعیینکننده سرنوشت آینده دانشآموزان است. امروزه نسل جدید که اصطلاحا به آنها نسل زد و آلفا گفته میشود با دسترسی گسترده به اطلاعات و اینترنت با زبان تکنولوژی صحبت میکنند و حوزه یادگیری آنها با تنوع و تکثر منابع و ابزارهای یادگیری جدید شکل میگیرد، بنابراین دانشآموزی که امروز در مدارس داریم با دانشآموز دو سه دهه قبل بسیار متفاوت بوده و مطالبات و تقاضاهای متفاوتی نسبت به نسلهای گذشته دارند. دانشآموزان نسل جدید معتقدند باید مهارتهایی را کسب کنند که زمانی که وارد بازار کار شدند بتوانند از آنها استفاده کنند؛ بنابراین سواد مالی، سواد رسانهای، دانستن تاریخ، تسلط به زبان فارسی و زبان خارجی و آموختن مهارت ارتباطی برایشان اهمیت شایانی دارد. اگرچه در گذشته زندگی دانشآموزی فقط درسخواندن و فراگیری دانش بود اما امروزه برای فهمیدن و پختهشدن و فهم و شعور اجتماعی نیازمند این هستند که مهارتها و نگرشهای متناسب با شرایط قرن ۲۱ را دریافت کنند. خیلی از مدارس ما چون ظرفیتها و زیرساختهای لازم را ندارند و ساختار آموزشی مدرسه، مدیریت مدرسه و معلمان از تخصص لازم برخوردار نیستند، کیفیت آموزش افت میکند.
ما نیاز داریم با توجه به شکاف فزایندهای که بین دولت و جامعه به وجود آمده برای تقویت سرمایه اجتماعی زیرساختهایی را در مدارس ایجاد کنیم تا امکان شناخت و تعامل میان افراد مختلف فراهم شود. دانشآموزان باید یاد بگیرند که چطور با هم تعامل داشته باشند. چطور با هم گفتوگو کنند و راجع به مسائل مختلف به توافق برسند و باید هوش اجتماعی آنها تقویت شود و در واقع بتوانند به همدیگر اعتماد کنند، بنابراین باید در مدرسه امکان تعاملات میان افراد متفاوت از نظر قومی یا طبقاتی و جلوگیری از تفکیک فضایی فراهم شود. علاوه بر این باید سرمایهگذاری در سرمایه اجتماعی بهگونهای باشد که شرایطی به وجود بیاید که در آن افراد در سالهای نخست زندگیشان بارها با افرادی که شبیه خودشان نیستند تعامل کنند؛ بنابراین فراگرفتن مهارتهای مختلف و در معرض تجربههای مختلف قرارگرفتن دانشآموزان در درون مدرسه بسیار مهم به شمار میرود. مسئله مهم دیگر این است که مدیران مدارس و معلمان صدای نسل جدید را بشنوند و فهم، شناخت و تحلیل درستی از جامعه و عموم جوانان و نوجوانان و حتی کودکان امروز داشته باشند و همینطور در برنامه درسی هم باید انسجامی بین شایستگیهای مورد نیاز دانشآموز و محتوای متنوعی که در قالب حدود ۱۳ هزار ساعت درسی در طول ۱۲ سال به دانشآموز منتقل میشود به وجود بیاید. دانشآموز در پرتو آموزشهایی که دریافت میکند باید مطالبهگری و مسئولیتپذیری را که دو رکن بازیگری توسعه در جامعه امروز به شمار میرود، پیدا کند. طبیعی است که وقتی مطالبهگری و مسئولیتپذیری را فرامیگیرد میزان آزادی و اخلاق را هم میتواند در درون خودش بارور کند. معلمان و مدیران باید به دانشآموزان اجازه پرسشکردن و سؤالکردن بدهند تا امکان تقویت کنشگری آنها بر مبنای مطالبهگری و توان مهارت انتقادی آنها بالا برود و نباید شرایطی در مدرسه ایجاد شود که به معنای امتناع از یادگیری برای دانشآموزان باشد.