بهتر است برخی جراحان زیبایی بهجای تأکید بر سودآوری، روی بهبود کیفیت زندگی بیماران تمرکز کنند و مشاورههای دقیقی ارائه دهند تا بیماران تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
شفاآنلاین:سلامت>در هفتهای که گذشت، بار دیگر مسئولان سلامت از افزایش غیرطبیعی آمار
عملهای جراحی موسوم به «جراحیهای زیبایی» در کشور ابراز نگرانی کردند.
البته سالهاست در این زمینه فقط ابراز نگرانی میشود و هرگز مخاطب
درنمییابد که چرا این مسئله نگرانکننده است. اگر موضوع نگرانکننده است،
دلایل افزایش تمایل مردم به این عملها چیست و این مشکل بالقوه چگونه
ریشهیابی میشود؟
در هفتهای که گذشت، بار دیگر مسئولان سلامت از افزایش غیرطبیعی آمار
عملهای جراحی موسوم به «جراحیهای زیبایی» در کشور ابراز نگرانی کردند.
البته سالهاست در این زمینه فقط ابراز نگرانی میشود و هرگز مخاطب
درنمییابد که چرا این مسئله نگرانکننده است. اگر موضوع نگرانکننده است،
دلایل افزایش تمایل مردم به این عملها چیست و این مشکل بالقوه چگونه
ریشهیابی میشود؟ اگر دلیل مشخصی وجود دارد و وضعیت بحرانی است، چرا
راهکاری برای کنترل این وضع ارائه نمیشود؟ در این مطلب به اختصار به این
سه سؤال پاسخ میدهیم. تمایل غیرطبیعی یک جامعه به عملهای به اصطلاح
«
زیبایی» مضرات متعددی دارد. این اعمال، بهویژه در صورت تکرار و انجام
توسط افراد غیرمتخصص، خطرات جسمی و عوارض جانبی بسیاری را به همراه دارند.
عفونت، آسیب به بافتها، ناهنجاریهای دائمی و حتی مرگ از جمله خطرات
احتمالی این عملها هستند. همچنین، افزایش تقاضا در این زمینه، به ورود
افراد غیرمتخصص و دلالان زیبایی به این حوزه منجر میشود. بسیاری از این
افراد با تبلیغات اغواکننده و وعدههای نادرست، افراد را به انجام عملهای
پرخطر و غیرضروری ترغیب میکنند. از منظر مدیریت سلامت، انجام مکرر عملهای
جراحی غیرضروری باعث افزایش تقاضا برای تجهیزات پزشکی، تختهای بیمارستانی
و نیروی متخصص میشود. این مسئله بهویژه در شرایطی که منابع نظام سلامت
محدود است، میتواند موجب کاهش دسترسی به خدمات درمانی ضروری برای بیمارانی
شود که نیازهای پزشکی جدی و اولویتدار دارند. در کنار آن، عملهای
نامبرده هزینهبر هستند و بسیاری از افراد برای انجام آنها مجبور به
پرداخت هزینههای بالا میشوند که میتواند منجر به مشکلات مالی و بدهیهای
سنگین برای خود و خانوادههایشان شود. بهعلاوه، رواج عملهای پلاستیک
باعث تثبیت استانداردهای غیرواقعی زیبایی در جامعه میشود. این استانداردها
فشار زیادی بر افراد وارد میکند که خود را به آنها نزدیک کنند و موجب
ترویج فرهنگ مصرفگرایی، تغییر معنای سنتی و بومی زیبایی و نهایتا،
همشکلشدن افراد در جامعه میشود؛ تا جایی که برای تشخیص باید بسیار دقت
کرد! این مسئله به شکلگیری انتظارات نادرست از زیبایی و تضعیف
اعتمادبهنفس در افراد منجر میشود و جامعه را به سمتی سوق میدهد که افراد
ارزش واقعی خود را براساس ظاهر و نه ویژگیهای درونی بسنجند. نهایتا،
کودکان و نوجوانان هم از بزرگسالان و محیط اجتماعی پیرامون خود تأثیر
میپذیرند و با مشاهده رواج عملهای تغییر چهره، تحت فشار قرار میگیرند تا
معیارهای غیرواقعی زیبایی را دنبال کنند. اگر با مضرات عنوانشده در بالا
موافق هستید، پس باید این موضوع را یک مشکل سلامتی تلقی و آن را ریشهیابی
کرد. تمایل به عملهای زیبایی ریشه در عوامل متنوعی دارد. معیارهای زیبایی
ایدئال که از طریق رسانهها، شبکههای اجتماعی و تبلیغات ترویج میشوند،
فشار زیادی بر افراد وارد میکنند تا ظاهر خود را تغییر دهند. افراد برای
افزایش اعتمادبهنفس یا احساس پذیرفتهشدن در جامعه به این جراحیها روی
میآورند. علاوهبراین، تأثیر دوستان و خانواده، رقابتهای اجتماعی و میل
به داشتن ظاهری «کامل» نیز مؤثر است. مشکلات روانی مانند بدریختانگاری بدن
که در آن افراد خود را زشت تصور میکنند نیز تمایل به جراحیهای زیبایی
را تشدید کرده و این چرخه را تقویت میکنند. همچنین کاملا واضح است که بخش
عمدهای از این بازی در کنترل پزشکان و بیماران نیست و گروههای دیگری هم
پشت پرده منافعی از این مناسبات خواهند برد که شاید باعث تشدید این روند
میشود. اما چگونه میشود برای برونرفت از این بیراهه راهکار ارائه داد؟
اصلا راهکاری وجود دارد؟ برای شروع میتوان اقداماتی انجام داد. از آنجا که
رسانهها و افراد تأثیرگذار (اینفلوئنسرها) تأثیر زیادی بر فرهنگ عمومی
دارند، میتوان با تأمین بودجه لازم از آنها خواست تصاویری واقعیتر از
زیبایی ارائه دهند. استفاده از تصاویر بدون آرایش و ویرایش و تأکید بر
ارزشهای درونی میتواند به افراد کمک کند به ظاهر طبیعی خود اعتماد
بیشتری پیدا کنند. ایجاد کمپینهای آموزشی در رسانهها و شبکههای اجتماعی
هم میتواند به تغییر نگرش جامعه نسبت به معیارهای زیبایی کمک کند. این
کمپینها باید بر این مفهوم تأکید کنند که زیبایی واقعی در تنوع و فردیت
افراد نهفته است و کمال ظاهری یک استاندارد غیرواقعی است. افرادی که احساس
نارضایتی شدید از ظاهر خود دارند، بهتر است پیش از انجام هر نوع عمل جراحی،
تحت مشاوره روانپزشکی قرار گیرند. حمایت روانپزشکی میتواند به افراد
کمک کند ریشه نارضایتی خود را شناسایی کرده و به دنبال راهحلهای غیرجراحی
برای افزایش اعتمادبهنفس باشند. از همه مهمتر، پزشکان و جراحان زیبایی
نقش کلیدی در این چرخه دارند و باید به مسئولیت حرفهای و اخلاقی خود در
قبال بیماران توجه بیشتری نشان دهند. اولین مسئولیت همکاران این است که اگر
جراح زیبایی نیستند، عمل جراحی زیبایی انجام ندهند! همچنین بدانیم که
تشویق افراطی افراد به جراحی، بدون توجه به نیاز واقعی آنها و پیامدهای
احتمالی، غیراخلاقی است. بهتر است برخی جراحان زیبایی بهجای تأکید بر
سودآوری، روی بهبود کیفیت زندگی بیماران تمرکز کنند و مشاورههای دقیقی
ارائه دهند تا بیماران تصمیمات آگاهانهتری بگیرند. همچنین یکی دیگر از
مشکلات عمده، تبلیغات اغراقآمیز و نادرست در مورد عملهای زیبایی است.
دولتها و سازمانهای بهداشتی باید قوانینی وضع کنند تا تبلیغات مرتبط با
جراحیهای زیبایی کنترل و تبلیغات نادرست و گمراهکننده محدود شود.