کد خبر: ۳۴۹۷۸۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ - ۲۴ شهريور ۱۴۰۳ - 2024September 14
5 گانه سلامت؛
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که افراد با درآمد بالاتر به طور مداوم نتایج سلامت بهتری را نسبت به افراد با درآمد پایین و کسانی که در فقر زندگی می‌کنند، تجربه می‌کنند
شفاآنلاین:جامعه>رونق اقتصادی می‌تواند دسترسی افراد را به منابع، برای اجتناب از قرار گرفتن در معرض خطرات بهداشتی یا حفظ آن فراهم کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که افراد با درآمد بالاتر به طور مداوم نتایج سلامت بهتری را نسبت به افراد با درآمد پایین و کسانی که در فقر زندگی می‌کنند، تجربه می‌کنند: تغذیه و غذاهای سالم؛ پناهگاه؛ محله‌های امن برای یادگیری، زندگی و کار؛ هوا و آب پاک؛ آب و برق و سایر عناصری که استاندارد زندگی یک فرد را تعیین می‌کنند.
به گزارش شفا آنلاین: افرادی که در محله‌های کم‌درآمد یا دچار فقر بالا زندگی می‌کنند، احتمالاً به دلیل ترکیبی از این عوامل، سلامت ضعیفی را تجربه می‌کنند. همچنین خشونت در مناطقی که فقر بیشتری دارند، شیوع بیشتری دارد. از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲، افراد در خانوارهایی که در سطح فقر یا زیر سطح فقر قرار داشتند، بیش از دو برابر میزان قربانی شدن خشونت‌آمیز را نسبت به افراد خانواده‌های با درآمد بالا تجربه کردند. این الگوی قربانی شدن با رفتار خشونت‌آمیز که برای افراد سیاه‌پوست و سفیدپوست ثابت بود، به طور قابل توجهی بر خانواده قربانی و خانواده مرتکب (از طریق حبس) تاثیر می‌گذارد.

در نتیجه موارد گفته‌شده، فقر و وضعیت کم‌درآمدی به طور چشمگیری بر امید به زندگی تاثیر می‌گذارد. آموزش و وضعیت اجتماعی، اقتصادی ناشی از آن، با درآمد و ثروت مرتبط است و اینها ارتباطی قوی با امید به زندگی برای هر دو جنس و همه نژادها در تمام سنین دارند. احتمال ترک تحصیل دانش‌آموزان خانواده‌های کم‌درآمد پنج برابر بیشتر از دانش‌آموزان خانواده‌های با درآمد بالاست. در سال ۲۰۰۸، امید به زندگی در میان مردان و زنان بزرگسال ایالات‌متحده با کمتر از ۱۲ سال تحصیلات، خیلی بهتر از امید به زندگی در میان همه بزرگسالان در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نبود. فقر به شکلی موذیانه، از طرق دیگری نیز بر افراد تاثیر می‌گذارد که ما تازه داریم آنها را درک می‌کنیم. بیماری‌های روانی، بیماری‌های مزمن و اختلالات مصرف مواد، همگی در جمعیت‌هایی با درآمد پایین شایع‌تر هستند. تغذیه نامناسب، قرار گرفتن در معرض مواد سمی (مانند سرب) و سطوح بالای هورمون استرس کورتیزول، عوامل مرتبط با فقر هستند که ممکن است اثرات ماندگاری بر روی کودکان از قبل از تولد و در ادامه آن، پس از تولد داشته باشند. این اثرات، که می‌توانند بر رشد شناختی و ایجاد بیماری مزمن تاثیر بگذارند، وابسته به دوز هستند (یعنی مدت زمان قرار گرفتن در معرض آن مهم است). به عنوان مثال، هر چه تعداد سال‌هایی که کودک در فقر زندگی می‌کند بیشتر باشد، سطح کورتیزول شبانه کودک افزایش می‌یابد و واکنش قلبی-عروقی کودک به استرس‌های حاد، بی‌نظم‌تر می‌شود. اختلال در رشد سیستم عصبی، بر رشد شناختی و عاطفی، اجتماعی تاثیر می‌گذارد و خطر چالش‌های رفتاری، رفتارهای نامطلوب بهداشتی و عملکرد ضعیف در مدرسه را افزایش می‌دهد. مطالعات اخیر حتی ارتباط قوی میان خودکشی کودکان و نرخ فقر در سطح شهرستان شناسایی کرده‌اند.

به گزارش تجارت فردا، با این حال، اثرات فقر به طور قابل پیش‌بینی یکنواخت نیست. مطالعات طولی رفتار سلامتی، روندهای مثبت (مثلاً قطع مصرف دخانیات) و منفی (مثلاً کاهش فعالیت بدنی) را در جمعیت‌هایی با وضعیت اجتماعی، اقتصادی پایین‌تر و بالاتر توصیف می‌کنند. با این حال، یک شیب اجتماعی، اقتصادی در بهبود سلامت وجود دارد. به عبارت دیگر، جمعیت‌هایی با وضعیت اجتماعی، اقتصادی پایین‌تر، در رسیدن به دستاوردهای مثبتِ روند سلامت، از افراد با وضعیت اجتماعی، اقتصادی بالاتر عقب هستند. رفتارهای بهداشتی از این جهت دارای اهمیت هستند که تفاوت‌ها را در میزان مرگ‌ومیر نشان می‌دهند. این واقعیت که به‌رغم چالش‌های فقر، تغییرات مثبت در رفتارهای بهداشتی امکان‌پذیر است، به اهمیت توسعه و اجرای مداخله‌هایی اشاره می‌کند که رفتارهای سالم را در جمعیت‌های با درآمد کم ترویج می‌کند.

در نتیجه، فقر همچنان پیامدهای بلندمدتی بر سلامت افراد دارد و به دلیل فرصت‌های محدود زندگی، این تاثیر را تشدید می‌کند. کسانی که در فقر بزرگ می‌شوند، به احتمال زیاد در بزرگسالی از سلامت روانی و جسمی ضعیف رنج می‌برند که خطر ابتلا به بیماری‌های محدودکننده زندگی، شدید و طولانی‌مدت را به دنبال دارد.

مطالعات نشان داده است که خطر مرگ در کودکان فقیر در بزرگسالی افزایش می‌یابد. این شامل مرگ‌ومیر ناشی از همه علت‌ها، از جمله خطر مرگ ناشی از سرطان‌های مختلف، بیماری‌های قلبی-عروقی و مرگ‌های مرتبط با الکل می‌شود. به عنوان مثال، در انگلستان، ۴۰ درصد از بزرگسالان بین ۴۵ تا ۶۴ سال که با درآمد کمتر از متوسط ​​زندگی می‌کنند، بیماری‌های مزمن دارند؛ این رقم، دو برابر نرخ بزرگسالان همسن با درآمد بالاتر از متوسط ​​است.

بنیاد سلامت روان همچنین دریافته است که سه‌چهارم از افرادی که در پایین‌ترین سطح درآمد خانوار زندگی می‌کنند، تجربه سلامت روان ضعیف را گزارش کرده‌اند؛ در مقایسه با شش نفر از ده نفر افرادی که در بالاترین سطح درآمد خانوار قرار دارند. علاوه بر این، فقر، بیکاری و طرد اجتماعی با افزایش حوادث اسکیزوفرنی، همچنین میزان پذیرش (admission) در مراقبت‌های روان‌پزشکی تخصصی مرتبط است.

در ادامه این گزارش، بیشتر به ابعاد مختلف ارتباط فقر با مشکلات سلامتی خواهیم پرداخت.

تلاش برای جامعه سالم

چهارچوب «افراد سالم» یک تلاش ملی است که اهداف و مقاصدی را برای بهبود سلامت و رفاه مردم در ایالات‌متحده تعیین می‌کند. افراد سالم ۲۰۳۰ (Healthy People 2030)، پنجمین نسخه Healthy People و هدف آن چالش‌های جدید است و بر درس‌های آموخته‌شده از چهار دهه اول خود استوار است. این ابتکار در سال ۱۹۷۹ آغاز شد، زمانی که جراح ژنرال جولیوس ریچموند گزارش مهمی را با عنوان «افراد سالم: گزارش جراح عمومی در مورد ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری» منتشر کرد. این گزارش بر کاهش مرگ‌ومیر و جراحات قابل پیشگیری تمرکز داشت و شامل اهداف بلندپروازانه و قابل سنجش برای دستیابی به اهداف ارتقای سلامت ملی و پیشگیری از بیماری برای ایالات‌متحده در یک دوره ۱۰ساله (تا سال ۱۹۹۰) بود. این گزارش در دهه‌های بعد با انتشار اهداف ۱۰ساله افراد سالم به‌روز شد (افراد سالم ۲۰۰۰، افراد سالم ۲۰۱۰ و افراد سالم ۲۰۲۰).

«افراد سالم» به کاربران کمک می‌کند تا به داده‌های مربوط به تغییرات در وضعیت سلامت جمعیت ایالات‌متحده دسترسی داشته باشند. این داده‌ها همچنین اهداف و مقاصد هر دهه جدید را نشان می‌دهند. جوامع در سراسر ایالات‌متحده ممکن است اهداف افراد سالم را در پیش بگیرند. جوامعی که ممکن است به کوچکی محله‌ها یا بزرگی شهرداری‌ها باشند، ممکن است اهداف و مقاصد را برای رفع نیازهای خود تغییر دهند و از آنها برای تعیین اولویت‌ها برای منطقه و گروه‌های جمعیتی خود استفاده کنند. اولویت‌های «افراد سالم» جنبه‌هایی از سلامت هستند که برای سلامت و رفاه کلی حیاتی هستند و می‌توان با استفاده از دانش موجود، آن را بهبود بخشید.

از زمانی که طرح افراد سالم برای اولین‌بار راه‌اندازی شد، ایالات‌متحده پیشرفت چشمگیری داشته است. چشم‌انداز این چهارچوب، جامعه‌ای است که در آن همه افراد بتوانند در تمام طول عمر به پتانسیل کامل خود برای سلامتی و رفاه دست یابند. دستاوردهای این طرح شامل کاهش علل عمده مرگ‌ومیر مانند بیماری قلبی و سرطان؛ کاهش مرگ‌ومیر نوزادان و مادران؛ کاهش عوامل خطر مانند استعمال دخانیات، فشار خون بالا و کلسترول بالا؛ و افزایش واکسیناسیون دوران کودکی است. در طول این دهه‌ها، اهمیت همکاری بین سازمان‌ها در سطوح ملی، ایالتی، محلی و قبیله‌ای و با بخش‌های بهداشت خصوصی و عمومی نشان داده شده است.

اهداف کلی این طرح شامل موارد زیر است:

۱- دستیابی به زندگی سالم و پررونق و رفاه، عاری از بیماری‌های قابل پیشگیری، ناتوانی، آسیب و مرگ زودرس؛

۲- حذف نابرابری‌های بهداشتی، دستیابی به برابری سلامت و دستیابی به سواد سلامت برای بهبود سلامت و رفاه همه؛

۳- ایجاد محیط‌های اجتماعی، فیزیکی و اقتصادی که دستیابی به پتانسیل کامل برای سلامتی و رفاه را برای همه ارتقا دهد؛

۴- ارتقا دادن رشد سالم، رفتارهای سالم و رفاه در تمام مراحل زندگی؛

۵- درگیر کردن رهبری، مولفه‌های کلیدی و مردم در بخش‌های مختلف، تا اقداماتی انجام دهند و سیاست‌هایی طراحی کنند که سلامت و رفاه همه را بهبود ببخشد.

آخرین برنامه یعنی «افراد سالم ۲۰۳۰»، عوامل اجتماعی تعیین‌کننده سلامت را در پنج حوزه زیر سازماندهی می‌کند:

۱- ثبات اقتصادی

در ایالات‌متحده، از هر ۱۰ نفر، یک نفر در فقر زندگی می‌کند و بسیاری از مردم نمی‌توانند هزینه چیزهایی مانند غذاهای سالم، مراقبت‌های بهداشتی و مسکن را بپردازند. افراد سالم ۲۰۳۰ بر کمک به افراد بیشتری برای دستیابی به ثبات اقتصادی تمرکز دارد.

افرادی که شغل ثابت دارند، کمتر در فقر زندگی می‌کنند و بیشتر سالم هستند، اما بسیاری از افراد در یافتن و حفظ شغل مشکل دارند. افراد دارای معلولیت، جراحات، یا شرایطی مانند آرتریت ممکن است به ویژه در توانایی کار خود محدود باشند. علاوه بر این، بسیاری از افرادی که کار ثابتی دارند، هنوز به اندازه کافی درآمد ندارند تا بتوانند هزینه چیزهایی را که برای سالم ماندن نیاز دارند، بپردازند.

برنامه‌های استخدام، مشاوره شغلی و فرصت‌های مراقبت از کودک باکیفیت می‌تواند به افراد بیشتری کمک کند تا شغل پیدا کرده و آن را حفظ کنند. علاوه بر این، سیاست‌هایی برای کمک به مردم برای پرداخت هزینه‌های غذا، مسکن، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش، می‌تواند فقر را کاهش دهد و سلامت و رفاه را بهبود ببخشد.

۲- دسترسی و کیفیت آموزش

افرادی که سطح تحصیلات بالاتری دارند، احتمالاً سالم‌تر هستند و عمر طولانی‌تری دارند. افراد سال ۲۰۳۰ بر ارائه فرصت‌های آموزشی با کیفیت بالا برای کودکان و نوجوانان، و کمک به آنها در داشتن عملکرد خوب در مدرسه تمرکز دارد.

کودکان خانواده‌های کم‌درآمد، کودکان دارای معلولیت، و کودکانی که به طور معمول انواع تبعیض اجتماعی را تجربه می‌کنند -مانند قلدری- بیشتر با ریاضیات و خواندن، دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آنها همچنین کمتر احتمال دارد که از دبیرستان فارغ‌التحصیل شوند یا به کالج بروند. این به آن معناست که آنها کمتر به مشاغل ایمن و پردرآمد دست می‌یابند و احتمال ابتلا به مشکلات سلامتی مانند بیماری قلبی، دیابت و افسردگی در آنها بیشتر است.

علاوه بر این، برخی از کودکان در مکان‌هایی زندگی می‌کنند که مدارس ضعیفی دارند و بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند فرزندان خود را به دانشگاه بفرستند. استرس ناشی از زندگی در فقر نیز می‌تواند بر رشد مغز کودکان تاثیر بگذارد و عملکرد خوب آنها را در مدرسه دچار مشکل کند. مداخله‌ها برای کمک به کودکان و نوجوانان در مدرسه و کمک به خانواده‌ها در پرداخت هزینه‌های دانشگاه می‌تواند مزایای سلامتی طولانی‌مدت داشته باشد.

۳- دسترسی و کیفیت مراقبت‌های بهداشتی

بسیاری از مردم در ایالات‌متحده خدمات مراقبت‌های بهداشتی مورد نیاز خود را دریافت نمی‌کنند. چهارچوب افراد سالم ۲۰۳۰ بر بهبود سلامت با کمک به مردم برای دریافت به‌موقع و باکیفیت خدمات مراقبت‌های بهداشتی تمرکز دارد.

حدود یک نفر از هر ۱۰ نفر در ایالات‌متحده بیمه درمانی ندارند. برای افراد بدون بیمه احتمال کمتری وجود دارد که ارائه‌دهنده مراقبت‌های اولیه۱ داشته باشند و ممکن است نتوانند هزینه خدمات مراقبت‌های بهداشتی و داروهای مورد نیاز خود را بپردازند. راهبردهای افزایش نرخ پوشش بیمه برای اطمینان از اینکه افراد بیشتری از خدمات مراقبت‌های بهداشتی مهمی مانند مراقبت‌های پیشگیرانه و درمان بیماری‌های مزمن برخوردار می‌شوند، حیاتی هستند.

گاهی اوقات افراد، خدمات مراقبت‌های بهداشتی توصیه‌شده مانند غربالگری سرطان را دریافت نمی‌کنند، زیرا ارائه‌دهنده مراقبت‌های اولیه ندارند. گاهی اوقات، این موضوع به این دلیل است که آنها خیلی دور از ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی زندگی می‌کنند. مداخله‌ها برای افزایش دسترسی به متخصصان مراقبت‌های بهداشتی و بهبود ارتباطات -حضوری یا از راه دور- می‌تواند به افراد بیشتری کمک کند مراقبت‌های مورد نیاز خود را دریافت کنند.

۴- محله و محیط زیست انسان‌ساخت

محله‌هایی که مردم در آن زندگی می‌کنند، تاثیر بسیار زیادی بر سلامت و رفاه آنها دارند. افراد سالم ۲۰۳۰ بر بهبود سلامت و ایمنی در مکان‌هایی تمرکز دارد که مردم در آنها متولد می‌شوند، زندگی می‌کنند، یاد می‌گیرند، کار می‌کنند، بازی می‌کنند و روزگار خود را می‌گذرانند.

بسیاری از مردم ایالات‌متحده در محله‌هایی زندگی می‌کنند که میزان خشونت، هوا یا آب ناامن و سایر خطرات بهداشتی و ایمنی وجود دارد. اقلیت‌های نژادی/قومی و افراد با درآمد پایین بیشتر در مکان‌هایی با این خطرات زندگی می‌کنند. علاوه بر این، برخی از افراد در محل کار در معرض چیزهایی هستند که می‌تواند به سلامت آنها آسیب برساند، مانند دود سیگار یا صداهای بلند.

مداخله‌ها و تغییر سیاست‌ها در سطح محلی، ایالتی و فدرال می‌تواند به کاهش این خطرات بهداشتی و ایمنی و ارتقای سلامت کمک کند. برای مثال، فراهم کردن فرصت‌هایی برای پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری در محله‌ها -مانند اضافه کردن پیاده‌روها و مسیرهای دوچرخه‌سواری- می‌تواند ایمنی را افزایش دهدو به بهبود سلامت و کیفیت زندگی کمک کند.

۵- زمینه و بافت اجتماعی

روابط و تعاملات افراد با خانواده، دوستان، همکاران و اعضای جامعه می‌تواند تاثیر زیادی بر سلامت و رفاه آنها داشته باشد. افراد سالم ۲۰۳۰ بر کمک به مردم برای دریافت حمایت اجتماعی مورد نیاز در مکان‌هایی که در آنجا متولد شده‌اند، زندگی می‌کنند، یاد می‌گیرند، کار می‌کنند، بازی می‌کنند و روزگار می‌گذرانند، تمرکز دارد.

بسیاری از مردم را چالش‌ها و خطراتی تهدید می‌کند که نمی‌توانند آنها را کنترل کنند- مانند محله‌های ناامن، تبعیض یا مشکل در تهیه چیزهایی که نیاز دارند. این موضوع می‌تواند تاثیر منفی بر سلامت و ایمنی در طول زندگی داشته باشد.

روابط مثبت در خانه، محل کار و جامعه می‌تواند به کاهش این اثرات منفی کمک کند. اما برخی از مردم -مانند کودکانی که والدینشان در زندان هستند و نوجوانانی که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند- اغلب از جانب عزیزان یا دیگران حمایت نمی‌شوند. مداخله‌ها برای کمک به مردم برای دریافت حمایت اجتماعی مورد نیاز برای بهبود سلامت و رفاه، حیاتی است.

اپیدمی نابرابری

«نوجوانان کم‌درآمد با خطرات چاقی، کم‌تحرکی و رژیم غذایی نامناسب مواجه هستند.» گزارش جدید سازمان بهداشت جهانی/اروپا (۲۳ می ۲۰۲۴) نشان می‌دهد که تفاوت‌های نگران‌کننده در رژیم غذایی، ورزش و وزن در میان نوجوانان با زمینه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی وجود دارد.

گزارش جدیدی که از سوی سازمان بهداشت جهانی/اروپا منتشر شده است، نابرابری‌های نگران‌کننده را در سلامت جوانان در سراسر منطقه اروپایی WHO نشان می‌دهد، به طوری که جوانان خانواده‌های کمتر مرفه به طور نامتناسبی تحت تاثیر قرار گرفته‌اند. این گزارش بر اساس داده‌های ۴۴ کشور شرکت‌کننده در مطالعه رفتار بهداشتی در کودکان مدرسه‌ای (HBSC)، عادات غذایی ناسالم، افزایش نرخ اضافه وزن و چاقی و سطوح پایین فعالیت بدنی در میان جوانان را برجسته می‌کند که همه اینها، عوامل مهم خطر برای طیف وسیعی از بیماری‌های غیرواگیر از جمله بیماری‌های قلبی-عروقی، دیابت و سرطان هستند.

چند موضوع اصلی که در این گزارش به آنها اشاره شده است، عبارت‌اند از

۱- عادت‌های غذایی ناسالم در حال افزایش است

این گزارش تصویری نگران‌کننده از عادت‌های غذایی نوجوانان، با تمرکز ویژه بر کاهش رفتارهای غذایی سالم و افزایش انتخاب‌های ناسالم ترسیم می‌کند. کمتر از دو نفر از هر پنج نوجوان (۳۸ درصد) روزانه میوه یا سبزیجات می‌خورند، و این ارقام با افزایش سن کاهش می‌یابد. مورد نگران‌کننده این است که بیش از نیمی از نوجوانان گزارش می‌دهند که هر روز نه میوه و نه سبزیجات می‌خورند (۵۶ درصد از پسران و ۵۱ درصد از دختران ۱۵ساله).

برعکس، مصرف شیرینی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین همچنان بالاست و از هر چهار نوجوان یک نفر، مصرف روزانه شیرینی یا شکلات را گزارش کرده است. این میزان در میان دختران (۲۸ درصد) بیشتر از پسران (۲۳ درصد) است و از سال ۲۰۱۸ به ویژه در میان دختران افزایش یافته است.

در حالی که مصرف روزانه نوشابه از آخرین نظرسنجی در سال ۲۰۱۸ به طور کلی کاهش یافته، اما همچنان ۱۵ درصد از نوجوانان را شامل می‌شود؛ با نرخ بالاتر در میان پسران و خانواده‌های کمتر مرفه.

این گزارش همچنین ارتباط نگران‌کننده‌ای را میان وضعیت اجتماعی، اقتصادی و عادات غذایی ناسالم نشان می‌دهد، به طوری که نوجوانان خانواده‌های کم‌درآمد، بیشتر تمایل به مصرف نوشیدنی‌های شیرین دارند و روزانه کمتر میوه و سبزیجات مصرف می‌کنند.

دکتر مارتین وبر، سرپرست تیم کیفیت مراقبت و مدیر برنامه سلامت کودکان و نوجوانان در سازمان بهداشت جهانی/اروپا، گفت: «مقرون‌به‌صرفه بودن و دسترسی به گزینه‌های غذایی سالم، اغلب برای خانواده‌هایی با درآمد پایین‌تر محدود می‌شود و این امر به اتکای بیشتر به محصولات فرآوری‌شده و غذاهای شیرین می‌انجامد که می‌توانند اثرات مضری بر سلامت نوجوانان داشته باشند.»

۲- اضافه وزن و چاقی: یک خطر فزاینده برای سلامتی

شیوع اضافه وزن و چاقی در میان نوجوانان مدت‌هاست که یکی از نگرانی‌های مهم بهداشت عمومی بوده است، به طوری که بیش از یک نفر از هر پنج نوجوان به آن مبتلا هستند. این رقم از آخرین نظرسنجی در سال ۲۰۱۸ از ۲۱ درصد به ۲۳ درصد در سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است. نرخ اضافه وزن و چاقی در میان پسران (۲۷ درصد) بیشتر از دختران (۱۷ درصد) است.

به طور نگران‌کننده‌ای، نوجوانان از خانواده‌های کمتر مرفه بیشتر احتمال دارد که دچار اضافه وزن یا چاقی شوند (۲۷ درصد در مقایسه با ۱۸ درصد از همسالان ثروتمندتر). این نابرابری، نیاز مبرم به پرداختن به عوامل اجتماعی، اقتصادی اساسی را که در این روندها نقش دارند، برجسته می‌کند.

۳- عدم تحرک بدنی: دلیلی برای نگرانی

این گزارش همچنین نگرانی‌هایی را در مورد سطوح پایین فعالیت بدنی در میان نوجوانان مطرح می‌کند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) توصیه می‌کند که جوانان به طور متوسط ​​حداقل ۶۰ دقیقه فعالیت بدنی متوسط ​​تا شدید (MVPA) در روز داشته باشند. این گزارش نشان می‌دهد که به طور کلی، تنها ۲۵ درصد از پسران و ۱۵ درصد از دختران روزانه به ۶۰ دقیقه MVPA دست می‌یابند که با افزایش سن، این مشارکت به ویژه در میان دختران کاهش می‌یابد.

در حالی که ۶۰ درصد از نوجوانان حداقل سه بار در هفته به توصیه WHO برای فعالیت بدنی شدید (VPA) عمل می‌کنند، این میزان در میان دختران (۵۱ درصد) کمتر از پسران (۶۹ درصد) است. این شکاف جنسیتی با افزایش سن بیشتر می‌شود، به طوری که ۶۵ درصد از دختران ۱۱ساله این توصیه را انجام می‌دهند، در حالی که تنها ۴۶ درصد از دختران ۱۵ساله به انجام آن مقید هستند.

بار دیگر، نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی مشهود است، به طوری که نوجوانان از خانواده‌های مرفه‌تر، سطوح بالاتری از MVPA (16 درصد در مقابل ۲۶درصد) و VPA (51 درصد در مقابل ۶۹ درصد) را گزارش کردند. این موضوع نشان می‌دهد که عواملی مانند دسترسی به فضاهای امن برای فعالیت بدنی و شرکت در ورزش‌های سازمان‌یافته، تحت تاثیر درآمد خانواده قرار می‌گیرد.

۴- پیامدهای گسترده‌تر و نگرانی‌های بهداشت عمومی

نابرابری‌های برجسته‌شده در این گزارش پیامدهای گسترده‌ای دارد که فراتر از نگرانی‌های فوری سلامت است. پیامدهای طولانی‌مدت عادات غذایی ناسالم، کم‌تحرکی بدنی و اضافه وزن یا چاقی در دوران نوجوانی، می‌تواند شدید باشد، از جمله افزایش خطر بیماری‌های قلبی-عروقی، دیابت نوع ۲ و انواع خاصی از سرطان. این شرایط نه‌تنها بر رفاه فردی تاثیر می‌گذارد، بلکه بار قابل توجهی بر سیستم‌های مراقبت بهداشتی و اقتصاد وارد می‌کند.

دکتر هانس هنری پی. کلوگ، مدیر منطقه‌ای WHO در اروپا، می‌گوید: «فعالیت بدنی منظم، عادات غذایی سالم و حفظ وزن سالم، عناصر ضروری یک سبک زندگی سالم هستند. یافته‌های این گزارش، نیاز به مداخله‌های هدفمند را نشان می‌دهد تا نوجوانان بتوانند رفتارهای سالم‌تری در پیش بگیرند و از عادت‌هایی اجتناب کنند که نه‌تنها بر سلامت و رفاه فعلی‌شان تاثیر می‌گذارد، بلکه بر مسیرهای آینده‌شان در بزرگسالی نیز تاثیرگذار است.»

دکتر کلوگ افزود: «علاوه بر این، نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی در رفتارهای بهداشتی نوجوانان، به چرخه معیوب ضرر کمک می‌کند. کودکانی که از خانواده‌های کمتر مرفه هستند، بیشتر احتمال دارد پیامدهای نامطلوب سلامتی را تجربه کنند، که می‌تواند مانع پیشرفت تحصیلی، چشم‌انداز شغلی و کیفیت کلی زندگی آنها شود. این امر، نابرابری‌های اجتماعی را تداوم می‌بخشد و فرصت‌های تحرک اجتماعی رو به بالا را محدود می‌کند.»

۵- رسیدگی به بحران

سازمان بهداشت جهانی/اروپا که ۵۳ کشور عضو را در سراسر اروپا و آسیای مرکزی پوشش می‌دهد، خواستار اقدام فوری برای رسیدگی به این روندهای نگران‌کننده است. این گزارش استراتژی‌های جامعی را توصیه می‌کند که بر موارد زیر تمرکز دارد:

– تنظیم بازاریابی مواد غذایی: این امر مستلزم اجرای مقررات سختگیرانه در بازاریابی مواد غذایی و نوشیدنی‌های ناسالم برای کودکان و نوجوانان است.

– ترویج تغذیه سالم: این امر مستلزم بهبود دسترسی به غذای مقرون‌به‌صرفه و مغذی، به ویژه برای خانواده‌های محروم، و اجرای سیاست‌هایی برای جلوگیری از مصرف غذاها و نوشیدنی‌های ناسالم است.

– افزایش فعالیت بدنی: این امر مستلزم ایجاد محیط‌های امن و در دسترس برای فعالیت بدنی و ترویج ابتکاراتی است که نوجوانان را به انجام ورزش منظم تشویق می‌کند.

– گسترش مداخله‌های هدفمند: چنین مداخله‌هایی باید از رفتارهای سالم‌تر در میان نوجوانان، به‌ویژه آنهایی که از زمینه‌های محروم هستند، حمایت کند که می‌تواند شامل برنامه‌های مدرسه‌ای باشد که تغذیه سالم و فعالیت بدنی را ترویج می‌کنند، طرح‌های مبتنی بر جامعه که دسترسی به امکانات ورزشی و تفریحی مقرون‌به‌صرفه را فراهم می‌کنند، و کمپین‌های بهداشت عمومی که آگاهی از اهمیت رفتارهای سالم را افزایش می‌دهند.

– پرداختن به نابرابری‌های اجتماعی: سیاست‌ها باید با هدف کاهش نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی در سلامت، تضمین کنند که همه جوانان فرصت دارند   زندگی سالمی داشته باشند.

دکتر کلوگ نتیجه می‌گیرد: «سرمایه‌گذاری روی سلامت نوجوانان، سرمایه‌گذاری بر روی آینده است. ما می‌توانیم با پرداختن به عوامل زمینه‌ای که به رفتارهای ناسالم کمک می‌کنند، اپیدمی نابرابری را کم کنیم، سلامت و رفاه جوانان را بهبود ببخشیم، نابرابری‌های بهداشتی را کاهش دهیم و آینده سالم‌تری برای همه بسازیم.»

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: