شفا آنلاين-قبلاً نامش هراس انگیزتر از حالا بود. شاید چون آن قدیم و ندیم کمتر دچارش میشدند و اسمش هم کمتر برده میشد. نه اینکه حالا نامش ترس را به جان آدم نیندازد اما گفتنش عادیتر شده و هر کداممان آدمهای بیشتری را نسبت به قبل میشناسیم که درگیر این بیماری شدهاند، درگیر سرطان.
آنقدر زیاد که به گفته دکتر محمد اسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات سرطان
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ایران بالاترین روند رشد سرطان را در دنیا
دارد، سالانه حدود 90هزار مبتلا به سرطان در کشور داریم، 33هزار نفر در سال
به خاطر سرطان میمیرند و...
آنطور هم که دکتر رضا ملکزاده معاون تحقیقات و
فناوری وزارت بهداشت میگوید، این آمارهای تخمینی با واقعیت فاصله دارد و
افزایش بروز سرطان در کشورهای در حال توسعه به مراتب بیشتر است، طوری که در
20سال آینده باید منتظر افزایش 80 درصدی رشد سرطان در کشورهای در حال
توسعه باشیم: «ایران هم جزو همین کشورهاست و باید برنامه ریزیهای لازم برای
مقابله با این وضعیت صورت گیرد اما متأسفانه سرطان در کشورهای در حال توسعه
معمولاً دیر تشخیص داده میشود و به همین دلیل هم میزان مرگ و میر بالاتر
است.»
به گزارش
شفا آنلاين،اینها اخبار ناخوشایندی است که هر چه هست در بستر جامعه جریان دارد و
باید آن را بپذیریم و راهی برای مقابله با آن بیابیم.
بالاخره آمار واقعی سرطان کدام است؟
برای آنکه درمان پیدا شود، درد را باید درست شناخت. باید همه ابعاد آن را
بررسی کرد و ریشه ها را یافت. همه میدانیم که نخستین قدم برای این کار ارائه
آمارهای دقیق است. آمارهایی که بر اساس آن بتوان برنامهریزیهای لازم را
انجام داد و پله پله به سوی هدف گام برداشت. اما آیا کسی آمار دقیق سرطان
در کشور را میداند؟
سال 68 یعنی 26 سال پیش، مجلس شورای اسلامی، نظام سلامت را ملزم به ارائه
آمار سالانه مبتلایان به سرطان کرد. این آمار در همان سال 11 هزار نفر
اعلام شد. 20 سال بعد اما، در سال 88، این آمار از 11 هزار نفر به 70
هزار نفر رسید.
اما همان سالها عدهای معتقد بودند آمار ارائه شده واقعی نیست و آمار واقعی
سرطان در سال 68، 50هزار مورد بوده. این ماجرا فقط مربوط به آن سال نمیشود
و آمارهایی که در سال 75 نیز ارائه شد همین حرف و حدیثها را به دنبال داشت
و کارشناسان معتقد بودند آمار واقعی سرطان 5 برابر آمارهای رسمی است.
ماجرا در سال 79 نیز رخ داد و فقط 30 درصد آمارهای ثبت سرطان واقعی بود و
به 70 درصد از سرطانهای ثبت نشده در این سال، اشارهای نشده بود.
این ماجرا هنوز هم ادامه دارد و حالا که گفته میشود سالانه 90 هزار نفر در
سال سرطان میگیرند بازهم عدهای معتقدند آمار واقعی بیش از این حرف هاست و
انگار این مسأله به امری طبیعی بدل شده که آمارها، تحریف شده اعلام شوند.
اما آمارها هر چه باشند مسأله مهمتر و نگرانکننده تر، رشد سریع آن هاست.
طوری که دکتر ایرج حریرچی معاون مدیریت منابع انسانی و توسعه وزارت بهداشت،
دو برابر شدن موارد ابتلا به سرطان در ایران را تا 20- 15 سال آینده
پیشبینی کرده است: «نسبت میزان مرگ و میر به میزان بروز سرطان در یک سال در
ایران 73/0 درصد است، در حالی که متوسط جهانی این شاخص 58/0 درصد و در
کشورهای توسعه یافته کمتر از 50/0 درصد است. ما در کشور مان سالانه 8000
میلیارد تومان صرف درمان سرطان میکنیم و این نشان میدهد که ما در زمینه
برنامه کنترل و پیشگیری از سرطان در کشور، بخوبی برنامهریزی نمیکنیم و
عملکرد مناسبی در این خصوص نداریم. »
سبزیها و صیفی جات با طعم سرطان
گام بعدی برای یافتن راه مبارزه با یک پدیده، شناسایی عواملی است که آن
پدیده را به وجود آوردهاند اما متأسفانه روی این مسأله هم در کشور ما اتفاق
نظری وجود ندارد مانند مسأله پارازیتها و امواجی که به گفته عدهای انواع
بیماریها را به ارمغان میآورند و به زعم عدهای دیگر هیچ تأثیر سویی
ندارند. اما هر کدام از کارشناسان از عامل یا عواملی به عنوان مسببان اصلی
راه افتادن موج سرطان یاد میکنند. همانطور که دکتر علی اکبر سیاری معاون
بهداشت وزارت بهداشت، نیترات موجود در سبزیجات و صیفی جات را سرطان زا
اعلام میکند: «مواد غذایی ناسالم از عوامل زمینهساز سرطان است و در صورت
آلوده بودن مواد غذایی، خطر سرطانزا بودن آنها وجود دارد؛ چراکه ثابت شده
مواد غذایی حاوی نیترات، سرطانزا هستند. این در حالی است که بیشترین نیترات
در صیفیجات و سبزیجات وجود دارد. همچنین فلزات سنگین مانند آرسنیک،
آفلاتوکسین و... نیز در بروز سرطان نقش بسیار مهمی دارند.
سن هم شایعترین علت ابتلا به سرطان است، چرا که با افزایش سن، تغییرات
ژنتیکی را شاهد هستیم. از طرف دیگر جامعه ما در حال سالمند شدن است.
بنابراین انتظار آن است که در سالهای آتی افزایش بروز موارد سرطان را شاهد
باشیم.»
سرطان در باک ماشینها
دکتر بابک قرایی مقدم، متخصص مغز واعصاب نیز به عوامل اصلی رشد سرطان در
ایران و راهکارهای مقابله با این معضل اشاره میکند: «بنزین یکی از موادی
است که بیش از هر چیز مورد استفاده جامعه امروز قرار میگیرد و به همین دلیل
هم دانشمندان برای کاهش خطرات این ماده تحقیقات زیادی انجام دادهاند. شکی
نیست که توزیع بنزین با کیفیت بالا جامعه را از خطر احتمالی این مواد که
سالانه میلیاردها لیتر از آن در کشور استفاده میشود، دور نگه میدارد. »
این در حالی است که عباس کاظمی، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی
پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، اعلام میکند که بنزین پتروشیمیها
سرطانزا است تا اما و اگرها درباره سرطانی نبودن بنزینها رد شود و آب پاکی
را روی دست مخالفان این موضوع بریزد: « بنزین پتروشیمیها آلاینده است و یکی
از دلایل افزایش سرطان در کلانشهرهای کشور عرضه همین بنزین پتروشیمیهاست.
اما هماکنون کل بنزین عرضه و توزیع شده در جایگاههای تهران و کرج پاک و
دارای کمترین میزان بنزن است.»
در چنین شرایطی واردات بنزین استاندارد بسیار مهم و ضروریتر از ساخت داخلی
آن است اما گویا تولید داخلی به قیمت سرطان در رأس کار قرار دارد و آنطور
که کاظمی میگوید حجم بنزین وارداتی کمتر از دو درصد است: «برای یک بنزین
ایده آل و استاندارد، 27 استاندارد تعریف شده است و با اینکه استانداردهای
زیست محیطی بنزین وارداتی در مقایسه با بنزین پتروشیمی ها به مراتب بالاتر
است اما فقط 2 درصد واردات داریم و شرکت ملی نفت ایران برای افزایش واردات
بنزین به مصوبه مجلس شورای اسلامی و دولت نیاز دارد، اما در شرایط فعلی به
طور متوسط 5/5 میلیون لیتر بنزین در پتروشیمی ها تولید و برای امتزاج نهایی
تحویل پالایشگاههای نفت میشود. با وجود این از بهمن ماه سال گذشته بنزین
پتروشیمیها در سطح شهر تهران و کرج توزیع نشده است. یکی از دلایل افزایش
سرطان در تهران و سایر کلانشهرهای کشور بنزین تولید شده در پتروشیمیهاست و
در حال حاضر تمامی بنزین عرضه شده در تهران با استاندارد یورو 4 است که
کمتر از یک درصد بنزن دارد و بنزین پاک محسوب میشود. »
دولت سریعتر استفاده از آزبست را قدغن کند
اما از مسأله بنزین که بگذریم به موضوع دیگری برمیخوریم که به گفته دکتر
بابک قرایی مقدم، متخصص مغز و اعصاب، در سالهای اخیر نگرانیهای فراوانی را
ایجاد کرده است و آن هم میزان آزبست موجود در لنتهای ترمز داخلی و وارداتی
است: «شرکت کنترل ترافیک شهر تهران میزان آزبست 11نوع لنت ترمز را مورد
ارزیابی قرار داده که نتیجه همه این آزمایشها مثبت بوده است. در گزارش شرکت
مذکور همچنین میزان آزبست هوای تهران 60برابر شهرهای امریکا و اروپا اعلام
شده است. آزبست یا پنبه نسوز (کوهی) یکی از موادی است که از قدیم در صنایع
مختلف از آن استفاده میشده و در دهههای اخیر اثر سرطانزایی این مواد بهطور
مشخص در جهان ثابت شده و مصرف آن در کشورهای صنعتی به سرعت کاهش یافته و
قدغن شده است. بنابراین دولت باید هر چه سریعتر برای قدغن کردن و حذف این
ماده خطرناک بخصوص در لنتهای ترمز اقدامات عملی انجام دهد.»
امواج الکترومغناطیسی پر حرف و حدیث
اگر سری به سایت رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بزنید چنین نوشته
شده است: «باید مراکز ارسال امواج الکترومغناطیسی از مقررات و
استانداردهای بینالمللی تبعیت کنند. دکلهای فرستنده و تجهیزات مخابراتی
بیسیم و دکلهای اینترنتی بیسیم و بیتیاس موبایلها باید با رعایت فواصل
استاندارد به خارج از محیطهای مسکونی منتقل شوند. در غیراینصورت آثار
زیانبار این پدیده خطرات جدی به وجود میآورد. » اما آیا این ضوابط در کشور
ما رعایت میشود؟ اگر گشتی در شهر بزنید با دکلهای قدیمی و جدید زیادی روبه
رو میشوید که در طول سالهای گذشته شرکتهای مخابراتی، اینترنتی و تلفنهای
همراه آنها را علم کردهاند.
بدون شک بسیاری از این دکلها سلامت تعداد کثیری
از شهروندان ساکن شهرهای بزرگ را تهدید میکند و آنطور که معصومه ابتکار،
رئیس سازمان محیط زیست کشور میگوید با این امواج باید در آینده منتظر
سونامی سرطان باشیم یا شاید هم باید حرف ضرغامی را باور کنیم که میگوید اگر
این امواج آدم را عقیم میکرد الان باید همه مدیران صدا و سیما عقیم
میبودند. خلاصه این حرف و حدیثها کم نیست و حتی مردم کوچه و بازار هم
معتقدند که امواج الکترو مغناطیسی بویژه پارازیتها کار خودشان را کردهاند و
یکی از بازوهای قدرتمند سرطان در کشور محسوب میشوند، اما پارازیت چیست؟
پارازیت موج الکترومغناطیسی از نوع مایکروویوی است که از جنس همان امواج
ماهواره است ولی قویتر از آن. به همین خاطر سیگنال ماهواره را دچار اختلال
میکند. تفاوت امواج الکترومغناطیس به میزان طول موج، فرکانس و قدرت آنهاست.
طول موج امواج مایکرو ویو از امواج رادیو کمتر است، در عوض فرکانس و انرژی
آنها بیشتر است.
میزان تأثیر مخرب امواج پارازیت به چند
عامل بستگی دارد؛ شدت امواج، میزان در معرض بودن انسان، یعنی هم فاصله
انسان از منبع فرستنده امواج و هم مدت زمانی که در معرض این امواج قرار
دارد.
تاکنون اظهارنظرهای متفاوت و حتی متناقضی درباره تأثیرات امواج پارازیت
شده است، مثلاً اینکه گفته میشود امواج مذکور بیشترین تأثیر را روی بافتهای
ماهیچهای دارند و در آنها گرما ایجاد میکنند. تأثیرات مخرب این امواج نیز
در زمان خواب بیشتر و مخربتر از زمان بیداری ارزیابی شده است. بسیاری از
آثار مانند تحریکات عصبی، اضطراب، سردرد، سرگیجه، خستگی مزمن، اختلالات
روانی، مشکلات خونی، مغزی، ناشنوایی مزمن، جهش ژنتیکی، ناباروری، سقط جنین و
سرطان به این امواج نسبت داده شده و حتی گفته شده که این امواج موجب تهدید
محیط زیست است و باعث شده که پرندگان تهران کوچ کنند و سوسک ها ناپدید
شوند. اما همه این حرف ها فقط در حد اظهار نظر باقی مانده است.
سایت پزشکان بدون مرز در سال ۸۸ با فرض اینکه امواج پارازیت از دکلهای BTS
ارسال میشود، مواردی همچون اختلالات جنسیتی و خونی و مغزی، سردرد، سرگیجه و
تحریکات عصبی و حتی موتاسیون و درنهایت سرطان را به این امواج نسبت میدهد و
به کسانی که در حوالی چنین دکلهایی سکونت دارند، هشدار میدهد.
این موضوع باعث شد که چند سال پیش مسعود پزشکیان نماینده تبریز و عضو
کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خواهان بررسی جدی تأثیرات مخرب
پارازیتهای ماهواره ای در سلامت و روان انسان شود و از نهادی که مسئول پخش
پارازیت برای مختل کردن ماهواره ها در شهر تهران است درخواست کرد به عواقب
جدی این امواج مخرب بر سلامت شهروندان تهرانی توجه داشته باشد.
دکتر ابوطالب صارمی، رئیس مرکز تحقیقات سلولی صارم نیز با ارائه آماری
افزایش سقط جنین و بارداری خارج از رحم در سالهای اخیر را به امواج پارازیت
ربط داد.
اما دکتر محمد اسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی
شهید بهشتی، با توضیح طرح تحقیقاتی خود درباره تأثیر امواج الکترونیکی و
رادیویی بر بدن میگوید تحقیقات علمی، موضوع سرطان زا بودن پارازیتهای
ماهوارهای را رد میکند.
افراد زیادی در صف مخالفان و موافقان مضر بودن این امواج قرار میگیرند و
هر کدام هم دلایل خود را دارند و بر آن اصرار میورزند و این در حالی است که
درباره معیارهای فنی، بهداشتی و زیست محیطی ارسال این امواج نه استانداردی
تعریف شده، نه نظارتی وجود دارد و نه شفافیتی و این امواج بیآنکه مضر بودن
یا بیضرر بودنشان ثابت شود بر فضای شهر میبارند.
کمین سرطان در پشت سیگار و ریزگردها
شاید بتوان از سیگار بهعنوان یکی از معضلات سلامت در جهان و ازجمله
کشورمان نام برد. بزرگترین عامل خطرساز برای بیماریهایی چون سرطان ریه،
سرطان حنجره و سرطان پانکراس. دکتر بابک قرایی مقدم، متخصص مغز واعصاب
درباره راههای مقابله با این ماده مضر چنین میگوید: «افزایش مالیات مربوط
به تولید و واردات سیگار، مقابله با ورود قاچاق آن و افزایش آموزش و
تبلیغات هشداردهنده نسبت به عوارض بد سیگار میتواند ازجمله راههای مقابله
با این معضل باشد.»
اما مصرف سیگار معضلی است که پیشگیری از آن همت فردی را میطلبد ولی در
کنار آن ریزگردها قرار دارند که بدون شک یکی از بزرگترین معضلات طبیعی برای
سلامتی ساکنان بعضی از شهرهای ایران هستند که به گفته دکتر قرایی مقدم
میزان مرگومیر را در افرادی که بیماری زمینهای ریوی و قلبی- عروقی دارند،
افزایش میدهد: «ریزگردها در افراد سالم میتواند موجب تنگی نفس، سرفه،
ترشحات خلطی، گرفتگی صدا و حتی سینوزیت شود و در افرادی که بیماریهای
زمینهای مانند آسم دارند، باعث تشدید بیماری شده و در مواردی منجر به بستری
شخص میشود. دولت و سازمان محیطزیست باید راهی برای معضل مذکور در نواحی
غربی کشور و همچنین در نواحی مانند سیستان و بلوچستان پیدا کنند چون
بدون شک ریزگردها یکی از معضلات زیستمحیطی برای سلامتی مردم کشورمان هستند.
»
دکتر علی اکبر سیاری، معاون وزیر بهداشت، کشندهترین سرطان در کشور را
سرطان معده عنوان میکند و پس از آن هم سرطانهای ریه، پستان، روده بزرگ،
معده و پروستات را پنج سرطان شایع کشور میداند و معتقد است با رعایت موارد
ساده و جدی گرفتن علائم، میتوان از بروز این بیماری پیشگیری یا در مراحل
اولیه ابتلا، آن را شناسایی کرد.
اما معاون وزیر بهداشت نمیگوید که رعایت
موارد ساده دقیقاً یعنی چه؟ آیا زدودن نیترات از سبزیها وانواع صیفیجات،
نفس کشیدن در هوای پاک و سالم و زدودن اثر بنزین غیر استاندارد از آسمان
غبارآلود شهر، پاک کردن اثر آزبستها، دور کردن اثر امواج الکترومغناطیسی و
هزار و یک عامل سرطان زای دیگر که اطرافمان را احاطه کرده، کاری آسان است؟