کد خبر: ۳۴۲۲۱۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۱۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024April 07
سبک‌های مختلف پذیرایی از میهمان، موضوعی درخور تأمل از نظر اجتماعی است. من فکر می‌کنم که همان تردید‌ها و تعارضات ناشی از میراث جامعه سنتی و آموزه‌های جامعه مدرن در این موضوع نیز به شکلی خودش را آشکار می‌سازد
شفاآنلاین>جامعه>فردین علیخواه، جامعه‌شناس، در کانال تلگرامی خود درباره سبک‌های پذیرایی در میهمانی‌ها نوشت: سبک‌های مختلف پذیرایی از میهمان، موضوعی درخور تأمل از نظر اجتماعی است. من فکر می‌کنم که همان تردید‌ها و تعارضات ناشی از میراث جامعه سنتی و آموزه‌های جامعه مدرن در این موضوع نیز به شکلی خودش را آشکار می‌سازد. در این نوشتار به بررسی دو سبک از پذیرایی می‌پردازم. 
به گزارش شفاآنلاین:سبک نخست، مدل سلف‌سرویس یا «خودت از خودت پذیرایی کن» است. میزبان از پیش وسایل پذیرایی را روی میز جلو‌مبلی می‌چیند. فرض بر آن است که ما با میهمانی مواجهیم که هر آنچه را دوست داشته باشد خودش تشخیص می‌دهد و برمی‌دارد. در این موقعیت، میزبان به انتخاب و اراده میهمان احترام گذاشته است. 
«فردیت» که یکی از ارزش‌های مثبت جهان جدید است در این سبک از پذیرایی بیشتر امکان تحقق دارد. وسایل پذیرایی چیده می‌شود و این میهمان است که انتخاب می‌کند. در میهمانی‌های خاص جمع‌های دوستانه که افراد ارتباط صمیمانه‌تری با هم دارند غالباً این سبک رایج است. البته بی‌گمان، موقعیت‌های اجتماعی تنوعات خودشان را دارند و آنگونه که توصیف شد ساده نیستند. برای مثال، گاهی با میزبانانی مواجهیم که هر چند از این سبک پیروی می‌کنند ولی بااین‌وجود مدام از میهمانان می‌خواهند تا از خودشان پذیرایی کنند، به‌عبارت‌دیگر با وجود امکان انتخاب از طرف میهمان، همچنان فشار بیرونی از طرف میزبان وجود دارد. شکلی از ترکیب سنت و مدرنیته! اما در کل، در سبک سلف‌سرویس، شاهد سوژه‌ای فعال (میهمان) هستیم که فردیت او به رسمیت شناخته شده است. همچنین، میزبان به‌عنوان یکی از اعضا در کنار جمع می‌نشیند و این هم مهم است. 
در سبک دوم؛ یعنی شیوه «مبتنی بر خدمتکاری»، میزبان در مقام یک خدمتکار ظاهر می‌شود، او پی‌در‌پی از جایش بلند می‌شود، تک‌تک ظروف پذیرایی را برمی‌دارد، مقابل میهمانان می‌رود و از آنان درخواست می‌کند تا چیزی بردارند. در این شیوه نسبتاً سنتی، وسایل پذیرایی، روی میز جلومبلی یا غالباً روی میزی دوردست‌تر در پذیرایی یا روی کانتر آشپزخانه چیده شده است. دسترسی میزبان به وسایل مهم‌تر از دسترسی میهمان است. غالباً در خانواده‌ها زنان این فعالیت را انجام می‌دهند و اگر در خانه دختری باشد اوست که باید رسم پذیرایی را بجا آورد. به بیان روشن‌تر، نخست جنسیت و سپس سن در این موقعیت اثرگذار است. در موارد بسیاری پیش می‌آید که میهمان (به‌ویژه اگر از نسل جدید باشد) مدام از میزبان می‌خواهد که «زحمت نکشد» و اگر چیزی نیاز بود خودش برمی‌دارد. 
این شیوه از پذیرایی حتماً باید زبان بدن خودش را نیز داشته باشد. مثلاً میزبان باید تعظیم کند و مبادا شَق و رَق ظرفی را مقابل میهمان بگیرد. او باید به معنای واقعی نقش یک خدمتکار را به اجرا درآورد. در برخی از خانواده‌های ایرانی، اگر احیاناً میهمان چیزی از ظروف پذیرایی برندارد میزبان بی‌توجه به خواست او، خودش در پیش‌دستی چیزی می‌گذارد. 
برداشت من این است که در سبک دوم معمولاً کسی که پذیرایی می‌کند چیزی از میهمانی متوجه نمی‌شود. مدام باید حواسش به پیش‌دستی‌ها و پیاله‌های پذیرایی باشد و آن‌ها را شارژ کند. به همین دلیل، در چند سال اخیر برخی از خانواده‌های شاید متمول ترجیح می‌دهند تا برای پذیرایی، خدمتکار استخدام کنند. در این سبک از پذیرایی، برای مثال میزبان بدون توجه به درخواست یا سلیقه میهمان، انواع میوه را در پیش‌دستی قرار داده و مقابل میهمان می‌گذارد. در مواردی حتی با وجود اعلام میهمان مبنی بر اینکه علاقه‌ای به میوه ندارد یا اصلاً در آن لحظه اشتهایی برای میوه ندارد این پیش‌دستی‌ها مقابل او قرار داده می‌شوند. سناریویی از پیش آماده وجود دارد و باید به بهترین وجه اجرا شود. این شکلی از حرمت‌نهادن به میهمان تلقی می‌شود. 
به نظر می‌رسد که در شیوه مبتنی بر خدمتکاری، هر چند در ظاهر احترام و تواضع به چشم می‌خورد ولی در پنهان، نوعی چشم‌پوشی نسبت به اراده و خواست میهمان وجود دارد. به عبارت بهتر در این شیوه؛ این سنت است که باید اجرا شود، سنتی که «فردیت» در آن بسیار کمرنگ و بی‌رمق است و مهم، اصل سنت است. در میهمانی‌های فامیلی و خویشاوندی و میهمانی‌هایی که میهمانان به‌اصطلاح «خودمانی» نیستند معمولاً این سبک از پذیرایی حاکم است. در این شیوه، ما شاهد میزبانی گرفتار و سوژه‌ای (میهمان) بی‌اراده هستیم که خواستش چندان اهمیتی ندارد. ساختاری وجود دارد و هر دو باید نقش خود را ایفا کنند. 
سخن پایانی آنکه، پاسداشت فردیت که یکی از ارزش‌های مثبت جهان جدید است باید در همین لحظات و موقعیت‌های به‌ظاهر پیش‌پا‌افتاده و کوچک زندگی روزمره تحقق یابد. گوشه‌گوشه زندگی روزمره عرصه‌ای برای تمرین و تحقق ارزش‌های سترگی است که طی سال‌ها با تلاش‌های فراوان شکل‌گرفته‌اند./جوان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: