به گزارش شفاآنلاین: ۸ ماهی میشود که شهرداری حصارهای آهنی را در محلی که قرار است مسجد باشد، کشیدهاند اما هیچ کس از قصد آنها خبر نداشت تا اینکه ماجرای ساخت مسجد توسط شهروندان و مردم رسانه ای شد.
قیطریه منطقهای در شمال تهران و محله عیاننشینهاست که اکنون خیلیها آن را با برجهای بلند و سر به فلک کشیده میشناسند؛ اما قیطریه یک گورستان است.
گورستان عظیم و پر ابهتی که اجساد مردمان صنعتگر عصر آهن را با ابزارآلات خود در دل خاک جای داده است.
براساس این گزارش، قبل از دهه ۵۰ و همزمان با گسترش و توسعه شهر تهران، تپههای بکر قیطریه هم از گزند مخرب چرخهای خشن بولدوزرهای غولپیکر در امان نمانده وزیر و رو شد.
بخشی از آثار تاریخی فراوانی که در زیر این تپهها نهفته بود توسط مردم محلی جمعآوری شد و بخشی نیز به همراه کامیونهای خاکبرداری به خارج از شهر منتقل شد.
با این حال هنوز کسی از وجود تمدن عظیم ایران باستان در زیر تپههای قیطریه اطلاع دقیقی نداشت تا اینکه سر و صدای این کشف بزرگ تاریخی به گوش باستانشناسان رسید و هیئتی برای بازرسی به این منطقه اعزام شدند.
این هیات و به تبع آن اداره باستانشناسی وقت خواستار ممنوعیت ساخت و ساز در این منطقه شد و شهرداری نیز جوازهای صادر شده برای ساخت و ساز را به حالت تعلیق درآورد و بدین ترتیب کاوشهای باستانشناسی در قیطریه آغاز شد.
عبدالکریم ستاری، باستانشناسی و پژوهشگر آثار تاریخی در خصوص قدمت آثار کشف شده در تپههای قیطریه میگوید؛ کاوشهای مربوط به ارتفاعات قیطریه نشان از تمدن باستانی بیش از 3 هزار ساله دارد، بطوریکه مطالعه بر روی ظروف سفالی قرمز و خاکستری رنگی که بهمراه اجساد از داخل گورهای قدیمی بدست آمده، نشان از زندگی جمعی دوران عصر آهن در این منطقه دارد.
رحیمی معتقد است از آنجایی که اقوام آریایی خورشید پرست بوده و به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشتند، مردگان خود را رو به آفتاب و در نقاط مطمئن زمین به صورت چمباتمه دفن میکردند.
ضمن اینکه در پایین و بالای سرجسد، ظروف پر از غذا، به همراه وسایل و ابزار دفاع از خود را نیز میگذاشتند تا درعالم بعد از مرگ زندگی راحتی داشته باشند.
این گزارش میافزاید: در سالهای اخیر و در پی حفر ایستگاه مترو قیطریه آثار باستانی دیگری نیز از این منطقه کشف شد که یافتهها و نظریههای وجود تمدن بزرگ ایران باستان در این ناحیه را قوت بخشید هر چند سازمان میراث فرهنگی با ثبت و حفاظت از محوطه باستانی قیطریه سعی در حفظ هویت آن داشت اما سرعت ساخت و سازها در محوطه باستانی قیطریه بسیار سریعتر از اقدامات ارگانهای دولتی بود بطوریکه تا قبل از اقدام عملی این ارگانها، بساز و بفروشها گورستان قدیمی را با تمام آثار و هویت تاریخی خود زیر بتن و آسفالت دفن کردند تا شاید بدین طریق آنها در عمق خاک آرامش داشته باشند و اینها بر روی خاک در آسایش.
در اواخر پاییز۱۳۳۷ش، در حین ساختوساز ساختمان در تپه قیطریه، آثاری از گورستانی ۳۲۰۰ساله کشف شد.
کامبخشفرد از طرف اداره کل باستانشناسی و فرهنگ عامه بهعنوان سرپرست هیات باستانشناسی، ماموریت یافت تا در این تپه به کاوش بپردازد. این کاوشها طی سالهای ۱۳۵۰-۱۳۴۷ ش ادامه یافت؛ اما تنها گزارش حفاریهای سالهای ۱۳۴۸- ۱۳۴۷ ش ارائه شد.
به هر حال قیطریه کنونی بر روی این گورستان تاریخی بنا شده و تنها وجود پارک قیطریه ممکن است بخشی از هویت باستانی آنرا حفظ کند اما بلند مرتبه سازانی که به عمق خاک نفوذ کرده و یا استفاده از لایههای زیرزمینی برای حمل و نقل و سایر تاسیسات شهری باعث شده تا اجساد این بخت برگشتگان، از سر و صدای مصنوعات بشری و مزاحمتهای پیدرپی آن در گور بلرزد و همچنان در خطر تعرض بشر امروزی باشد.
مطالعه درباره «تمدن قیطریه»
حمیدرضا حسینی، روزنامه نگار هم نوشته است: در اواخر دهه ۱۳۴۰ بساز و بفروشهایی که در تپههای قیطریه خانهسازی میکردند، با گودبرداریهایی که انجام دادند، به آثار باستانی مهمی دست یافتند. خبر به سرعت در شهر پیچید و سازمان حفاظت آثار باستانی، هیأتی را به سرپرستی شادروان سیفالله کامبخشفرد برای کاوش در زمینهای قیطریه به آنجا فرستاد. کاوشهای او که پرویز کیمیاوی فیلم مستندی از آن ساخته است، به کشف ۳۵۰ گور باستانی انجامید که درونشان مردگان را به شکل جنینی دفن کرده و در کنارشان شمار زیادی اشیاء سفالی و فلزی شامل انواع ظروف، زیورآلات و سلاح و نیز غذاهای خشک شده و استخوان حیوانات اهلی قرار داده بودند. این شیوه نشان میداد که صاحبان گورها به زندگی جسمانی پس از مرگ باور داشتهاند. این مردمان احتمالا از اقوام آریایی بودند که در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد بر اثر فشارهای خارجی از شرق و غرب دریای خزر به مناطق جنوبی رانده شدند و گروهی از آنها در پهنه تهران امروزین استقرار یافتند.
در اوایل دهه هشتاد در گفتوگویی که با آقای کامبخشفرد داشتم، گفتند: تعداد گورها بسیار بیش از چیزی بود که ما از دل خاک بیرون کشیدیم. گمانهزنیها نشان داد که بخش بزرگی از آنها زیر پارک قیطریه کنونی است اما دیگر نخواستیم که درختان را از بین ببریم و آنجا را کاوش کنیم. آنچه بهدست آورده بودیم برای مطالعه درباره «تمدن قیطریه» کافی بود. ترجیح دادیم که بخشی را برای کاوش و پژوهش آیندگان باقی بگذاریم. ایشان با خوشحالی میگفتند: پارک قیطریه و رفت و آمد مردم در آنجا بهترین پوشش حفاظتی برای آثار باستانی است و مانع از دستبرد به آنها میشود.
نمیدانم آیا در جایی که اکنون برای ساخت مسجد حصارکشی شده و قرار است درختانش را قطع کنند، آثار تمدن قیطریه هست یا نه، اما سابقه کاوشهای باستانشناسی در قیطریه و گفته شادروان کامبخشفرد موجب میشود که هر نوع ساخت و ساز و گودبرداری در عرصه این پارک، اسباب نگرانی شود. ضروری است که وزارت میراث فرهنگی و مشخصا پژوهشکده باستانشناسی هرچه زودتر هیأتی را برای بررسی دقیق موضوع روانه پارک قیطریه کندن و نتیجه بررسیها را نیز در اختیار افکار عمومی قرار دهند.
نگرانی درباره ساخت مسجد در پارک قیطریه فراتر از تعرض به فضای سبز و قطع درختان است و ابعادی بسیار جدی دارد./دیده بان