حوالی نوروز، سؤالات شرعی مردم میافتد روی کانال «زیبایی.» از وضوداشتن کاشت مژه و ناخن تا رسانا بودن یا نبودن رژهای دائمی لب. عموماً هم از سوی آن دسته از دوست و آشنا و فامیل که هنوز به صورت کامل انتخاب نکردهاند «کدام وَری بودن را!
شفا آنلاین>سلامت>سیدمیثم
میرتاجالدینی در کانال شخصی خود در ایتا نوشت: حوالی نوروز، سؤالات شرعی
مردم میافتد روی کانال «زیبایی.» از وضوداشتن کاشت مژه و ناخن تا رسانا
بودن یا نبودن رژهای دائمی لب. عموماً هم از سوی آن دسته از دوست و آشنا و
فامیل که هنوز به صورت کامل انتخاب نکردهاند «کدام وَری بودن را!»
به گزارش شفا آنلاین:من
گمان میکنم این تب داغ زیباشدن در
شب عید که بازار آرایشگاههای عموماً
زنانه را داغ کرده تا جایی که سهشیفت خط تولیدشان سر کار است و نوبتدهی
به رنگ و هایلایت و سامبره آمبره، به ساعت سه نیمهشب و سحر رسیده، در طول
فرآیندی به نام «طبیسازی» قابل تحلیل و تأمل است. «طبیسازی» یعنی ورود
بیمحابای پزشکی به تمام ساحات زندگی بشر که البته سیری صعودی را طی کرده.
از پزشکیسازی بزهکاریها مانند خارجکردن اعتیاد از دایره جرم به محیط
بیماری تا زیر ذرهبین پزشکی گرفتن سیکلهای طبیعی مانند بلوغ و بارداری و
زایمان و یائسگی تا دخالت در درمان حالات روحی طبیعی انسانی مانند اضطراب و
افسردگی و اخیراً دستکاری ژنتیک انسان و حرکت به سوی زیباسازی، جوانسازی و
مهندسی اندام و قیافه و چهره. (ر. ک:مقاله طبیسازی بهمثابه تکنولوژی؛
علیرضا منجمی) یعنی اگر زمانی طبابت برای درمان بیماریهای واقعی جسم انسان
بود، اکنون طبابت برای گسترش بازار خود به برساخت بیماری روی آورده و از
آن فراتر، انسانهای سالم را هم نه برای خوب شدن که برای خوبتر شدن زیر
تیغ خود گرفته است. آن هم «خوبترشدنی» مطابق هنجارها و معیارهای ثابت که
تکثر و تنوع بشری را تاب نمیآورد و از رهگذر شبیهسازی آدمیان به یکدیگر،
سلطه بیشتری طلب میکند... چه در ثروت چه در قدرت. جامعهای هم که مردمانش
توان مالی یکسانی برای اعمال هنجارهای زیبایی بیشتر در راستای مهندسی
اندام و چهره ندارند، لاجرم مسیرهای کمهزینهتری را برای «خوبترشدن» و
«به خود رسیدن» انتخاب میکنند. مسیرهایی که بهطور شوخی- جدی میتوان
آنها را طبیسازی مناطق محروم قلمداد کرد. مثل آرایشگری و پیرایشگری.
پیرایشگرها که در تمامی ادوار تاریخ، حرفهشان اصلاح رشدهای طبیعی مانند
کوتاهی موی سر و صورت بود، آرامآرام به آرایشگری روی آوردند تا علاوه بر
رفع زوائد، به زائدهسازی در راستای زیباسازی روی آورند. از چسباندن
کلاهگیس و رنگ و روغنمالی تا وضعیت کنونی که اضافه کردن زوائد بر مژه و
ناخن و لب و... است؛ و این همه با خیال «زشت و ناهنجار و ناکافی بودن» و به
توهم «خوبتر شدن.»
و اینجاست که شرع و شریعت میشود مانع کسب
ناخنکاران و مانع کیف ارزان ناخنداران، در حالی که هرگز گذرش به طبیسازی
زندگی ازسوی تاجرپزشکان و طبقات مرفه مصرفکننده تولیدات آنها نمیافتد.
به راستی چنین شریعتی که نقشی جز منع خوشیهای ارزان ندارد تا کجا مهم
میماند و تا کجا مردم از آن مسئله شرعی میپرسند و به پاسخهایش اعتنا
میکنند؟/جوان