کد خبر: ۳۴۱۱۰۹
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۵ - ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - 2024March 13
عباس عبدي
اين يادداشت به مناسبت برنامه (۲۰ اسفند) موزه كارآفرينان در معرفي كارآفرينان برتر نوشته شده است تا اداي ديني باشد به كساني كه با خلاقيت خود به توليد كشور، مردم و كارگران خدمت مي‌كنند. يكي از شرايط لازم براي نجات اقتصاد كشور تقويت كارآفريني است كه در بخش خصوصي غيررانتي متجلي مي‌شود.
شفا آنلاین>جامعه>رويكرد نادرستي در ميان برخي از مردم كه كم هم نيستند، وجود دارد كه صاحبان ثروت را به نوعي ظالم يا فاسد مي‌دانند و تصور مي‌كنند كه اموال آنان از راه دزدي و فساد به دست آمده است.  واقعيت اين است كه وجود چنين نگاهي در ايران مسبوق به سابقه‌اي است كه آن را متعارف مي‌نمايد، زيرا از گذشته دور ارتباط نزديكي ميان قدرت و ثروت بود و به عبارتي ثروت تابع قدرت بود و اين به معناي مطلق فساد است. اين مساله پيش از پيدايش نفت هم در ايران بود، كه ثروت تابع اراده حاكم بود. هر كه را مي‌خواستند ثروت مي‌بخشيدند و هر كه را مي‌خواستند ثروتش را مي‌استاندند.  ثروت بيش از آنكه محصول كار و كوشش و ارزش افزوده باشد، ناشي از زد و بند با قدرت حاكم بود. پس از پيدايش نفت اين مساله تشديد هم شد، چون پيش از نفت ابعاد ثروتي كه دراختيار دولت‌ها بود، محدود بود و پس از آن به نسبت نامحدود شد. در اين مرحله كم‌كم و با رشد توليد جامعه با سه الگوي كلي افراد پولدار يا به تعبير نادرست سرمايه‌دار مواجه بوديم. 
اولين گروه كساني بودند كه از خوان بي‌دريغ رانت حكومتي يعني نفت و زمين و انحصارات و ساير منابع بهره‌مند مي‌شدند، بدون اينكه هيچ خلاقيتي داشته يا هيچ گامي در ايجاد ارزش افزوده برداشته باشند. اينها به معناي كامل پولدار بودند ولي سرمايه‌دار نبودند. منظور از سرمايه‌دار، كسب است كه منابع مالي او در ايجاد ارزش افزوده فعال است و با ريسك و خطرپذيري مواجه است. گروه پولداران، فقط با زد و بند و نزديكي به قدرت و رانت و حتي در مدت بسيار كوتاه و بدون هيچ زحمتي پولدار مي‌شوند. فرهنگ رفتاري آنان را در فرزندان‌شان مي‌بينيد. فرزنداني كم‌سواد كه دنبال خوش‌گذراني هستند، بهترين اتومبيل‌ها را مي‌خرند و به رخ مي‌كشند، افراد نوكيسه‌اي هستند كه ارزش پول را نمي‌دانند چون زحمتي براي كسب آن نكشيده‌اند. حتي قادر به افزايش پول خود از طريق سرمايه‌گذاري مولد نيستند. به لحاظ فرهنگي بسيار پايين و مبتذل هستند. مهماني‌هاي آنچناني، لباس‌ها و خانه‌هاي عجيب و غريب دارند. گروه دوم كساني هستند كه سرمايه ‌دارند ولي ثروت اوليه آنان رانتي است. در واقع آنان در حوزه توليد فعال هستند و بخش مهمي از ثروت خود را در مسير توليد و ايجاد ارزش افزوده به كار مي‌برند. آنان كار مي‌كنند، شايد خوب هم كار كنند، هر چند در مقاطعي از رانت بهره‌مند شده‌اند. اين گروه را مي‌توان به دو زيرگروه تقسيم كرد. برخي با رانت اوليه راه افتاده‌اند و ديگر وابسته به منشأ رانت نيستند و بدون رانت جديد، كار و توليد مي‌كنند. گروه ديگر همچنان وابسته‌اند و نمي‌توان آنان را از پستان رانت جدا كرد كه اگر چنين شود، بلافاصله ورشكسته مي‌شوند. هر دو درنهايت دستي در قدرت دارند و با ارتباطات خود از مزايايي بهره‌مند مي‌شوند. گروه سوم سرمايه‌داران واقعي هستند كه با كار و كوشش خود ثروتمند شده‌اند و كار براي آنان بيش از آنكه معادل با كسب ثروت و پول باشد، به معناي بازتابي از اراده و توليد و خلاقيت و كار است و سرمايه را براي توليد و پيشرفت مي‌خواهند. در معيشت متعادل هستند، متواضع هستند. نسبت به كارگران خود حس همدلي و شفقت دارند و زندگي كارگران براي آنان مهم است و روابط خوبي با آنان دارند. فرزندان آنان نيز عموما خلاق و توليدكننده هستند و چه بسا مي‌كوشند استقلال نسبي خود را از خانواده حفظ كنند و زندگي متعارفي دارند. نيازي به دولت و حكومت ندارند، همين كه مانع كار آنان نشوند خوشحال مي‌شوند و فقط دنبال عوامل زيرساختي هستند كه متولي توليد و عرضه آنها دولت است.  در ميان اين سه گروه مردم در فضاي عمومي گروه اول را مي‌بينند و نگاه خود به آنان را به همه تعميم مي‌دهند. گروه اول وابسته به نهادهاي قدرت است. در ميان گروه دوم نيز بخش كارآفرين و توليدكننده آنها كه مستقل شده‌اند محترمند، چون در هر حال رانت را تبديل به توليد كرده‌اند و گروه سوم كاملا قابل احترام و نيروهاي خلاق و خيرخواه جامعه هستند. اگر پول گروه اول را بگيريد، بيچاره شده و به سرعت آس و پاس مي‌شوند، ولي بخشي از گروه دوم و به ويژه گروه سوم، حتي اگر تمام سرمايه آنان را هم بگيريد، در هر كجا باشند مي‌توانند خود را بازسازي كرده و دوباره اوج گيرند، چون كارآفريني را از آنان نمي‌توان گرفت.  كارآفرين واقعي برخلاف پولداران رانتي حتي نمي‌تواند مهاجرت كند، مگر اينكه فراري‌اش دهند، درحالي كه چمدان گروه رانتي بسته شده براي فرار است. 
اين يادداشت به مناسبت برنامه (۲۰ اسفند) موزه كارآفرينان در معرفي كارآفرينان برتر نوشته شده است تا اداي ديني باشد به كساني كه با خلاقيت خود به توليد كشور، مردم و كارگران خدمت مي‌كنند. يكي از شرايط لازم براي نجات اقتصاد كشور تقويت كارآفريني است كه در بخش خصوصي غيررانتي متجلي مي‌شود.  موضوعي كه از برنامه اول توسعه همواره تاكيد و تكرار شده ولي همچنان رانتي‌ها سردمدار هستند. 7/3 ميليارد دلار چاي دبش مي‌توانست ده‌ها كارآفرين موجود و توليد و اشتغال را يك قدم بزرگ به پيش ببرد ولي پولداران رانتي همه جا  هستند.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: