حال و هوای خبرنگاران حوزه سلامت از روزی که ورود ویروس کرونا با مرگ 2بیمار تأیید شد تا روزی که واکسنها نجاتبخش شدند
شفا آنلاین>سلامت>عصر 29بهمن 1398؛ این تاریخ را همهمان به یاد داریم. بعید است که حالا
حالاها از یادمان برود. کرونا با مرگ 2بیمار قمی، حضورش را در ایران رسمیت
بخشیده بود. 2ماهی میشد که تصاویر قرنطینههای عجیب مردم ووهان چین را
میدیدیم؛ زیاد نگذشت که خودمان نیز به این سبک زندگی دچار شدیم. در آن
روزهای تلخ و بیامید، علاوه بر
کادر درمان، خبرنگاران سلامت نیز در صف
مقدم فعالیت رسانهای قرار داشتند و احتمال ابتلا و مرگشان بالا بود. حالا
که به سالگرد آن روز رسیدهایم، خاطرات و خطرات این خبرنگاران را مرور
میکنیم؛ روایتهایی که شنیدن دارد و نباید به این زودی از یادها برود.
از 2گروه بیشتر ناراحت میشدم
هانیه جلیلنژاد، خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان:
به گزارش شفا آنلاین:یک ستاد خبری در وزارت بهداشت تشکیل شد و ما مجبور بودیم از 9صبح تا 8شب
آنجا باشیم. وضعیت مرگبار کرونا تمامی نداشت، ابتدا میگفتند که با گرمشدن
هوا، کرونا هم مثل آنفلوآنزا کاهش پیدا میکند اما تابستان وضعیت بدتر شد.
از مرگهای دورقمی رسیدیم به روزی که اعلام شد 709نفر جانشان را از دست
دادند و چه روز تلخی بود. آن روزها بیشترین ناراحتی و عصبانیت من از کسانی
بود که ماسک نمیزدند و البته سودجویان وضعیت کمبودهای دارویی. یک گزارش از
ناصرخسرو گرفتیم که رمدسیویر را از 25میلیون تا 100میلیون در بازار سیاه
میفروختند و مردم هم از سر ناچاری میخریدند... وضعیت عجیب و تلخی بود اما
واکسن که آمد، حس امید به جامعه منتقل شد. روزی هم که عدد صفر را برای
آمارهای فوتی کرونا اعلام کردند، قشنگترین خبر پس از ماهها تلخی را منتشر
کردیم.
نباید وحشت را بیشتر میکردیم
یاسر مختاری، خبرنگار سابق ایلنا و روزنامه سپید:
خبر مرگ را پیش از اعلام رسمی هم میشنیدیم، اما نمیدانستیم از کروناست.
کیت تشخیصی چندانی در کشور وجود نداشت و شدت بحران هم لمس نشده بود. اعلام
خبر فوت 2بیمار، وحشت عمومی در جامعه ایجاد کرد. نباید این وحشت را چند
برابر میکرد. موج دلتا هم که آمدتعداد فوتیهای روزانه ناگهان 700تایی شد و
غمانگیزترین روزهای زندگی من. مرگهای غریبانهای که هیچ سوگواری برای
آنها وجود نداشت. میدانستم از این روزها میگذریم، اما چه زمانی را
نمیدانستیم. معتقدم در پاندمی کرونا برای نخستین بار در حوزه رسانه یک
همکاری خوب بین خبرنگاران حوزه سلامت و متولیان نظام سلامت شکل گرفت که
خیلی کمکرسان بود.
پاسخگویی مسئولان، کار را راحت کرده بود
مژگان زینلی، خبرنگار سابق ایسنا :
دقیقا نمیدانستیم قرار است چه اتفاقی رخ دهد. آنقدر بیخبر که ابتدا ماسک
هم نمیزدیم و با اعلام سازمان جهانی بهداشت ماسک جزو ضروریات شد. هر روز
ارتباط با مسئولان و پزشکانی که به نوعی با بیماران کرونا در ارتباط بودند،
نگرانی انتقال بیماری به خانوادههایمان را شدیدتر کرده بود. شبها کابوس
میدیدم و خبر مرگ 700نفر بیمار کرونایی در کشور را با گریه نوشتم.
نمیدانستم قرار است چه بر سرمان بیاید. فضای اجتماعی هم بهدلیل اخبار فیک
و شایعات متشنج بود و با وجود اینکه به مردم توضیحات علمی میدادیم اما
باور نمیکردند. آنها تصور میکردند این ویروس عمدی وارد دنیا شده، اما
چیزی که کار را راحت میکرد دغدغه و پاسخگویی مسئولان به رسانهها بود که
باعث میشد اخبار صحیحتری به مردم مخابره شود. البته بهتدریج فضا عادی و
این ارتباط کمتر شد و در پیکهای آخر به بحران دسترسی به مسئولان رسیدیم و
ما را پاسکاری میکردند، اما گذشت آن روزهای غمبار.
اطلاعرسانی چینیها درست نبود
مژگان قندی، گزارشگر رادیو سلامت:
چینیها یا هیچ اطلاعاتی نداده بودند و یا اطلاعات ارسال شدهشان درست
نبود. میگفتند بچهها به کرونا مبتلا نمیشوند اما بچهها هم مبتلا
میشدند و مرگ هم داشتند. روزهای ابتدایی برای اینکه مبتلا نشوم و ویروس را
به خانوادهام منتقل نکنم، بیشتر از 12ساعت حین کار چیزی نمیخوردم.روزهای
سختی بود و برخی مردم هم رعایت نمیکردند. آمار ابتلا و فوتیها که بالا
رفت مردم ترسیدند، اما امیدوار بودم که اتفاقی رخ میدهد، البته به واکسن
فکر نمیکردم و اینکه به این سرعت به کمک مردم بیاید./همشهری