در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند، سپس متهم به جایگاه رفت و با
پذیرش اتهام قتل گفت: من و محمود با هم دوست بودیم و به خانه هم رفت و آمد
داشتیم البته چون او تنها زندگی میکرد من بیشتر به خانهاش میرفتم. روز
حادثه وقتی به خانهاش رفتم بر سر موضوعی با هم بحث کردیم و کار به درگیری
فیزیکی کشیده شد اما ناگهان او با یک تیغ که لکههای خون هم روی آن بود به
سمتم حمله کرد. وقتی اعتراض کردم، گفت من چند ماهی است به ویروس HIV مبتلا
شدهام الان هم با این تیغ آلوده تو را میزنم تا مثل من به ویروس HIV
مبتلا شوی. با شنیدن این حرف خیلی وحشت کردم و ترسیدم، میخواستم فرار کنم
که مانعم شد من هم بلافاصله به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و چند ضربه
به او زدم. نمیخواستم او را بکشم فقط میخواستم خودم را نجات بدهم.
قاضی پرسید چرا همان موقع به اورژانس خبر ندادی؟
متهم جواب داد: ترسیده بودم وقتی گفت مبتلا به ایدز شده حتی میترسیدم
نزدیکش شوم وقتی روی زمین افتاد تیغ از دستش رها شد و من با پا تیغ را کنار
زدم و از خانهاش بیرون دویدم. فکر میکردم خودش با اورژانس تماس میگیرد.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای
موجود در پرونده، ادعای متهم مبنی بر دفاع مشروع را نپذیرفتند و وی را به
قصاص محکوم کردند.