شفا آنلاین>جامعه>«خودخواه و خودبین نباشید و به جای حیوانات خانگی بچههای بیشتری داشته باشید.» پاپ فرانسیس خطاب به جوانان گفته و میگوید. چه خبر است؟ گویا بازار داغ «بچههای خزدار» زمستان جمعیتی را پیش رو گذاشته که رهبر ١,٣ میلیارد کاتولیک جهان را به موعظه واداشته؛ آنچه رسانههای غربی هم همواره به آن واکنش نشان میدهند، تحت عناوینی چون «آیا باید نگهداری حیوانات خانگی را متوقف کنیم؟ چرا اخلاقپژوهان بیشتر و بیشتری میگویند بله»؛ «جایگزینی حیوانات خانگی با بچه باید بهعنوان یک اختلال روانی در نظر گرفته شود»؛ «اگر برای مدت طولانی ترجیح میدهید با سگ خود باشید تا بچهها، مشکلی وجود دارد»؛ «حدود ٤٠ درصد از آمریکاییها ترجیح میدهند به جای داشتن فرزند، صاحب حیوان خانگی شوند» و .... در اینجا دیدگاه رسانههای غربی از جمله گاردین، وبسایت خبری وکس (VOX)، مجله آمریکایی فدرالیست و ... را درباره نگهداری حیوانات خانگی و ظلمی که به آنها و بشر میشود، مرور میکنیم.
سگهایی که جای فرزند نشستهاند و محو نوع بشر
به گزارش شفا آنلاین:«گاردین» در گزارشی به نقل از پاپ فرانسیس گفته بود زوجهایی که حیوانات
خانگی را به کودکان ترجیح میدهند، خودخواه هستند. رهبر ١,٣ میلیارد
کاتولیک جهان تاکید کرده بود که جایگزین کردن حیوانات خانگی به جای کودکان
«انسانیت ما را میگیرد». او طی یک سخنرانی در واتیکان گفت: «امروز ما نوعی
خودخواهی میبینیم. میبینیم که بعضیها بچه نمیخواهند. گاهی یکی دارند و
بس، اما سگها و گربههایی دارند که جای بچهها را میگیرند. این ممکن است
مردم را بخنداند، اما یک واقعیت است. نگهداری از حیوانات خانگی انکار پدری
و مادری است، ما را کم میکند و نوع بشر را محو.» اما نگرانیهایی در مورد
کاهش زاد و ولد در کشورهای توسعهیافته وجود دارد. با توجه به آمار اداره
سرشماری آمریکا، نسبت خانوادههای متشکل از زوجهای متاهل دارای فرزند از
٤٠ درصد در سال ١٩٧٠ به ٢٠ درصد در سال ٢٠١٢ کاهش یافت. اما از هر ١٠
خانوار، هفت خانوار دارای یک حیوان خانگی بودند. در سال ٢٠١٤ فرانسیس به
روزنامه ایتالیایی Il Messaggero گفت که داشتن حیوانات خانگی به جای
کودکان «یکی دیگر از پدیدههای تخریب و انحطاط فرهنگی» است. فرانسیس که
«زمستان جمعیتی» یا کاهش میزان زاد و ولد در کشورهای توسعهیافته را تقبیح
میکند، دیده نشده که در اقامتگاهش در واتیکان حیوان خانگی داشته باشد.
ظهور «بچههای خزدار»
اما مجله آمریکایی فدرالیست در مطلبی با عنوان «جایگزینی حیوانات خانگی با
بچه باید بهعنوان یک اختلال روانی در نظر گرفته شود»، مینویسد: «کتابهای
روانشناسی ٢٠٠ سال آینده «سندرم جایگزین نوزاد» را بهعنوان یک اپیدمی
قابل تشخیص در نسل ما شناسایی خواهند کرد. برای تعداد باورنکردنی از نسل
هزاره (افراد سنین ۲۷تا ۴۱)، حیوانات خانگی نقشی ایفا میکنند که هرگز
قرار نبود ایفا کنند: جایگزین فرزند! امروزه شنیدن اینکه جوانان بهطور
واضح و آشکار بچه سگها و بچه گربههای خود (حتی نوشتن آن هم وحشتناک است)
را «بچهها»، «بچههای خزدار»، «فرزندان»، «دختران» و «پسران» مینامند،
عادی است. به همین ترتیب، شنیدن اینکه صاحبان حیوانات خانگی خود را «والدین
بچهسگ» یا «مامان و بابا» میخوانند، اصلا غیرعادی نیست.» این نشریه
ادامه میدهد: «والدین حیوان خانگی بودن کار سختی است. این توهم شدید
معمولا شامل تظاهر به انسانبودن حیوانات است، مانند پست وایرال شده زنی که
باد به غبغب انداخت و گفت: «نگویید من مادر نیستم فقط به این دلیل که
بچههایم چهار پا و خز دارند. آنها فرزندان من هستند و من مادر آنها هستم!»
از قرار معلوم هزارهها دو برابر بیشتر از بومرها (بین ٥٧ تا ٧٥ سال) برای
حیوانات خانگیشان البسه میخرند، صنعتی که در سال ٢٠١٦ به ١١ میلیارد
دلار رسید و اقلام ضروری مانند کالسکه و زنجیر حیوانات خانگی را به بازار
عرضه میکند. شرکتها اپیدمی جایگزینی نوزاد را در کمپینهای بازاریابی
گنجاندهاند.
ما برای ارتباط انسانی خلق شدهایم
نشریه فدرالسیت در مطلبی دیگر با عنوان «اگر برای مدت طولانی ترجیح میدهید
با سگ خود باشید تا بچهها، مشکلی وجود دارد» میگوید: «تحقیقات پشت سر
یکدیگر نشان میدهد که آمریکا «اپیدمی تنهایی» را تجربه میکند، و نسل
هزاره و Z بدترین وضعیت را دارند. عصر دیجیتال توهم ارتباط فراگیر و فوری
را ایجاد کرده، اما افراد را از صمیمیت واقعی و مهارتهای اجتماعی برای
پیگیری آن تهی کرده است، که منجر به کاهش میزان ازدواج و تولد، آمار
تکاندهنده پایین فعالیتهای جنسی و میزان هشداردهنده خودکشی شده است. ما
برای ارتباط انسانی خلق شدهایم و نیاز به صمیمیت یکی از ذاتیترین
جنبههای طبیعت ماست.
جاناتان لاست، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی در کتاب خود با عنوان
«فاجعه جمعیتی آینده آمریکا» در سال ٢٠١٣، به توصیف پدیده آشکاری پرداخت که
در آن بزرگسالان به جای بچهدار شدن، صاحب سگ میشوند: «شواهد نشان میدهد
که بهطور روزافزونی با حیوانات خانگی مانند اعضای واقعی خانواده رفتار
میشود: هزینههایی که بهطور متوسط خانوادههای آمریکایی صاحب سگ برای
مراقبتهای پزشکی و نظافت سگهای خود صرف میکنند از سال ١٩٩٨ تا سال ٢٠٠٦،
بیش از دو برابر شد. در بررسیهای بین سالهای ١٩٤٧ تا ١٩٨٥، کمتر از نیمی
از آمریکاییها گزارش دادند که حیوان خانگی دارند. امروزه تعداد حیوانات
خانگی آمریکایی بیش از کودکان آمریکایی است، بیش از چهار به یک.»
علیه مالکیت حیوانات خانگی/سلب حق آزادی
روزنامه گاردین هم در گزارشی با عنوان «آیا باید نگهداری حیوانات خانگی را
متوقف کنیم؟ چرا اخلاقپژوهان بیشتر و بیشتری میگویند بله» آورده است:
«دکتر جسیکا پیرس، متخصص اخلاق زیستی، در سال ٢٠١٥ اقدام به نوشتن کتاب «
Run, Spot, Run: The Ethics of Keeping Pets » کرد که پروندهای علیه
مالکیت حیوانات خانگی بود. از حیواناتی که تبدیل به غذای سگ و گربه میشوند
و مزارع تولهسگهایی که سگهای نژاد خالص ناسالم را بهطور روزافزون
تولید میکنند تا ماهیهای قرمز و ...، مالکیت حیوان خانگی مشکلساز است،
زیرا حق آزادی و تعیین سرنوشت را از حیوانات سلب میکند. در نهایت، ما آنها
را به زندگی خود وارد میکنیم، زیرا آنها را میخواهیم، سپس به آنها
دیکته میکنیم که چه بخورند، کجا زندگی کنند، چگونه رفتار کنند، چگونه به
نظر برسند، حتی اینکه آیا میتوانند اندامهای جنسی خود را حفظ کنند یا
خیر.
دکتر هال هرتزوگ، استاد روانشناسی در دانشگاه کارولینای غربی و یکی از
بنیانگذاران رشته انسانشناسی که روابط انسان و حیوان را بررسی میکند،
معتقد است: «از نظر اخلاقی مشکلساز است، زیرا افراد بیشتری حیوانات خانگی
را به عنوان یک انسان در نظر میگیرند، آنها را بخشی از خانواده خود یا
بهترین دوست خود میدانند.» در عین حال، تحقیقات نشان میدهد که زندگی
عاطفی حیوانات، حتی حیوانات نسبتا «ساده» مانند ماهی قرمز، بسیار پیچیدهتر
و غنیتر از آن چیزی است که قبلا فکر میکردیم (طبق مقاله نیویورکتایمز
به قلم عصبشناس گرگوری برنز با عنوان «سگها هم انسان هستند»). هرتزوگ
میگوید: «نتیجه منطقی این است که هرچه بیشتر این ویژگیها را به آنها نسبت
دهیم، کمتر حق کنترل هر جنبهای از زندگی آنها را داریم. در طولانیمدت،
فکر میکنم که نگهداری از حیوانات خانگی ممکن است از مد بیفتد. این امکان
وجود دارد که رباتها جای آنها را بگیرند، یا شاید تعداد کمی از افراد
حیوانات خانگی نگهداری کنند. روندهای فرهنگی میآیند و میروند. هر چه
بیشتر به حیوانات خانگی به عنوان یک انسان فکر کنیم، نگهداری از آنها کمتر
اخلاقی است.» مهمتر از همه، حیوانات ما نمیتوانند به ما بگویند که آیا از
حیوان خانگی بودن خوشحال هستند یا خیر.»
سگی که سگ نیست
گاردین در مطلبی دیگر با عنوان «بریتانیا، ملتی عاشق سگ؟/ چه برای کریسمس
خریداری شده باشند و چه در دوران قرنطینه، بسیاری از آنها یا به طرز
ناامیدکنندهای انسانسازی میشوند یا مورد بیتوجهی قرار میگیرند»
میگوید: «به بهترین شکل ممکن، بریتانیاییها همیشه در مورد حیوانات، کمی
احمقانه رفتار کردهاند. کیت فاکس، انسانشناس در کتاب «تماشای
انگلیسیها»، نزدیک به ٢٠ سال پیش نوشت: «نگهداری از حیوانات خانگی برای
انگلیسیها آنقدرها یک فعالیت تفریحی نیست، بلکه یک روش کامل زندگی است».
سگهای ما، بهویژه، مفرّ قابل قبولی برای احساسات و انگیزههایی بودهاند
که در غیر این صورت آنها را کاملا کنترل میکنیم.»
گاردین با بیان اینکه بین سالهای ٢٠١٩ تا ٢٠٢٢، تعداد سگهای خانگی در
بریتانیا از حدود ٩ میلیون به ١٣ میلیون افزایش یافت، میگوید: «موجودات
زنده به کالاهای صرف تنزل داده میشوند. نژادهای «طراح» در حال حاضر مد
شدهاند، بولداگهای فرانسوی و پاگهایی که زیبا به نظر میرسند، اما تمام
زندگی خود را در ناراحتی میگذرانند: به بند کشیدن یک زندگی دیگر در خدمت
خودخواهیهای ما. از لحاظ تاریخی، بسیاری از محبوبترین نژادهای سگ
بریتانیا برای شکار حیوانات موذی، همراهی شکارچی، گله یا انجام یک کار خاص
در کنار انسان تکامل یافتهاند. این روزها ما آنها را برای زیباییشان
پرورش میدهیم و میخریم. مبنای این، انتقال چیزی است که مدتها به عنوان
رویکرد «آمریکایی» مورد تحقیر قرار میگرفت: حیوانات خانگی جایگزینی برای
کودکان.
اکنون سگها به هیچوجه نمیتوانند به عنوان سگ عمل کنند و ما همانطور که
خودمان میپسندیم با آنها رفتار میکنیم: با خرید چیزهای غیر ضروری. کل
هزینهای که برای خرید حیوانات خانگی در بریتانیا صرف میشود در دهه گذشته
بیش از دو برابر شده و در سال ٢٠٢٢ به نزدیک ١٠ میلیارد پوند رسید. این
افزایش عظیم فقط از چیزهای ضروری ناشی نمیشود. این روزها «بوتیکهای»
حیوانات خانگی نشانهای از اعیاننشینی است. اما این فقط مربوط به مناطق
ثروتمندتر نیست: تابستان امسال در گریت یارموث، یکی از محرومترین شهرهای
بریتانیا، متوجه غرفههای کنار دریا شدم که نه یک، بلکه دو برند بستنی برای
سگها میفروشند! این نشان میدهد که عاشقان سگ علایق همراهان خود را هم
نمیدانند، چه رسد به نیازهای آنها. بیایید صادق باشیم: بیشتر سگها از
خوردن یک کیسه کاغذی یا حتی مدفوع خود بسیار هیجانزده میشوند. و اگرچه
آنها مطمئناً از بستنی خوشحال میشوند، اما به آن نیازی ندارند. اما ما
روشهایی را که خودمان با آن آرامش مییابیم به سادگی به حیوانات خانگیمان
نیز تعمیم دادهایم. سخت است که افزایش رستورانهای سگپسند، نمایشهای
سینما و حتی کلیساها را به عنوان هزینههای مضحک نبینیم: راهی برای خرسند
کردن این موجود دو پا. در همین حال، سگها از محرومیتهای روزانه رنج
میبرند، دنیای آنها با برنامههای شلوغ مدرن ما کوچک و یکنواخت شده است.
اینها حیوانات اجتماعی هستند: برای آنها طبیعی نیست که بدون سگهای دیگر
زندگی کنند، چه رسد به اینکه در یک خانه خالی چندین ساعت در روز تنها
باشند.»
آنچه برای یک حیوان زندگی معناداری نیست
وبسایت خبری وکس (VOX) هم با اشاره به تحقیقات دکتر جسیکا پیرس در زمینه
رفتار با حیوانات، میگوید: «او میخواهد سایههای زیر روایت آفتابی مالکیت
حیوانات خانگی، چیزهایی مانند آزار فیزیکی، احتکار حیوانات، کارخانههای
تولهسگ، رابطه جنسی با حیوانات و ... را نشان دهد. اما فراتر از اینها،
هدف کار پیرس این است که نگاه ما را به جایی معطوف کند که اشکال ظریفتر،
اما بسیار رایجتر از غفلت و ظلم روزمره نهفته است. از نظر پیرس، حتی
صاحبان حیوانات خانگی خوشنیت نیز ممکن است لازم باشد به پرسشهای بسیاری
پاسخ دهند: آموزش تنبیهی، حبس طولانیمدت، قطع عضو (کشیدن ناخنها، بریدن
گوشها و کوتاهکردن دم)، افسار زدن در فضای باز، نداشتن آزادی عمل، آزار
کلامی، رژیمهای غذایی یکنواخت و ناسالم و ... به این فهرست رها شدن را هم
اضافه کنید؛ تقریبا یکپنجم صاحبان حیوانات خانگی که سال گذشته مورد بررسی
قرار گرفتند، گفتند که در حال بررسی ترک حیوانات خانگی خود به دلیل هزینه
در میان تورم بالا هستند، که معمولا گزینهای برای سایر «اعضای خانواده»
نیست. همه اینها ممکن است، زیرا برخلاف کودکان، حیوانات خانگی واقعا اعضای
خانواده نیستند؛ آنها دارایی هستند بدون حقوق قانونی برای محافظت از آنها.
ممکن است خودمان را بهترین دوستداران حیوانات بدانیم، اما به خوبی
میتوانیم هر روز رنجی را به حیوانات خانگیمان تحمیل کنیم. پیرس معتقد
است: نگهداری از حیوانات خانگی از جهتی مانند یک گاو مقدس است. همه تصور
میکنند که حیوانات خانگی در رفاه کاملند و در واقع، نازپرورده هستند...
تنها کاری که باید انجام دهند این است که در یک تخت دراز بکشند و غذا
بخورند و اگر دوست داشتند بازی کنند؛ خب چه کسی اینها را نمیخواهد؟ اما
واقعیتی وجود دارد و آن اینکه انجام ندادن هیچ کاری جز دراز کشیدن روی تخت و
خوردن غذا برای شما عمیقاً خستهکننده و کسلکننده است و برای یک حیوان
زندگی معناداری نیست.»
حیوانات در دنیای انسانی؛ تغییر نگهبان به همنشین
این رسانه آمریکایی ادامه میدهد: «از آنجایی که انسانها سگها (بیش از ٢٠
هزار سال پیش) و گربهها (بیش از ١٠ هزار سال پیش) را که برخی میگویند
صرفا نیمهاهلی هستند، اهلی کردند، نقش آنها عمدتا از یک نوع کار -شکار و
نگهبانی- به نوع دیگری تبدیل شده است: همراهی و مصاحبت. پیرس میگوید: «بر
خلاف انتظار، همراهی همیشگی کار سختتری است. سگها هنوز هم سگهای کار
هستند، اما نوع دیگری از کار را انجام میدهند. فکر میکنم این کار در واقع
بسیار خطرناکتر و دشوارتر از هر نوع کاری است که تا به حال از آنها
خواستهایم.»
ما خواهان همنشینی با کمترین اصطکاک ممکن هستیم و انتظار داریم حیوانات
خانگی ما (به ویژه سگها) مطیع و سازگار باشند و به سرعت خود را با دنیای
انسانی، با قوانین و هنجارهای بیشمارش که برای آنها معنی ندارد، وفق دهند و
سپس وقتی در ابتدا ناگزیر از انجام این کار شکست میخورند، عادات طبیعی
آنها را بدرفتاری میپنداریم که نیاز به اصلاح یا ترک دارد.
برای تغییر این نگهبان به همنشین، یک صنعت ١٣٦ میلیارد دلاری حیوانات خانگی
در دهههای اخیر برای پرورش، حملونقل و فروش دهها میلیون حیوان در سال
-اغلب در شرایط وحشتناک- و فراهم کردن تمام تجهیزات و ساز و برگ حیوان
خانگی مدرن ظهور کرده است، از غذا گرفته تا اسباببازی تا مراقبتهای
دامپزشکی و عطر برای سگها. پرورشدهندگان سگ ژنتیک آنها را تغییر میدهند
تا برخی از نژادها را به ویژه چابک، کوچک یا بامزه کنند! به عبارت دیگر،
برای انسان جذابتر! محبوبترین نژاد کنونی آمریکا، بولداگ فرانسوی -و سایر
سگهای صورتتخت مانند نژادهای پاگ، باکسر و شیتزو- به دلیل نحوه پرورش
از مشکلات سلامتی مختلفی رنج میبرند. تعدادی از محققان دامپزشکی و رفاه
دام یا حیوان، مانند پیرس، تصویر درخشانی را که صنعت حیوانات خانگی -و
صاحبان حیوانات خانگی- در مورد پیوند بین انسان و حیوان خانگی ترسیم
کردهاند، به چالش میکشند و میپرسند: آیا باید به مالکیت حیوانات خانگی
پایان دهیم؟ پاسخ میتواند «بله» باشد.»
زندگی پرملال یک سگ
به گزارش وبسایت خبری وکس (VOX)، دانشمندان دوربینهایی نصب کردهاند تا
ببینند سگها در طول روز وقتی در خانه تنها هستند چه میکنند و معلوم شد که
خمیازه، پارس کردن، زوزه کشیدن، ناله کردن و خوابیدن زیاد است؛ نشانههایی
از اضطراب و ناامیدی. شارلوت برن، زیستشناس و دانشیار کالج سلطنتی
دامپزشکی لندن، فکر میکند که حیوانات خانگی زمانی که ساعتها تنها
میمانند، خسته و کسل میشوند. وقتی به حیوانات خانگی فکر میکنیم، طبیعتا
به زمان کوتاهی میاندیشیم که با آنها میگذرانیم، نه ساعات پر از سکوت و
کسلکنندهشان در حالی که ما سرمان به کارهای خودمان گرم است. آنها ممکن
است وقتی به خانه میآییم هیجانزده شوند نه لزوماً به این دلیل که از دیدن
ما بسیار خوشحالند، بلکه به این دلیل که سرانجام سکوتی که بخش زیادی از
روز آنها را پر میکند، پایان مییابد. الکساندرا هوروویتز، کارشناس برجسته
رفتار سگ و رئیس آزمایشگاه شناخت سگ هوروویتز در کالج بارنارد در نیویورک،
میگوید: «فکر میکنم سگها بسیار سازگارند و اغلب به نداشتن انتخاب و
استقلال عادت میکنند، اما این وضعیت خوبی برای آنها نیست.»
افزایش مالکیت حیوانات خانگی در آمریکا
به گزارش «فوربس»، مالکیت حیوانات خانگی در آمریکا طی سه دهه گذشته بهطور
چشمگیری افزایش یافته است. تا سال ٢٠٢٤، ٦٦ درصد از خانوادههای آمریکایی
(٨٦,٩ میلیون خانه) صاحب یک حیوان خانگی هستند. آمار مالکیت حیوانات خانگی
نشان میدهد که این رقم در سال ١٩٨٨ میلادی ٥٦ درصد بود. از همراهی گرفته
تا حمایت عاطفی، حیوانات خانگی بخش مهمی از زندگی صاحبانشان هستند. در
واقع، ٩٧ درصد از صاحبان حیوانات خانگی، آنها را بخشی از خانواده خود
میدانند. سگها محبوبترین حیوان خانگی در آمریکا هستند (٦٥.١ میلیون
خانوار آمریکایی سگ دارند) و پس از آن گربهها (٤٦.٥ میلیون خانوار). در
سال ٢٠٢٢، آمریکاییها ١٣٦.٨ میلیارد دلار برای حیوانات خانگی خود هزینه
کردند که تقریباً ١١ درصد نسبت به سال ٢٠٢١ (١٢٣.٦ میلیارد دلار) افزایش
یافت.
٤٠ درصد آمریکاییها سگ را به فرزند ترجیح میدهند
روزنامه آمریکایی «یو اس ای تودی» (USA Today) مینویسد: «بسیاری از
آمریکاییها میگویند که آنها حیوانات خانگی را به جای پدر و مادر بودن
انتخاب میکنند. طبق نظرسنجی این روزنامه حدود ٤٠ درصد از آنها ترجیح
میدادند به جای داشتن فرزند، صاحب حیوان خانگی شوند. دلایل: بچهها گران
هستند، سگها راحتتر هستند و بسیاری از جوانان آمریکایی میگویند بچهدار
شدن چیزی نیست که در حال حاضر میخواهند.
٦٧ درصد از پاسخدهندگان ١٨ تا ٢٦ ساله گفتند که حداقل در حال حاضر، به جای
بچهدار شدن، داشتن یک سگ را انتخاب کردهاند. این درصد برای سنین ۲۷ تا
۴۲ سال به ۴۳ درصد و برای سنین ۴۳ تا ۵۸ سال به ۲۸ درصد کاهش مییابد.
نزدیک به ٥٠ درصد از پاسخدهندگان به این نظرسنجی گفتند که سگ خود را هنگام
تصمیمات شغلی، سفر، عاطفی ... در نظر میگیرند./شهروند