کد خبر: ۳۳۷۹۶۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۱۹ دی ۱۴۰۲ - 2024January 09
محسن صالحی‌خواه
امروز وضعیت مهاجرت نسبت به گذشته فرق کرده است و مثلاً اگر کسی به آلمان مهاجرت کند، برای در اختیار گرفتن یک کُرسی دولتی یا به دست آوردن یک موقعیت کسب و کار اقتصادی به این کشور سفر نمی‌کند بلکه او مهاجرت می‌کند تا در ایران نباشد و این تفسیر بسیار خطرناکی است که به نظرم باید در مورد آن، فکر کرده و تعامل کنیم.

شفا آنلاین>جامعه>«مهاجرت می‌کنند تا در ایران نباشند»؛ این اظهارنظر رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری است که روز گذشته عنوان شد. این واقعیت تلخ نه از سوی یک کارشناس یا پژوهشگر بلکه براساس بررسی‌های انجام‌شده توسط دولت بیان شده است و در حقیقت یک هشدار جدی است که باید در مورد آن چاره‌اندیشی شود؛ در غیراین صورت در آینده نه‌چندان دور کشور با بحران نیروهای متخصص و حتی نیروی انسانی مواجه خواهد شد.

مهاجرت برای ایرانیان، پدیده آشنایی است؛ آنقدر آشنا و ملموس در زندگی روزانه که هرچند وقت یک بار، مدیر یا مسئولی از دولت در خصوص آن اظهارنظر می‌کند. تازه‌ترین اظهارنظر در خصوص مهاجرت ایرانیان مربوط به مصطفی زمانیان، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری است. او در سخنرانی روز گذشته خود در همایش «نظریه نظام انقلابی» گفت: «وقتی به بسیاری از پدیده‌های اجتماعی مانند موضوع مهاجرت که در کشور مطرح است، به درستی نگاه، تحلیل و بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که واقعاً ریشه این موضوع اقتصاد، بیکاری و اشتغال‌زایی نیست، بلکه این مسئله به دلیل آن است که ما یک تصویر روشن از آینده برای مردم نساخته‌ایم. امروز وضعیت مهاجرت نسبت به گذشته فرق کرده است و مثلاً اگر کسی به آلمان مهاجرت کند، برای در اختیار گرفتن یک کُرسی دولتی یا به دست آوردن یک موقعیت کسب و کار اقتصادی به این کشور سفر نمی‌کند بلکه او مهاجرت می‌کند تا در ایران نباشد و این تفسیر بسیار خطرناکی است که به نظرم باید در مورد آن، فکر کرده و تعامل کنیم. امروز شرایط مهاجرت برای متمولین، پیشروان کسب‌وکار، حوزه‌های استارت‌آپ‌ها و فن‌آوری‌ها و حوزه علم و فن‌آوری، بسیار جدی‌تر از مردم عادی شده است، لذا این جنس مسائل از آن دسته موضوعاتی است که ضرورت بازاندیشی در الگوی اساسی حکمرانی را برای ما توجیه می‌کند.»

 

چمدان‌هایی که باز نشد

اظهارات رئیس مرکز بررسی استراتژیک ریاست‌جمهوری از چند دیدگاه قابل بررسی است. اینکه عدم وجود یک آینده روشن، منجر به مهاجرت می‌شود بیانگر عملکرد ضعیف دولت در ایجاد یک زندگی عادی برای مردم است؛ به‌طوری‌که افرادی که مِی‌توانند رفتن را به ماندن ترجیح ‌دهند زیرا آینده‌‌ای را در شرایط کنونی متصور نیستند. بسیاری از ایرانیان طی سال‌های پس از انقلاب به دلایل مختلف از جمله دلایل مطرح‌شده از سوی رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، کشور را ترک کرده‌اند. امواج مهاجرت در ایران را می‌توانیم با شاخص‌های مختلفی دسته‌بندی کنیم. بخشی از مهاجرت‌های ابتدایی، به علت مسائل سیاسی و تغییر و تحولاتی بود که بعد از سال ۵۷ اتفاق افتاد. بخش دیگری از همین مهاجرت‌های ابتدایی، سرمایه‌دارانی بودند که همراه با سرمایه‌هایی که توانستند از ایران خارج کنند، به کشورهای دیگر رفتند. یک شاخص دیگر، مربوط به نخبگانی است که ایران را ترک کردند و نام فرار مغزها را بر آن گذاشتند. دسته‌ای دیگر از مهاجرت‌ها، مربوط به نیروی کاری می‌شود که از ایران به کشورهای دیگر مثل ژاپن یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌رفتند. عده‌ای دیگر، دلیل مهاجرت‌شان به خاطر سبک زندگی‌ای هست که می‌خواهند داشته باشند اما در ایران امروز امکانش وجود ندارد یا با سختی‌هایی روبه‌رو است. همه این دلایل گاهی یک‌جا وجود دارند و گاهی بعضی از آن‌ها در میان علل مهاجرت‌ها برجسته می‌شوند. اما هیچ‌وقت به‌طور کامل از بین نمی‌روند. بسیاری از مهاجرت‌ها موقت بودند. برخی برای تحصیل به خارج از کشور می‌رفتند اما ماندگار می‌شدند. برخی دیگر که به دلایل سیاسی ایران را ترک کردند، معتقد بودند که به زودی به ایران باز می‌گردند. اما در نهایت، خیل عظیمی از مهاجران تصمیم گرفتند چمدان‌هایشان را باز کنند و دیگر برنگردند. شاید آن‌ها را فقط در تعطیلات زمستانی – ماه ژانویه – که دانشگاه و کارشان تعطیل است، در ایران ببینیم. بنابراین، می‌توانیم عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را از جمله عوامل تاثیرگذار بر مسئله مهاجرت در میان ایرانیان بدانیم.

 

دلیل اقتصادی مهاجرت

در سال‌هایی که چندان دور نیست، مهاجرت مربوط به گروه‌های خاصی از جامعه بود. یا آن‌هایی که ثروتی برای رفتن داشتند اقدام به مهاجرت می‌کردند، یا نخبگانی که شرایط ایده‌آلی در کشورهای خارجی برای آن‌ها فراهم بود. اما به مرور زمان، مهاجرت به پدیده‌ای عام تبدیل شد و اولویتِ ماندن جای خود را به رفتن داد. به‌طور مشخص، بعد از آغاز تحریم‌ها که هر روز حلقه آن تنگ‌تر می‌شود، اقتصاد ایران وارد یک بحران شد؛ بحرانی که به‌زعم کارشناسان اقتصادی هر روز بغرنج‌تر می‌شود. این وضعیت موجب شده است تا اگر پیش از این فقط نخبگان با فرصت‌های مطالعاتی، پیشنهادهای کار در شرکت‌های بزرگ یا بورسیه تحصیلی از ایران می‌رفتند، حالا جوان‌هایی که در گروه نخبگان نیز دسته‌بندی نمی‌شدند، از راه‌های مختلف دست به مهاجرت می‌زدند. طی این سال‌ها، آمریکا، کانادا، اروپا، استرالیا و ترکیه مقاصد اصلی مهاجرت ایرانیان بودند. بسیاری از مردم، در سال‌های گذشته سعی کردند از راه‌های مختلف قانونی و غیرقانونی خودشان را به هر کدام از این کشورها برسانند. زمانی کانادا و آمریکا و اروپا در اولویت بود؛ از جایی به بعد، ترکیه که تا چند سال پیش بیشتر یک مقصد توریستی بود، به یک مقصد مهاجرتی تبدیل شد. دانشگاه‌های ترکیه که جایگاه جهانی خاصی نداشتند، پر از دانشجوهای ایرانی شد. ایرانی‌هایی که پولی برای خرید ملک در ترکیه داشتند، به اشتیاق گرفتن اجازه اقامت سرمایه‌شان را از کشور خارج کردند و به کشور همسایه بردند.

طبق آخرین آماری که «اکوایران» در خرداد ۱۴۰۲ منتشر کرد، طی سال‌های ۲۰۱۵ تا آوریل ۲۰۲۳، 4/10میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج و به بازار مسکن ترکیه وارد شده است. بر اساس گزارشی که «دیده‌بان ایران» در آذر 1401 منتشر کرد و هنوز آماری پس از آن منتشر نشده، سرمایه‌گذاری ایرانیان طی سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ به بالاتر از ۲۰ میلیارد دلار رسیده است. همچنین بر اساس آخرین آمار منتشرشده از سوی معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، در سال تحصیلی 2021 – 2022 بیش از 8700 دانشجوی ایرانی در دانشگاه‌های ترکیه مشغول به تحصیل بودند و ایران در میان کشورهای صاحب دانشجو در این کشور، رتبه پنجم را داشته است. عبور از دانشگاه‌های برتر جهان در آمریکا و اروپا و دانشجوفرستی به کشور ترکیه، نشان‌دهنده عمومی‌تر شدن مهاجرت در ایران است.

 

وضع امروز چیست؟

هرچه به امروز نزدیک‌تر شده‌ایم، دلایل بیشتری برای مهاجرت به وجود آمده است. عدم وجود آینده نیز یکی از آن دلایلی است که رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری به درستی به آن اشاره کرده است. اما این عدم وجود آینده، نه یک‌شبه به وجود آمده و نه جدا از وضع فعلی کشور است. زمانیان در صحبت‌هایش به مهاجرت استارتاپ‌ها و کارآفرینان اشاره کرد. درحالی‌که آمار و اخبار موجود نشان می‌دهد به خاطر عدم وجود ثبات اقتصادی در کشور، نه‌تنها صاحبان ایده‌های استارتاپ‌ها، بلکه اشخاص شاخص در دیگر مشاغل نیز دست به مهاجرت می‌زنند. خرداد امسال آماری در مطبوعات منتشر شد که نشان می‌داد در سال ۱۴۰۱بیش از ۶۰۰۰ نفر از پزشکان ایران را ترک کردند که حدود ۲۵۰۰ نفر از آن‌ها پزشکان متخصص بودند. حالا مهاجرت به نیروی کار ماهر و ساده نیز رسیده است. در واقع، وقتی شخصی تصمیم به مهاجرت می‌گیرد، تمام راه‌های ممکن را بررسی می‌کند؛ حتی اگر راه‌هایی پرخطر باشند.  نگاهی آماری به پدیده مهاجرت نیز نشان می‌دهد که وضعیت اقتصاد کشور، تاثیر مستقیمی بر میل به مهاجرت در میان گروه‌های مختلف اجتماعی دارد. رصدخانه مهاجرت ایران، وابسته به پژوهشکده سیاست‌گذاری دانشگاه صنعتی شریف پیمایش‌های مختلفی در خصوص مسئله مهاجرت انجام داده است که نتایج آن‌ها نیز در اختیار عموم مردم قرار می‌گیرد. بخشی از این پیمایش‌ها مربوط به میل مهاجرت در میان اقشار مختلف است. این شاخص میل به مهاجرت نیز با پرسش‌های مختلفی سنجیده می‌شود. در بخشی از نتیجه یک پیمایش این رصدخانه که در شهریور ۱۴۰۰ منتشر شده، آماری مربوط به تاثیر تحولات اقتصادی سال‌های اخیر بر شاخص میل به مهاجرت وجود دارد. جامعه آماری این پیمایش «پزشکان و پرستاران» و «دانشجویان و فارغ‌التحصیلان» هستند.  در پاسخ به این پرسش که «اثرات اقتصادی ناشی از تورم چه میزان بر میل به مهاجرت شما تاثیر داشته است؟»، ۷۳ درصد پزشکان و پرستاران پاسخ‌شان «بسیار زیاد» بوده است. ۵۹ درصد فارغ‌التحصیلان و دانشجویان نیز پاسخ مشابهی داده‌اند. در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه «اثرات اقتصادی ناشی از تحریم‌ها به چه میزان بر میل به مهاجرت شما تاثیر داشته است؟» نیز ۶۳ درصد پزشکان و پرستاران و ۵۱ درصد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان پاسخ‌شان «بسیار زیاد» بوده است. بنابراین، باید بر این حقیقت پافشاری کنیم که عواملی مثل ثبات اقتصادی که خود عواملی تاثیرگذار بر مسائل دیگر مثل امنیت شغلی، امنیت روانی و... هستند، شاید دلیل اصلی مهاجرت نباشند اما به‌طور قطع نمی‌توان آن‌ها را از این فهرست خط زد. حالا سوال اصلی این است که دولت سیزدهم در دوسال‌ونیم گذشته که تمام امکانات کشور را در اختیار داشته و قول بهبود اوضاع، بدون توجه به حقیقتی به نام تحریم و فشارهای بین‌المللی را به مردم داده، برای از بین بردن این زمینه‌ها دست به چه اقداماتی زده است؟ پاسخ به این سوال در زندگی تک‌تک ما مشهود است.

 

با مهاجرت سرمایه‌های عظیمی از دست می‌رود

تقی آزادارمکی، جامعه‌شناس در واکنش به اظهارات رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری درباره علل مهاجرت، با بیان اینکه ظاهر امر این‌طور به نظر می‌رسد که علت اصلی مهاجرت‌های اخیر ایرانیان، مسئله اقتصاد است گفت: «هر کدام از شاخص‌های اقتصادی را نگاه کنید، نه‌تنها ثبات نیست، بلکه مسیر معکوس دارد. نرخ بیکاری نخبگان و کارشناسان و صاحبان تخصص را نگاه کنید، بسیار نگران‌کننده است. در حال حاضر اوضاع اقتصادی نابسامان است. افرادی که مهاجرت می‌کنند، از عامل دیگری غیر از اقتصاد نیز رنج می‌برند که باید آن را نابسامانی اجتماعی بدانیم. یعنی افراد مهاجرت می‌کنند زیرا حس می‌کنند به آنها توجه نمی‌شود. این مربوط به ضعف ساختار سیاسی، نهادهای مدیریتی کشور و ناکارآمدی دولت است که باید به مردم و مسائل آن‌ها اعتنا شود. برای نمونه در شرایط بحران اقتصادی، باید به مردم بگویند که وضع اقتصاد بد است اما در حال بهبود یافتن است و ما مسئولان در این شرایط اقتصادی از مردم حمایت می‌کنیم. یا اعلام شود که شما مردم متعلق به این جامعه هستید اما در چند سال اخیر یک صدا از جایی در حمایت از مردمی که از بی‌اعتنایی رنج می‌برند، نشنیده‌ایم. این دردی است که مردم را به مهاجرت تشویق می‌کند تا به جایی بروند که دیده شوند. جایی که به حساب بیایند.»  این استاد دانشگاه تهران درباره آثار تداوم مهاجرت در کشور، گفت: «وضع موجود جامعه ما نا بهنجار است. حتی نزدیک به هنجار نیست و این موجب شده تا شاهد ایجاد نابهنجاری‌های جدیدی باشیم. این وضعیت، منجر به تولید وضعیت نابهنجاری ساختاری نیز می‌شود. در چنین شرایطی، مهاجرت امر طبیعی است. در حال حاضر، این ایدئولوژی در حال تولید است که مهاجرت خوب است و الزام‌های خروج را فراهم می‌کند. زمانی فرد مهاجر  احساس گناه می‌کرد زیرا سرمایه‌اش را از کشور می‌برد اما امروز فرد مهاجر از مهاجرت خود حس خوبی دارد. به همین دلیل است که امروز تنها مهاجرت نخبگان را  شاهد نیستیم، امروز هر کسی بتواند می‌رود. در پژوهش‌ها نیز وقتی نظر مردم در خصوص مهاجرت پرسیده می‌شود، بخش زیادی از آن‌ها می‌گویند اگر بتوانیم مهاجرت می‌کنیم. با ادامه این روند، جامعه از اشخاص مؤثر خود تهی می‌شود.» آزادارمکی در ادامه، مسئله عِرق ملی را مطرح کرد و ادامه داد: «این وضعیت موجب شده تا مردم تصویر دیگری از عِرق ملی پیدا کنند که با تصویر پیشین تفاوت دارد. امروز به خاطر تعداد زیاد ایرانیان خارج از کشور، پدیده‌ای به نام ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی در حال شکل‌گیری است. مفهومی در جهان تولید شده که در حال گسترش است. بسیاری از ایرانیانی که ایران را ترک کردند، فرهنگ و مناسبات‌شان را نیز با خود بردند. چرا آن‌ها به شهرهایی مثل تورنتو، ونکوور، برلین، لندن، پاریس می‌روند؟ به این دلیل که ایرانی‌ها پیش از این در این شهرها اجتماعات و انجمن‌هایی را شکل‌ داده‌اند و حضور داشته و دارند. ایرانی‌ها در این شهرها فعالیت‌ تجاری، اجتماعی و مراکز دینی دارند. جامعه ایرانی خارج از مرز در حال توسعه است و با این وضعیت، عرق ملی آسیب نمی‌بیند. ایرانی‌ها خارج از مرز هستند، اما ایرانی باقی می‌مانند. بعد منفی این پدیده نیز این است که سرمایه انسانی و مادی از کشور خارج شده و بازگشت آن، دور از انتظار است.»   او با بیان اینکه بُعد مثبت دیگر آن نیز این است که مفهوم و معنای جدیدی از زیست و فرهنگ ایرانی تولید می‌شود که سازگار با جهان است،‌ تصریح کرد: «تاریخ نشان می‌دهد که ایرانی‌ها در هیچ زمانی ضدجهان نبوده‌اند، بلکه همیشه در جهان تعریف شده‌اند. ایرانی‌ها مردمی هستند که با جهان ستیز ندارند. وقتی چنین پدیده‌ای شکل بگیرد و ساختار نیز ارتباطی میان این ایران درون مرزها با ایران فراتر از مرزها برقرار کند، بسیاری مسائل حل می‌شود. آقای خاتمی می‌گفت ایران برای همه ایرانیان است. یعنی این ایران کوچک با آن ایران بزرگ، یک پدیده واحد است.» 

این جامعه‌شناس معتقد است، چنانچه مسئولان کشور به هوش باشند و بدانند که چه سرمایه‌ای (از لحاظ مادی و معنوی) بیرون از ایران وجود دارد، باید سعی کنند ارتباطی درون این پدیده به وجود بیاورند. عدم تعارض میان دو طرف و ارتباط متقابل، گشایش‌های مختلفی حتی در مسئله اقتصادی برای کشور به وجود می‌آورد.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: