حال اگر دروغگویی در چاردیواری خانواده و بین اعضای آن اتفاق بیفتد، قطعا بر بنیان خانواده اثرات سوء خواهد داشت و از اعتماد اعضا به یکدیگر خواهد کاست. در واقع میتوان گفت دروغگو شخصی است ترسو و ضعیفالنفس که بنا به هر علل و انگیزهای دروغ میگوید و یکی از نشانههای دروغگو بودن این است که از او درخواست قسم نکنند و او برای اثبات حرفهای خود سوگند یاد میکند ضمن اینکه کسانی که دروغ میگویند زیاد غیبت و بدگویی میکنند؛ چه درباره اعضای خانواده و چه درباره سایر افراد جامعه.
عوامل دروغ
عقده حقارت: کسانی که کمبود و حقارتهایی را در خود احساس میکنند برای اینکه این کمبودها را رفع کنند، به دروغ متوسل میشوند. پیامبر اکرم (ص): دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که در نفس خود احساس میکند.
برای اینکه فرد به دامن دروغ نیفتد خانواده باتوجه به توانایی جامعهپذیری خود، باید فرد را قوی تربیت کند بهنحوی که احساس حقارت نکند.
از روی عادت: مانند لاف زدن، تزویر، ریا، حرف مفت، خالیبندی. اشخاصی که به نظر خودشان میخواهند در جمعی خودنمایی کنند و به قولی مجلس گرمکن باشند، به این موارد متوسل میشوند و رفته رفته دروغگویی به صورت عادت در آنها شکل میگیرد. برای جلوگیری از این امر، خانواده باید از ابتدا جلوی دروغگویی فرزندان را بگیرد تا دروغ برایشان عادت نشود.
از روی لجاجت: (مهار نکردن عصبانیت) گاه اتفاق میافتد، فرد برای نشان دادن لجاجت خود با پدر، مادر یا برادر و خواهر از سر لجبازی دروغ میگوید که خانواده باید متوجه این امر بود و با آن مبارزه کند.
ترس: هستند کسانی که از حقیقت وحشت دارند و از روی ترس دروغ میگویند و از دروغ تبعیت میکنند. در این مواقع وظیفه خانواده است که با مهارتهای تربیتی فرد را شجاع و راستگو تربیت کنند تا بتواند بر ترس خود غلبه کند.
نداشتن اعتماد به نفس: کسانی که به علت نداشتن اعتماد به نفس نمیتوانند موقعیت کسب کنند، برای توجیه کردن خود شروع به حرفسازی، لفاظی و به نوعی سفسطهگری میکنند.
بنای اعتماد به نفس فرد در خانواده و از طریق تائید والدین ریخته میشود. لذا خانوادهها وظیفه دارند در ارتباط با «نیاز به تائید» اعضای خود اقدامات درستی داشته باشند.
تلقین کردن: در افرادی که زمینه مستعدی برای دروغگویی دارند، این ویژگی تشدید میشود.
خلف وعده کردن: تحقق نیافتن وعدهها خود زمینه دروغگو شدن شخص ناکام مانده را ایجاد میکند.
به وعده عمل کردن و وفای به عهد و بدقولی نکردن به نوعی احترام گذاشتن به دیگران است. از این رو خانواده با عمل کردن به وعدههایی که به اعضای خود میدهد، آنها را طوری تربیت میکند که بدقول نباشند و خلف وعده نکنند.
مثلا پدری که به فرزند خود وعده میدهد اگر در امتحان پایان دوره تحصیلی قبول و ممتاز شود یک دوچرخه قشنگ برایش میخرد و فرزندش به این امید سعی و تلاش می کند و در امتحانات قبول و ممتاز میشود، اما پدر توانایی انجام وعده خود را ندارد و خلف وعده (بدقولی) میکند، همین عامل، زمینه دروغگو شدن فرزند را مهیا میکند.
معایب دروغ
انسان اشرف مخلوقات است یعنی دارای شعور و روح والا و اعتماد به نفس و اخلاق نیکوست. وقتی انسان از این صفات برخوردار باشد میتوان گفت قابل اتکاست و میشود به او اعتماد کرد و حرفهایش خریدار دارد چون موجودی عملگراست. در غیر این صورت با سایر حیوانات زنده یا انسان مرده فرقی نخواهد داشت. کسانی که دروغ میگویند دائما دلهره و ترس از این دارند که مبادا حقیقت رو شود، ولی غافلند از اینکه هیچوقت ماه پشت ابر نمیماند.