به واسطه مؤثر بودن بازیچههای ساده و دوستداشتنی قرنها پیش سرمایهگذاران، طراحان و تولیدکنندگانِ وسایل بازی ویژه کودکان، دست بهدست هم دادند تا صنعتی شاد و رنگارنگ با نام اسباببازی خلق شود.
شفا آنلاین>جامعه>دوران کودکی همه ما با بازی و انواع اسباببازی گره خورده است. بازیهای
محلی و اسباببازیهای دستدوز. همه آن بازیچههایی که هر یک به نوبه خود
در روند رشد و پویایی ما مؤثر بوده اند. اصلا به واسطه مؤثر بودن همین
بازیچههای ساده و دوستداشتنی بود که قرنها پیش سرمایهگذاران، طراحان و
تولیدکنندگانِ
وسایل بازی ویژه کودکان، دست بهدست هم دادند تا صنعتی شاد و
رنگارنگ با نام اسباببازی خلق شود. صنعتی با گردش مالی قابل توجه و البته
همراه با پیوستهای فرهنگی و گاهی هم سیاسی که اهداف خاصی را دنبال میکرد
و همچنان نیز در دستور کار دارد.
به گزارش شفا آنلاین:سالانه اسباببازیهای متنوع و فراوانی
در کشورهای مختلف جهان تولید و بهعنوان کالاهای فرهنگی و تجاری پرطرفدار،
از ینگه دنیا به خاور دور صادر میشوند. اسباببازیهایی با جهانسازیهای
مدرن که منطبق با نگاه تخصصی، اغلب فاقد قصه، داستان و پیشینه تاریخی و
تمدنی (مولفههای اعتباری و آموزشی) هستند. در این نوشتار وضعیت کمی و کیفی
این صنعت از طراحی تا تولید و عرضه در کشور را در گفتوگو با فعالان،
کارشناسان و مسئولان آن بررسی کردهایم.
محل اعجاب اسباببازیها
بسیاری تصور میکنند، اسباببازیها فقط ابزار و وسیلهای برای سرگرمی و
آرام نگهداشتن کودکان هستند. ابزاری که گاهی کیفیت و قیمتشان، محلِ اعجاب
است؛ کیفیتهای فوقالعاده با قیمتهای نجومی یا برعکس، کیفیتهایی حاصل
از مواد بازیافتی آلوده و با قیمتهای ارزان. طیفی وسیع و متفاوت که تاریخی
از نخستین تکه چوبهای تراش شده به شکل انسان یا حیوان و بعدها نیز
اسباببازیهای سفالی، پارچهای، فلزی و انواع دیگر را تا به امروز پشتسر
گذاشته است.
اسباببازیها؛ الگوسازان خاموش
گواه این مطلب که اسباببازیها قدرت شگرفی در آموزش و اثرگذاری ماندگار
دارند را از زبان رویا حسینی، روانشناس کودک میخوانیم. حسینی میگوید:«
حدود یک دهه پیش، یک پزشک و متخصص تغذیه کودکان در یکی از کشورهای
توسعهیافته غربی با روند رو به رشد کودکانی که دارای سوء تغذیه بودند،
مواجه شد. این پزشک هیچ پاسخی برای توجیه این پدیده و بیماری رو به رشد
برای کودکان و نوجوانان در یک کشور پیشرفته غربی و در خانوادههایی که
دغدغهای برای تامین مخارج شان نداشتند، پیدا نمیکرد تا اینکه بالاخره
نتیجه تحقیقات او در یکی از نشریههای معتبر جهانی بدینترتیب منتشر شد؛
درصد بالایی از آن بچهها از طرفداران پر و پا قرص عروسک «باربی» بودند!
ظرفیت ایران برای تبدیل به قطب ساخت اسباببازی
ایران سرزمین قصهها و افسانههای آموزنده است،قصهها و افسانههایی در
پیوند با ارزشها و آموزههای مذهبی که هر یک میتوانند بهانه مناسبی برای
طراحی و تولید یک اسباببازی و عروسک باشند. حسینی ضمن بیان این مطلب
میافزاید: «ایران از ویژگی و امتیاز پیشینه تاریخی و ارزشی لازم برای
صادرات کالاهای فرهنگی استاندارد برخوردار است اما زیرساختهای تولیدی و
صنعتی آن چرا تا به حال فراهم نشده و چرا با وجود طراحان تحصیلکرده و
استعدادهای برتر در این حوزه، یک برند ایرانی ویژه که کودکان نقاط مختلف
جهان، ما را به واسطه آن بشناسند، نداریم؟ عروسکهای دارا و سارا
شناختهشدهترین برند ایرانی بودند که آنها نیز با اقبال جمعی مواجه
نشدند،چون نه تبلیغاتی داشتند و نه محصولات جانبی آن (نوشتافزار، فیلم،
انیمیشن، موسیقی) حمایت و عرضه شد. البته در این ارتباط باید از فرهنگسازی
با سرفصل «تعصب ملی بر تولیدات ایرانی» نیز سخن گفت تا همهجانبهنگری
رعایت شده باشد. از سویی، این عدماقبال تاکنون مورد بررسی تخصصی و پژوهشی
هم قرار نگرفته تا بهطور دقیق آسیبشناسی شود.»