از 9میلیون نفر جمعیت سالمند، ۴میلیون و ۲۶۸هزار نفر مرد و ۴میلیون و ۵۹۵هزار نفر زن هستند.
شفا آنلاین>سلامت>سالمندان 12درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند و این آمار تا سال 2050 با
سرعت بالایی به بیش از 22درصد خواهد رسید. ایران بیش از 85میلیون نفر
جمعیت دارد که از این تعداد ۱۰درصد، سالمند هستند.
به گزارش شفا آنلاین:از 9میلیون نفر
جمعیت
سالمند، ۴میلیون و ۲۶۸هزار نفر مرد و ۴میلیون و ۵۹۵هزار نفر زن هستند. باید
این حقیقت علمی و پزشکی را پذیرفت که 60درصد مرگها در سالمندی اتفاق
میافتد و 70درصد بیماریها نیز در این دوره خود را نشان میدهند؛
بیماریهایی که درصورت بروز، مزمن خواهند بود و تقریبا دیگر درمان نخواهند
شد؛ چراکه اساسا بهبودی و درمان صددرصدی در دوره سالمندی گاه غیرممکن است.
جمعیت بزرگ دههشصتیها و دههپنجاهیها
در حال حاضر در کشور، جمعیت بزرگ دههشصتیها و دههپنجاهیها را داریم که
بیش از 30میلیون نفر از جمعیت کل را شامل میشوند؛ 18تا 20میلیون نفر
دههشصتی و 12میلیوننفر دههپنجاهی. این دو گروه جمعیتی در مسیر سالمندی
قرار دارند، اما مسئله این است که ساختارهای کشور برای این خیل عظیم جمعیت
سالمندی در آینده آماده نیست. این یعنی باید از حالا با سرعت برای مراقبت،
نگهداری، حفظ سلامت، تامین امکانات بهداشت و بهرهگیری از تواناییهای
افرادی که به سنین سالمندی میرسند، طرح و برنامه داشته باشیم.
9نکته درباره سالمندی استاندارد میانسالان امروز
محمد ترکاشوند، جمعیتشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه ،
ساختارها و اقداماتی که لازم است برای جمعیت سالمندان کشور فراهم و انجام
شود را برشمرده که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
آنچه نیاز است که برای سالمندان هزینه کنیم، باید ابتدا برای دوره میانسالیشان هزینه کنیم.
ما
باید سالمندی فعال داشته باشیم تا سالمندان ما بتوانند خودشان از خودشان
مراقبت کنند و زندگی خوبی داشته باشند. لازمه این موضوع، تمرکز روی سبک
زندگی در دوران جوانی و میانسالی آنهاست.
باید
بپذیریم که عمده بیماریهای دوره سالمندی درمان ندارند؛ مثل بیشتر
سرطانها، دیابت، فشارخون، بیماریهای قلبی و عروقی و... بنابراین بهترین
راه این است که مبتلا نشوید.
برای
مبتلا نشدن به بیماریها باید سبک زندگی در تمام عمر سالم باشد؛ نه فقط در
دوران پیری. پس آنچه کیفیت سلامت فرد سالمند را میسازد، زندگی 30سال قبل
اوست؛ اینکه از 30تا 60سالگی چه کرده است، تعیینکننده این موضوع است که از
60سالگی به بعد چه وضعیتی خواهد داشت.
بیشتر
کشورها به این نتیجه رسیدهاند که باید سیاستهای سالمندی را از جوانی
شروع کنند تا افراد در سالمندی درگیر بیماریهای مزمن نشوند.
البته
نمیتوان خدمات سالمندی نداشت و آن را ارائه نداد؛ باید بیمارستانهای
مجهز ویژه سالمندان تأسیس کنیم، خانهها و مهدهای مخصوص سالمندان داشته
باشیم.
بیماریهای
یک سالمند زمین تا آسمان با بیماریهای افراد دیگر فرق میکند. سالمند
وقتی به یک بیماری مبتلا میشود، دیگر درمان نمیشود. در نتیجه بخش سلامت
ما باید بهطور فوری با این گروه جمعیتی و نیازهای پزشکی و سلامتش منطبق
شود.
جمعیت
18تا 20میلیون نفری دههشصتیها که به سنین سالمندی میرسند، همهشان
امکان زندگی با فرزندان خود را به دلایل مختلف نخواهند داشت؛ بنابراین
باید خانههای مجهز سالمندان داشته باشیم. حتی باید چیزی شبیه به مهد
سالمند داشته باشیم که سالمندها صبحها به آنجا بروند و غروبها به خانه و
نزد خانواده برگردند.
باید
در حوزه پزشکی و سلامت، به سمت پزشکی اجتماعی برویم. قرار نیست فقط به فکر
ساخت دارو و تربیت پزشک و جراح و... باشیم؛ باید به سمت نوعی پزشکی
اجتماعی برویم که مبتنی بر پیشگیری از بیماریها و سبک زندگی درست باشد.