کد خبر: ۳۳۱۷۵۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۸ - ۱۶ شهريور ۱۴۰۲ - 2023September 07
درد مزمن در هر اندازه‌ای که افراد آن را تجربه کنند مشکل بزرگی است. برخلاف درد حاد که پاسخی کوتاه مدت به یک رویداد خطرناک یا مضر است، درد مزمن به مدت سه ماه یا بیش‌تر تعریف می‌شود. درد مزمن هیچ هدف تکاملی قابل تشخیصی ندارد و اغلب هیچ محرک قابل شناسایی‌ای ندارد و بهتر است به عنوان یک بیماری در نظر گرفته شود بیماری‌ای که حدود ۳۰ درصد از جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

شفا آنلاین>سلامت>زمانی که «کاترین چارلوود» تنها ۱۴ سال داشت متوجه تورم در ساعد راست خود شد. تورم در ساعد او همراه با درد شدید عضلانی بود که باعث می‌شد انجام فعالیت‌های روزانه برایش دشوار شود. او به عنوان یک نوازنده با استعداد ساز کلارینت در یک مدرسه بریتانیایی که در آن تمرین منظم موسیقی در جدول زمانی مدرسه قرار داشت؛ درد نگران کننده‌ای را احساس می‌کرد.

 به گزارش شفا آنلاین:به او گفته شد که این درد ظرف مدت شش هفته برطرف خواهد شد. با این وجود، هفته‌ها گذشت و درد کماکان ادامه داشت. پزشکان تشخیص دادند که او دچار التهاب تاندون است. کاترین تمام تلاش خود را به کار گرفت و تمرینات موسیقی‌اش را به حداقل رساند و نوشتن با دست چپ را یاد گرفت. در نهایت، زمانی که نواختن کلارینت برایش امکان‌پذیر نبود مجبور شد مدرسه را ترک کند.

هنگامی که درد پس از شش ماه ادامه یافت؛ دردی که نوعی تاندونیت محسوب می‌شد پزشکان عمل جراحی را به او توصیه کردند. او می‌گوید: «هر بار که بدن‌ام را بررسی می‌کردند دنبال چیزی بودند که وجود نداشت». دومین مورد از روش‌های اعمال شده که برای کاهش فشار روی عصب رادیال (زند زبرین) او بود اوضاع را بدتر کرد.

از آن زمان او گهگاه احساس می‌کند که جریان الکتریسیته‌ای بر روی جای زخم باقی مانده از عمل در حال ضربه زدن است. او می‌گوید: «صدا می‌تواند زیاد شود می‌تواند خیلی زیاد شود اما کم نمی‌شود». تشخیص‌های بیش‌تری نیز درباره درد او صورت گرفته اما ریشه واقعی درد او کماکان مرموز و ناشناخته باقی مانده است.

درد مزمن در هر اندازه‌ای که افراد آن را تجربه کنند مشکل بزرگی محسوب می‌شود. برخلاف درد حاد که پاسخی کوتاه مدت به یک رویداد خطرناک یا مضر است، درد مزمن به طور گسترده‌ای به مدت سه ماه یا بیش‌تر تعریف می‌شود. درد مزمن هیچ هدف تکاملی قابل تشخیصی ندارد و اغلب هیچ محرک قابل شناسایی‌ای ندارد و بهتر است به عنوان یک بیماری در نظر گرفته شود بیماری‌ای که حدود ۳۰ درصد از جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هزینه‌های اقتصادی قابل توجهی را در درمان پزشکی، از دست دادن بهره وری نیروی کار و مراقبت به همراه دارد. برآوردها نشان می‌دهد که از هر ده فرد مبتلا به درد مزمن یک نفر دچار درد ناتوان کننده است که آن را به علت اصلی ناتوانی در سراسر جهان تبدیل می‌کند.

درد مزمن علاوه بر علائم جسمی، مشکلات روانی گسترده‌ای از جمله افسردگی و کناره‌گیری از جامعه را به همراه دارد. «سارا ویلا هرناندز» محقق درد در کینگز کالج لندن که خود نیز درد مزمن را تجربه کرده می‌گوید: «این درد زندگی شما را غمگین می‌سازد». «یان ولرت» از امپریال کالج لندن که بر روی دردهای مزمن مطالعه می‌کند توضیح می‌دهد که این تجربه متفاوت از درد ناگهانی مانند ضربه خوردن انگشت پا می‌باشد همان گونه که افسردگی متفاوت از غمگین بودن است.

تعداد افرادی که دردهای مزمن را تجربه می‌کنند رو به افزایش هستند. بسیاری از بیماری‌هایی که زمانی می‌توانستند کشنده باشند اکنون قابل درمان هستند و گاهی اوقات بیماران زنده می‌مانند اما درد را تجربه می‌کنند. برای مثال، از هر سه فرد زنده مانده بر اثر ابتلا به سرطان یک نفر با درد مزمن زندگی می‌کند. ۸۰ درصد از بیمارانی که در خانه تحت مراقبت قرار دارند نیز چینن وضعیتی را تجربه می‌کنند. پاندمی کووید – ۱۹ نیز بر این موضوع تاثیر زیادی گذاشته است. تخمین زده می‌شود که حدود ۶۵ میلیون نفر در سراسر جهان با کووید-۱۹ طولانی زندگی می‌کنند. از این تعداد یک چهارم آنان درد را تجربه می‌کنند.

برای کمک به پزشکان در درمان درد مزمن دانشمندان ابتدا باید بفهمند که ریشه این درد از کجاست. «کریستوفر اکلستون» رئیس مرکز تحقیقات درد در دانشگاه باث در بریتانیا می‌گوید: «درد مزمن به‌عنوان یک تلاش تحقیقاتی به مثابه یک سانحه رانندگی است».

اکثر دردهایی که افراد تجربه می‌کنند زمانی رخ می‌داده‌اند که سلول‌های عصبی تخصصی در اطراف بدن به عوامل آسیب‌زا مانند فشار یا گرما واکنش نشان می‌دهند. پروتئین‌های سطح آن سلول‌ها تغییر شکل می‌دهند و کانال‌هایی تولید می‌کنند که جریان یون‌های باردار را از آن سلول‌ها از طریق سلول‌های همسایه شان به سمت نخاع و به مغز می‌رسانند جایی که به عنوان درد تفسیر می‌شوند.

این سیگنال‌دهی از بافت آسیب دیده در امتداد اعصاب سالم به عنوان درد شناخته می‌شود و می‌تواند به شکل مزمن در شرایطی مانند زخم یا آرتروز رخ دهد. در مقابل، درد نوروپاتیک زمانی رخ می‌دهد که بافت سالم است اما خود اعصاب آسیب دیده‌اند که نمونه‌های آن را می‌توان در آسیب‌های نخاعی یا زونا مشاهده کرد.

با این وجود، تمام دردهای مزمن را نمی‌تواند در این دو گروه دسته‌بندی کرد. انحمن بین المللی مطالعه درد نهادی پیشرو در زمینه تحقیقات توسط محققان حوزه درد در سال ۲۰۱۷ میلادی شکل جدیدی از درد مزمن را تعریف کرد: درد نوسی پلاستیک. این وضعیت جدید به طور بالقوه توسط بیش از یک میلیارد نفر تجربه می‌شود. در این نوع از درد بافت و اعصاب هر دو ظاهرا سالم به نظر می‌رسند اما درد ادامه دارد. این آن نوع دردی است که چارلوود به آن مبتلا شده است.

او می‌گوید: «بیش از ۲۰ سال است که اصطلاحا با سیم‌کشی معیوب زندگی می‌کنم». این تصور وجود دارد که درد نوسی پلاستیک زمانی ایجاد می‌شود که شبکه پردازش درد بدن برای واکنش بیش از حد به محرک‌های دریافتی مجددا سیم‌کشی شود. چنین حساسیتی زمانی ایجاد می‌شود که سیگنال‌های درد پایدار به طور دائم کانال‌های یونی عصب را تغییر می‌دهند و حتی احساسات خفیف را از احساسات دردناک غیر قابل تشخیص می‌سازند.

از طرف دیگر، زمانی که انتقال دهنده‌های عصبی مانند اندورفین‌ها که جریان سیگنال‌های درد را تضعیف می‌کنند به عنوان مُسکن‌های طبیعی بدن کم‌تر ساخته می‌شوند ممکن است این درد رخ دهد. این اغلب نشانه آسیب به سیستم تعدیل کننده درد نزولی (DPMS) است شبکه‌ای از نواحی مغز که در صورت تحریک مناسب می‌تواند درد را تسکین دهند. یکی از شناخته شده‌ترین عملکردهای آن اثر دارونما است که در آن بیمار پس از آن که احساس کرد تحت درمان قرار گرفته می‌تواند احساس بهتری داشته باشد. مجموعه دیگری از سازوکارها که به عنوان درد مهارکننده درد شناخته می‌شود چیزی است که به ناراحتی ناخن‌ها در کف دست‌ها اجازه می‌دهد تا درد مته دندانی که روی دندان استفاده می‌شود را کاهش دهد.

این صرفا سیستم عصبی نیست که می‌تواند مقصر باشد. «آندریاس گوبل» محقق درد در دانشگاه لیورپول مدت‌ها فرضیه‌ای را مطرح کرده بود که آنتی بادی‌هایی که در جریان خون برای شناسایی و جلب توجه عوامل بیماری زا نظارت می‌کنند می‌توانند به اشتباه به اعصاب بیمار حمله کنند.

در نتایج تجربی منتشر شده در سال ۲۰۲۱ میلادی او نشان داد که نوعی از آنتی بادی به نام ایمونوگلوبولین G که می‌توان آن را از افراد مبتلا به فیبرومیالژیا (وضعیتی که با درد شدید در سراسر بدن و هم چنین مجموعه‌ای از علائم مرتبط مانند خستگی و مشکلات شناختی شناخته می‌شود) گرفت هنگام تزریق به موش‌ها حساسیت‌های مشابهی را ایجاد می‌کند. این نشان می‌دهد که تغییرات در سیستم ایمنی ممکن است به شروع درد نوسی پلاستیک دامن بزند. او قصد دارد مطالعات مشابهی را در مورد کووید طولانی مدت انجام دهد زیرا این بیماری نیز با درد نوسی پلاستیک همراه است.

رنج در سکوت

با این وجود، سازوکارهای فیزیکی تنها بخشی از مشکل خواهند بود. این که فرد چه احساسی دارد نیز برای فهم این درد بسیار مهم است. مطالعات نشان داده‌اند که اثرات نامطلوب در دوران کودکی می‌تواند باعث افزایش احتمال ابتلا به درد نوسی پلاستیک در بزرگسالی شود همان‌طور که سابقه بیماری‌هایی مانند افسردگی و اضطراب نیز می‌تواند وجود داشته باشد.

«راجش مونگلانی» نایب رئیس انجمن درد بریتانیا می‌گوید نخاع مانند یک پالمپسست* است. او می‌افزاید: «نخاع حافظه را در خود نگه می‌دارد؛ عوامل اجتماعی نیز می‌توانند مشکل را تشدید کنند همراه با پیامدهای عاطفی منفی درد از جمله ناتوانی در انجام کار، بیگانگی اجتماعی و افسردگی که منجر به فعال شدن همان مناطق مغز می‌شود که می‌تواند شدت درد را بیش‌تر کند».

تمام این پیچیدگی بدان معناست که درد نوسی پلاستیک با خوردن یک قرص قابل رفع نیست. در در واقع، هنگامی که صحبت از دارو به میان می‌آید رایج‌ترین شکل‌های تسکین درد مواد افیونی مانند مورفین، ضد التهاب‌های غیر استروئیدی (NSAIDs) مانند آسپرین یا داروهای ضد افسردگی مانند دولوکستین یا برای رفع درد نوسی پلاستیک بی‌اثر بوده یا همراه با عوارض ناخوشایند از جمله اعتیاد در مورد مواد افیونی یا ابتلا به زخم معده در مورد ضد التهاب‌های غیر استروئیدی هستند.

با این وجود، برخی از مداخلات می‌توانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند. مطالعات نشان داده‌اند که گوش دادن به توصیه‌های حرفه‌ای و مهم‌تر از همه باور شدن از سوی متخصصان پزشکی می‌تواند تحمل درد درد مزمن را آسان‌تر سازد. در مورد درد نوسی پلاستیک از آنجایی که احساسی است که به راحتی نمی‌توان آن را در هیچ منبع فیزیکی‌ای ردیابی کرد یافتن چنین همدلی‌ای کار دشواری می‌باشد.

پس از این که جراحی‌های اولیه چارلوود نتوانست باعث برطرف شدن درد شود؛ او در فهرست انتظار برای تزریق استروئید با هدایت اولتراسوند قرار گرفت که مجموعه‌ای از روش‌ها با هدف شناسایی و از کار انداختن اعصاب نادرست است. این کار ساده نبود و پرستاران مجبور بودند استخوان‌های گردن او را دستکاری کنند تا به پزشک اجازه دهند نقطه درست را سوراخ کند. او با به یاد آوردن آن دوران می‌گوید: «قدری قرون وسطایی به نظر می‌رسید».

بیماران مبتلا به درد نوسی پلاستیک به آرامی در حال شناسایی هستند. آنان توسط محققان قبل از آزمایشات تجربی مورد مطالعه قرار می‌گیرند و گاهی اوقات به عنوان نمونه برای مقالاتی که در مجلات درد منتشر می‌شوند انتخاب می‌شوند. پزشکان متخصص همچنین به جای تشویق آنان به پیگیری طاقت فرسا برای یک درمان بالقوه ناموجود آنان را به دوره‌های مدیریت درد ارجاع می‌دهند. چنین دوره‌هایی اغلب بر ارائه حس اجتماعی به بیماران و هم چنین ابزارهایی که برای بازگرداندن کنترل زندگی خود نیاز دارند متمرکز هستند.

این رویکرد می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد از کلاس‌های علم درد گرفته تا درمان شناختی رفتاری، فیزیوتراپی یا ورزش. واقعیت مجازی نیز در حال آزمایش است زیرا این امکان را به بیماران می‌دهد تا فعالیت‌های دنیای واقعی را در فضای ایمن خانه‌های خود تجربه کنند. اگرچه چنین روش‌هایی می‌توانند گران و زمان‌بر باشند اما بسیاری از بیماران می‌گویند تاثیرگذار بوده است. چارلوود که خاطره جراحی‌های غیر ضروری و مضر در ذهن‌اش باقی مانده با این نظر موافق است. او می‌گوید افرادی که درد را تجربه کرده‌اند در نهایت به مدیرتی درد روی می‌آورند.

مقداری تسکین

اگرچه انتظارات غیرواقع بینانه می‌تواند اوضاع را بدتر کند اما هنوز راه‌هایی برای تسکین درد نوسی پلاستیک پیدا می‌شود. دکتر مونگلانی می‌گوید: «یکی از این روش‌ها استفاده از قارچ‌های روانگردان مانند سیلوسایبین است این روانگردان‌ها بر روی نورون‌های خاص به گونه‌ای عمل می‌کنند که اتصالات موجود آن‌ها را مختل کرده و اصلاح مدارهای معیوب یا ایجاد ارتباطات جدید بین بخش‌های مختلف مغز را آسان‌تر می‌سازند. چنین الگوهای تازه‌ای از فعالیت مغز به طور آزمایشی با کاهش افسردگی مرتبط بوده و به طور بالقوه می‌تواند به رفع درد نوسی پلاستیک کمک کند».

اواخر تابستان امسال «پیتر هندریکس» از دانشگاه آلاباما آزمایش بالینی سیلوسایبین را بر روی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا به منظور نظارت بر تغییرات سطح درد و کیفیت زندگی آنان آغاز خواهد کرد. Tryp Therapeutics یک شرکت بیوتکنولوژی مستقر در کانادا نیز در حال برنامه‌ریزی برای آزمایش اثرات نوعی سیلوسایبین مصنوعی بر روی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا و سندرم روده تحریک‌پذیر است.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: