خوش به حال پدر و مادرهای قدیم. امروز هر چند امکانات زندگی بیشتر شده و خیلی کارها با راحتی بیشتری انجام میشود اما مدیریت رابطه با همسر، تسلط بر روابط خارج از خانه فرزندان و در یک کلام کنترل فرزندان کار سختتری شده است. این روزها بزرگراههایی که پایشان به خانه ما باز شده، در کنار خدماتی که میدهند، بر نگرانیهایمان افزودهاند.
زمانهای قدیم، پدر خانواده قانونی وضع میکرد که بعد از فلان ساعت، نباید فرزندان بیرون از خانه باشند. همه چیز معلوم بود. اگر فرزندی قرار بود سرپیچی کند، اگر قرار بود جایی بماند، رابطهای برقرار کند و هر کار دیگر، والدین او اولین افرادی بودند که میفهمیدند، او را مواخذه میکردند یا برای رفتار خارج از محدوده اش تصمیمی میگرفتند. هر چند گاهی سبک تربیتی سختگیرانه وجود داشت، اما زندگیها قانون و قرار خودش را داشت.
این روزها اگر همه خانواده از صبح تا شب هم در خانه باشند و بیرون از منزل نروند، باز هم میتوانند جایی دیگر باشند و مشغول کاری دیگر.
دیگر کسی را نمیبینی که موبایل نداشته باشد. حتی در مهمانیها خیلی از افراد، خودشان اینجا و دلشان در دنیای مجازی یا گروههای وایبری است.
نظارت والدین بر روابط فرزندان بسیار کم شده است. آنها نمیدانند فرزندشان با چه افرادی دوست میشود، چه چیزهایی بین شان رد و بدل میشود و میتواند چقدر در آینده آنها تاثیر بگذارد.
واقعیت این است که باید تغییر را قبول کرد. دنیای واقعی ما با دنیای مجازی در هم تنیده شده پس باید خودمان و فرزندانمان برای استفاده صحیح از این دنیا آماده باشیم.
با توجه به این که هر روز سر و کله یک امکان ارتباطی جدید پیدا میشود، بهتر است به جای دادن ماهی، به فرزندمان ماهیگیری بیاموزیم. یعنی او را آماده بکنیم تا بتواند روابط بیحد و مرز دنیای جدید را مدیریت صحیح کند. به او بیاموزیم خطوط قرمزی که در زندگی واقعی وجود دارد، در اینترنت و موبایل هم باید رعایت شود. فرزند ما از همان ابتدای نوجوانی باید بداند وقتی دکمه ارسال را زد و چیزی را فرستاد در حقیقت هیچگونه تملکی روی آن نخواهد داشت.
باید برای او توضیح دهیم اگر نسل ما مزاحم تلفنی داشت یا در مسیر مدرسه کسی ممکن بود با حرفها و نقش بازیکردن، هوایی مان کند، او و هم نسلانش هر لحظه با وصلشدن به دنیای اطراف میتوانند در معرض یک مزاحمت و تباه کردن آینده قرار بگیرند.
البته او هم مثل ما دوست ندارد مدام در حال نصیحت شنیدن باشد و این نکات را به او یادآوری کنیم. بهتر است از همان کودکی، با برقراری ارتباط صمیمانه و دوستی با فرزندمان، راهی برای روزهای نوجوانی، جوانی و حرفهای نگفتهاش باز کنیم.
بهترین واکسینهکردن فرزندان، داشتن خانهای گرم و والدینی مهربان است که آنها را از لغزش مصون میدارد و حتی اگر اشتباهی به حکم انسان بودن از آنها سر بزند، خیلی راحتتر با والدینشان در میان میگذارند، قبل از آن که دیر شود.
این قانون فقط درباره فرزندان خانه صدق نمیکند. نمیتوانیم مدام همسرمان را در همه فضاهای مجازی چک کنیم و نمیتوانیم همیشه نگران این باشیم که ممکن است سرو کله یک رقیب از راهدور در زندگی ما پیدا شود، اما میتوانیم جایگاه خودمان و زندگی مشترکمان را برای او تثبیت کنیم.بهتر است به نقشهای خانوادگیمان بیشتر توجه کنیم. وقتی والدین خودشان هم درگیر آسیبهای دنیای جدید شدهاند، نمیتوان از فرزندان آنها توقع داشت حد و مرزها را بخوبی بشناسند. کمی واقع بین بودن کمک میکند اگر از هر وسیله ارتباطی استفاده میکنیم، وقتی را برای آن در نظر بگیریم و قوانینی را هنگام استفاده رعایت کنیم تا زندگیمان دستخوش خطا نشود.