شفا آنلاین>این سؤال همیشه مطرح بوده است که چرا حق رأی برای زنان جهان زودتر امکانپذیر نشده است؟ آیا مردان مخالف سرسخت این قضیه بودهاند؟ آیا تلاش برای حق رأی در واقع نوعی جنگ بین زن و مرد را رقم زده است؟ در مقالهای که جدیدا در یک مجله پژوهشی منتشر شده، مروری کوتاه بر روند دریافت حق رأی زنان انجام شده است.
در این مقاله که لیویا گارشون نوشته، آمده است: «مبارزه برای حق رأی زنان اغلب به معنای جنگ زنان در برابر مردان مطرح میشود. کافی است گزارشی در این مورد را از کتاب درسی در ایالات متحده مرور کنید. تنها چیزی که به نظرتان میرسد، جنگ بین جنسیتهاست». اما این رویکرد از منظر مورخ «جو سی. میلر» یک تحریف جدی است؛ درواقعنهتنها کمپین اعطای حق رأی به زنان توسط بسیاری از مردان آغاز شده، بلکه مخالفتهای گستردهای در میان زنان نیز با حق رأی وجود داشته است. «میلر» یادآوری میکند کسانی که حق رأی داشتند، همیشه مخالف با همهپرسیهایی بودند که در آن زنان امکان رأیدادن داشتند. در عین حال همواره معتقد بودند محققشدن این آرمان ممکن نیست.
برای مثال، در سال 1871 «سوزان بی. آنتونی» گفت زنان نباید در رأیگیری ایالت واشنگتن حضور داشته باشند. حتی در زمان تصویب متمم نوزدهم در سال 1920، تنها یکسوم زنان از حق رأیی که «کری چپمن کت» پیشنهاد داده بود، استقبال کردند؛ یکسوم دیگر مخالف بودند و بقیه هم برایشان اهمیتی نداشت (البته این پیامی نبود که کِت به مردم اعلام کرد؛ او بهطور علنی ادعا کرد اکثر زنان خواهان حق رأی هستند).
«آنتیها» اصطلاحی که اکثرا آنان را با این نام میشناسند، شامل رهبران و فعالان حقوق زنان و همچنین چهرههای حرفهای برجسته مانند «آیدا تاربل» روزنامهنگار میشود. یکی از فعالترین آنها، «جوزفین دوج»، مدافع نگهداری از کودکان برای مادران شاغل بود. در سال 1911، دوج و برخی از همفکرانش، انجمن ملی «مخالف حق رأی زنان» را تشکیل دادند. این سازمان تماما زنانه در سال 1919 با حدود 500 هزار عضو مورد استقبال قرار گرفت.چرا زنان با حق رأی مخالف بودند؟ میلر دراینباره مینویسد که برای برخی، این بخشی از دشمنی بیشتر با گسترش حق رأی در حوزههایی بود که آنها را نادان میدانستند یا میخواستند رأی آنها را بخرند؛ کسانی مانند مهاجران و سیاهپوستان آمریکایی!
«کاترین بیچر»، مدافع آموزش و پیشرفت اقتصادی زنان، استدلال میکند تلاشهای زنان زمانی مؤثر واقع شد که برای تحت فشار گذاشتن پدران، برادران و شوهران خود برای اصلاحات متحد شدند. او بهعنوان مدرک به کتاب مشهور «کلبه عمو تام» نوشته خواهرش «هریت بیچر استو» اشاره کرد. این کتاب به افزایش احساسات ضدبردهداری در آمریکا کمک کرده بود. برخی از «آنتیرأیها» معتقد بودند و هشدار دادند که اگر زنان در نقشهای عمومیشان بیشتر شبیه مردان شوند، «امتیازات ویژه» خود را از دست میدهند؛ امتیازاتی مانند حمایت از سوی شوهر یا پدرشان، معافیت از خدمت سربازی و اجرای وظایف هیئتمنصفه.
میلر مینویسد: «تاریخ جنبش زنان که در کتابهای درسی امروزی به چشم میخورد، برخی تلاشهای مردان را نادیده گرفته است. مثلا «آلیس استون بلکول» معتقد است تلاشها برای دریافت حق رأی، مبارزهای از سوی «مردان و زنان روشنفکر از یک طرف در برابر مردان و زنان تنگنظر» از سوی دیگر است.
منبع:شرق