جمهوری اسلامی ایران برخلاف شعارهایی که میدهد گامبهگام عقب مینشیند و عرصه را به طرف مقابل واگذار میکند؛ در حالی که تا همین چند ماه گذشته ایران از محدود کردن بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای سخن میگفت
شفا آنلاین>سلامت>جمهوری اسلامی ایران برخلاف شعارهایی که میدهد گامبهگام عقب مینشیند و عرصه را به طرف مقابل واگذار میکند؛ در حالی که تا همین چند ماه گذشته ایران از محدود کردن بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای سخن میگفت و درصدد برچیدن تعداد بیشتری از دوربینهای نظارتی آژانس بود، حالا روابط تهران و آژانس آنقدر حسنه شده که این نهاد بینالمللی از برقراری تفاهم میان خود و ایران خبر میدهد و بسته شدن برخی پروندههای بلاتکلیف یا پرابهام در مورد تاسیسات هستهای ایران را تایید میکند. نکته جالب آن است که رافائل گروسی که تا همین چند ماه پیش در اردوگاه ایالاتمتحده و مخالفان ایران ساکن شده بود، حالا در مورد به نتیجه رسیدن گفتوگوهای ایران و اعضای
برجام ابراز خوشبینی میکند.
این اخبار در حالی منتشر میشود که ایران درصدد تقویت ایمنی و ضربهناپذیری تاسیسات اتمی خود برآمده و اخباری مبنیبر ایجاد سایتهای جدید در زیر ارتفاعات زاگرس منتشر شده است. تصاویری که درباره این منطقه از زاگرس منتشر شده به روشنی خاکهای تازه استخراجشدهای از زیر کوه را نشان میدهد و میتوان فهمید که تخلیه این حجم از خاک آن هم از اعماق زمین حتما به منظور تاسیس کارگاهی بزرگ بوده است. ناظران تصور میکنند که این کارگاه احتمالا تاسیسات اتمی است.
در عین حال ایران برخی برگهای برنده خویش را همچنان حفظ کرده است؛ از جمله این برگهای برنده رساندن غلظت غنیسازی اورانیوم به حدود ۸۳ درصد است و ممکن است تهران برنامههای بلندپروازانهتری برای دستیابی به غنای بیشتر در دستور کار داشته باشد. هرچند اسرائیل تهدید کرده است که خطقرمز خود را بر غنیسازی با غلظت ۹۰ درصد در ایران متمرکز کرده و اجازه نخواهد داد تهران به این سطح از غنیسازی دست پیدا کند، اما احتمالا این تهدیدها برای جمهوری اسلامی ایران چندان قابل اعتنا نیست. از این بابت حتی ممکن است ایران حصول غلظتهای بالاتر از ۹۰ درصد را هم در دست داشته باشد. افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده که گفته میشود به ۶۰ برابر حد مجاز رسیده، یکی دیگر از کارتهای برنده ایران در مقابل غرب است. این میزان مدام در حال افزایش است و میتواند به ارقام بالاتر هم برسد با این حال در آن سوی میز، طرف غربی ارادهای برای آغاز مذاکرات و دادن امتیاز به ایران ندارد. در تهران تصور میشد که محدود کردن آژانس و انجام فعالیتهای جسورانه و بلندپروازانه هستهای میتواند طرف غربی را نگران و وادار به امتیازدهی کند، اما هیچیک از این خیالپردازیهای تهران به وقوع نپیوست و ناگهان مقامات جمهوری اسلامی ایران با موقعیتی مواجه شدند که در آستانه برقراری مکانیسم ماشه و رفتن پرونده فعالیتهای هستهای قرار گرفتند.
ایرانیان اگرچه بلافاصله نزدیکی و همکاری خود با روسیه را گسترش دادند و حتی برخی همکاریهای نظامی را نیز به فهرست همکاری با روسیه اضافه کردند اما به درستی دریافتهاند که در صورت عملیاتیشدن مکانیسم ماشه، حتی از روسها هم کاری برنمیآید. از این بابت برای خنثی کردن تلاشهای غرب برای فعالسازی مکانیسم ماشه، تصمیم به همکاری تمامعیار با آژانس بینالمللی انرژی هستهای گرفتند. در این تصمیم تقریبا همه آنچه آژانس میخواست تامین و در اختیار بازرسان آژانس قرار داده شده است. در حقیقت دولت سیدابراهیم رییسی که در تریبونها با صدای بلند از مقاومت در برابر خواستهای قدرتمندان سخن میگوید، بهطور پنهانی همکاریهای تمامعیار با آژانس را آغاز کرده است تا از خطر قریبالوقوع فعال شدن مکانیسم ماشه و رفتن پروندهاش به شورای امنیت جلوگیری کند. اکنون با موضعگیریهای جدید آژانس، نه فقط گمان میرود که رضایت نسبی این نهاد بینالمللی حاصل شده بلکه احتمالا خطر آغاز فرآیند مکانیسم ماشه نیز تا حد زیادی کاهش یافته است چراکه محور اصلی آغاز این فرآیند قطع همکاریها و گزارشهای منفی آژانس بینالمللی انرژی هستهای است.
با این حال مقامات در تهران همچنان با هیجان از مقاومت در برابر خواستها و انتظارات غرب سخن میگویند و معتقدند که برای آغاز همکاری بر پایه توافق هستهای، این غرب است که باید نخستین امتیاز را بدهد. در مقابل البته اروپا و آمریکا دلمشغولیهای بزرگتری در چین، روسیه و اوکراین دارند که ایران در این معادله، البته جایگاه بااهمیتی ندارد. برخلاف تبلیغات و مانورهایی که نتانیاهو انجام میدهد، در سالهای پایانی دولتش، جو بایدن تصمیم گرفته تا موضوع پیچیده و آزاردهنده اوکراین را به سرانجام برساند و تکلیف چین در منازعه با ایالات متحده را روشن کند. از دید دموکراتها، موضوع ایران فقط وقتی از اهمیت راهبردی برخوردار میشود که در مسیر همکاری با روسیه قرار گیرد یا مثلث استراتژیک تهران- مسکو- پکن تشکیل شود. از این بابت نه فقط ایالات متحده که اروپا هم با وجود دلمشغولیهایی، ارادهای برای حل و فصل پرونده ایران به خرج نمیدهند.
میتوان اطمینان داشت که راهبردنویسان دولت سیدابراهیم رییسی تقریبا همه این نکات را میدانند و به آن اذعان دارند اما این که چرا جمهوری اسلامی ایران با پوشیدن پوست شیر، احساس شیر بودن کرده است، پرسشی است که باید مسوولان ایرانی به آن پاسخ دهند.نادر کریمیجونی/ جهان صنعت