کد خبر: ۳۲۱۲۱۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - 2023March 04
مدتی است که موضوع مهاجرت در رسانه ها بسیار پر رنگ شده و ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده است.

شفاآنلاین>سلامت>مدتی است که موضوع مهاجرت در رسانه ها بسیار پر رنگ شده و ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده است.

به گزارش شفاآنلاین:کلید واژه مهاجرت در رسانه ها با بسامد بسیار بالا تکرار می شود، به گونه‌ای که تنها در ماه گذشته در بخش های مختلف خبری و شبکه های اجتماعی بیش از هشت هزار محتوای مرتبط با آن (بدون درنظر گرفتن تبلیغات و فعالیت های آژانس های مهاجرتی) تولید و انتشار یافته است. یکی از پر اهمیت ترین مسائل این حوزه،  بازنمایی میل به مهاجرت است که اعداد متنوعی از آن در خبرها منتشر می شود. به نحوی که این انگاره را شکل داده است که «اکثریت ایرانی ها به ترک کشور  تمایل دارند و ایران را جای مناسبی برای زندگی نمی دانند
اما از سر ناچاری در حال تحمل زندگی در این کشور هستند!»
ناظر بر پژوهش ها و بررسی های صورت گرفته، اخبار مهاجرت را می توان در چندین سویه طبقه بندی کرد؛ اول «افزایش بحرانی میل به مهاجرت» براین اساس  رسانه ها، اعداد بسیار بالا و غیر قابل باوری را در مورد تمایل به مهاجرت ایرانی ها ارائه می دهند؛ البته  بدون منبع معتبر و به دور از روش های علمی و مراکز افکار سنجی معتبر کشور، پمپاژ خبر می کنند. 
دوم، «تسری مهاجرت از نخبگان به مهاجرت توده ای»، این قبیل محتواها از گسترش مهاجرت از نخبگان به سایر اقشار خبر می دهند و به استناد سوژه های مختلف، مهاجرت را بسیار گسترده تر از نخبگان و برای سایر اقشار و در حجم زیاد به تصویر می کشند.
 سوم، «مهاجرت گسترده دانشجویان»، این قبیل محتواها مهاجرت دانشجویان را بسیار فراگیر و در حال افزایش بازنمایی می کنند. 
چهارم، «رفاه اقتصادی حاصل از مهاجرت»، این دسته از محتواها، القاگر شرایط آرمانی و ایده آل بعد از مهاجرت (به طور عام) و منافع و رفاه حاصل از آن است. 
پنجم، «مهاجرت پزشکان، ورزشکاران و استارت آپ ها» این دسته از محتواها به دنبال بازنمایی این تصویرند که در آینده کشور با بحران کمبود و نبود افراد متخصص مواجه خواهد شد، این در حالی است که واقعیت های آماری، خلاف محورهای مذکور را نشان می دهد و در این نوشتار، به نقض این سویه های خبری با استناد به آمار منابع معتبر جهانی، پرداخته شده است. 
اگر از مردم در مورد شرایط مهاجرت بپرسیم احتمالا اعداد بسیار بالایی در ذهن آن هاست که البته مقصر اصلی، نخست منابع رسمی هستند که از انتشار آمار دقیق خودداری می کنند و فرصت را برای برخی مراکز نامعتبر و شایعات فراهم آورده اند و در جایگاه بعدی، رسانه ها مقصرند که به مصاحبه های غیر دقیق دامن می زنند، به طور مثال مدتی قبل خبری کذب، هر چند از سر اشتباه  در رسانه ای مطرح شد، مبنی برآنکه در سال 2022 تعداد دو میلیون و هشتصد هزار نفر از ایران مهاجرت کردند، این  به معنای مهاجرت 3.3 درصد از ایرانیان است! گرچه اقدام این رسانه عامدانه نبود، اما در دیگر رسانه ها و شبکه های اجتماعی به طور گسترده انعکاس یافت و این قبیل موارد باعث شده افکار عمومی، وضعیت مهاجرفرستی ایران را در شرایط بحرانی قلمداد کرده و آن را به عنوان مهاجر فرست ترین کشور تصور کنند، در صورتی که 10 کشور با بیشترین تعداد مهاجرفرستی در دنیا به شرح ذیل اند:


همچنین به روایت آمار دپارتمان اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در سال 2020،  بیست کشور مهاجر فرست و مهاجر پذیر دنیا به شرح زیر است:

 بنابراین واقعیت آماری جهان با بازنمایی رسانه ای انجام شده متفاوت است و ایران طبق آمار دپارتمان اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در سال 2020 در جایگاه 54 ام رتبه مهاجر فرستی جهان قرار دارد!
اما درخصوص سویه کثرت مهاجرت پزشکان و کادر درمان (که از حجم خبر بسیار بالایی نیز برخوردار است)، باید اشاره کرد به اینکه، مطالعه سیر اخبار و تطابق آن با حجم محتوای منتشر شده در شبکه های اجتماعی به نتایج جالبی منجر شده و این سیر، از ارتباط بین سازمان نظام پزشکی و اخبار ناامید کننده افزایش چشمگیر مهاجرت کادر درمان حکایت دارد که از منظر برخی کارشناسان، این موضوع ناشی از تولید خبر سازمان نظام پزشکی در ایام تصویب بودجه برای تغییر تعرفه ها به نفع پزشکان است!
یکی دیگر از سویه های مهاجرت که مورد برجسته سازی رسانه ای قرار گرفته و واقعیت با آنچه در افکار عمومی برساخت گردیده تفاوت بسیاری دارد؛ مهاجرت دانشجویان است. حداقل آنچه مورد پذیرش رسانه ای قرار گرفته، افزایش چشمگیر مهاجرت دانشجویان و تعداد زیاد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور است. هرچند تعـداد دانشـجویان ایرانی در خـارج از کشـور طی سـال‏های 2000 تـا 2018 با افزایشـی 3.2 برابـری همـراه بـوده اسـت و از 17 هـزار و 477 نفـر در سـال 2000  بـه 56 هـزار و 376 نفـر در سـال 2018 رسـیده اسـت؛ اما در بـازه زمانـی 2011 تـا 2018 جمعیت دانشـجویان ایرانـی خـارج از کشـور در تـراز 50 هزار دانشـجو ثابـت مانده و رتبـه دانشجوفرسـتی ایـران از رتبـه 12 بـه رتبـه 19ام تنـزل یافتـه اسـت.


در این میان؛ نکته قابل توجه، افزایش آمار دانشجو فرستی جهان است که ایران در این موج توانسته دانشجوفرستی خود را کنترل کند و به روایت آمار بین المللی از سهم 1.3 دانشجوفرستی ایران در کل بازار دانشجویان بین‌المللی جهان در سال 2012 به سهم 1 درصدی از این آمار در سال 2018 رسید.
نکته قابل توجه دیگر، مقایسه شرایط فعلی با شرایط قبل از انقلاب است که اواخر حکومت پهلوی ۱۷۰ هزار دانشجو داخل ایران و ۱۰۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌کردند، یعنی 57درصد دانشجویان ایران در آمریکا بودند و اگر بخواهیم این نسبت را با آمار دانشجویان فعلی، حساب کنیم عدد بسیار ناچیزی به دست می آید!
دیگر سویه مهاجرت که بسیار در رسانه ها پررنگ شده، مهاجرت ورزشکاران است که دائما با انواع تولیدات رسانه ای
توسط رسانه های بیگانه و حتی برخی از رسانه های داخلی بازتاب می یابد و این تکرار مکرر، به پذیرش از سوی افکار عمومی منجر می شود. رسانه ها معمولا آمار و مستنداتی در این باره منتشر نمی کنند بلکه بر نمونه های مهاجرت کرده
به عنوان مصداق هایی از مهاجرت ورزشکاران به طور مرتب تأکید می کنند، اما آمار دردسترس از مهاجرت این قشر در چهل سال اخیر، عدد 66 نفر را نمایان می سازد!
که با آن چه در افکار عمومی شکل گرفته بسیار فاصله دارد و می توان گفت به طور متوسط سالانه کمتر از 2 ورزشکار از کشور مهاجرت کرده اند.
​​​​​​​
 
این نکته هم حائز اهمیت است که تعداد ورزشکاران ایرانی اعزام شده به بازی های المپیک و بازی های آسیایی بیش از 2 هزار نفر بوده که تعداد ورزشکاران مهاجرت کرده در قیاس با جمعیت ورزشکاران ایرانی جالب توجه است، و جالب تر اینکه ورزشکاران مهاجرت کرده در بالاترین سطح ورزشی کشور قرار نداشته اند.
 مهاجرت لزوما به معنای بحران و دافعه مبدأ نیست
سویه قابل توجه دیگر، بحران سازی از مهاجرت است که مهاجرت لزوما با مفهوم نامناسب آن مطرح می شود، حال آنکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا آمار مهاجرت بسیار بالاست و از آن به عنوان یک بحران یاد نمی شود. به طور مثال نزدیک به ۶ میلیون اروپایی طی سال ۲۰۱۹ کشورشان را به مقصد آمریکا ترک کرده‌اند، در مقابل مهاجرت آمریکایی‌ها به اروپا نیز در این سال به ۵ میلیون نفر رسیده است. پس لزوما مهاجرت به معنای بحران و دافعه مبدأ نیست و نباید در فرامتن اخبار این حوزه، مهاجرت به علت دافعه مبدأ مطرح شود بلکه گاهی علایق به مقصد مهاجرت، عامل کشش است.
آنچه تا این جا در مورد واقعیت های آماری حوزه مهاجرت  تبیین شد، بخشی از واقعیت های مستند این حوزه است که همان طور که اثبات گردید، با آنچه در رسانه ها منتشر شده، تفاوت بسیاری دارد. لذا پرداخت مستند و جامع به موضوع مهاجرت، در جهت اصلاح و ابطال انگاره‌های برساخت رسانه ها، ضروری و حائز اهمیت است. 
نکته مهم آن است که برای درج اخبار مهاجرت، صحت سنجی آمار و توجه به شیوه علمی احصای آمار و اعتبار منبع ضروری است.  لازم به ذکر است که خبرهای مرتبط با سنجش افکار عمومی و به طور خاص «میل به مهاجرت» از مراکز معتبر افکارسنجی (به طور مثال ایسپا و مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما) و آمارهای لازم (همچون آمار مهاجرت ایرانیان و مهاجرت اقشار مختلف) از مراکز صاحب آمار (به طور خاص از شورای ایرانیان وزارت امور خارجه، پلیس گذرنامه و...) قابل دریافت هستند و اعلام مراکز غیر مرتبط و اندیشکده ها الزاما صحیح و قابل استناد نیست. آمار و گزارش‌های مراکز و اندیشکده های غیر معتبر حتی با عناوین مرتبط، می بایست مرجع قرار نگیرند؛ چرا که این گزارش ها لزوما صحیح و قابل استناد نیست و مکرر از سوی اساتید این حوزه مورد مناقشه دقیق  علمی قرار می گیرند. به طور مثال آنچه در مورد میل به مهاجرت در رسانه ها بسیار مورد توجه قرار گرفته؛ نتیجه پایشی بوده که توسط اندیشکده رصدخانه مهاجرت ایران انجام و ارائه شده، اما واقعیت ماجرا این است که در پایش مذکور به استناد اساتید معتبر علوم انسانی، اولیات اصول روش تحقیق و قواعد پژوهش کمّی رعایت نشده است و اصطلاحا نمونه مورد پژوهش قابلیت تعمیم ندارد، لذا نتایج پژوهش ارزش علمی قابل ارائه در رسانه را ندارد. 
-مراکز معتبر مذکور اغلب، آمار و پژوهش های لازم را دردسترس ندارند و یا اجازه انتشار آن را ندارند. لذا مطالبه از صاحبان آمار در موضوع مهاجرت و مراکز افکارسنجی معتبر برای انجام پیمایش های ملی برای سنجش مؤلفه های مهم مرتبط به موضوع مهاجرت می تواند در دستور کار رسانه ها قرار گیرد؛ اما با این ملاحظه که فرامتن این مطالبه در اذهان عمومی به معنای سکوت نهادهای مرجع به دلیل افزایش آمار مهاجرت برداشت نشود.
-همان طور که در متن به تفصیل بیان شد ایران از لحاظ آمار مهاجرت در شرایط بحرانی قرار ندارد و باید بازنمایی مربوط به آن اصلاح شود و تصویر رسانه ای به واقعیت رتبه 54 مهاجر فرستی دنیا نزدیک شود.
-بررسی تطبیقی و برجسته سازی کشورهایی که اصطلاحا توسعه یافته محسوب می شوند و از نظر مهاجر فرستی آمار بسیار بیشتری از ایران دارند (به‌خصوص بیست کشور با بیشترین آمار مهاجر فرستی) می تواند در فروکش کردن تب مهاجرت و خارج شدن آن از شرایط بحرانی در افکار عمومی مؤثر باشد.
-موضوع مهاجرت دانشجویان ایرانی از منظر آمار معتبر منابع بین المللی در وضعیت نامناسبی قرار ندارد و از سهم 1.3 دانشجو فرستی ایران در کل بازار دانشجویان بین‌المللی جهان در سال 2012 به سهم 1 درصدی از این آمار در سال 2018 رسیده است! از سوی دیگر، قبل از انقلاب حدود
 57 درصد دانشجویان ایران در آمریکا تحصیل می کردند، این نسبت با توجه به افزایش چشمگیر تعداد دانشجویان ایران بعد از انقلاب به عدد ناچیزی تبدیل شده است. این بررسی تطبیقی زمانی و همچنین آماری در عرصه رسانه در جهت اصلاح این سویه می تواند مؤثر باشد.
-آنچه از آمار مهاجرت ورزشکاران ایرانی در 40 سال اخیر  در دسترس است عدد 66 نفر را شامل می شود که نسبت به جمعیت بزرگ ورزشکاران ما تعداد قابل توجهی نیست و برجسته سازی رسانه ای نادرستی در مورد آن صورت گرفته که باید اصلاح شود.
-آمار بالای مهاجرت لزوما به معنای بحران مهاجرتی نیست بلکه بسیاری ازکشورهای پیشرفته دنیا آمار چشمگیری در مهاجرت دارند اما هیچ احساس بحران و یأسی در کشور به وسیله رسانه ها پمپاژ نمی شود. لزوما مهاجرت به دلیل دافعه مبدأ صورت نمی پذیرد و ممکن است به دلایل متنوعی همچون بحران جمعیتی کشور مقصد، شرایط ویژه ای برای برخی از مهاجرین توسط آن کشور ایجاد شود که جذابیت های مهاجرت را افزایش دهند و البته برخی از ایرانیان هم مخاطب این جذابیت قرار گیرند، بنابراین حتی افزایش مهاجرت نباید تصویر «ایران جای مناسبی برای زندگی نیست» را به عموم مردم سرایت دهد و پرداخت رسانه ای به عوامل متعدد مهاجرت می توانند جایگزین این تصویر غلط شوند.
-تجربه زیسته مهاجرین بازگشته به کشور با هدف اصلاح انگاره شرایط ایده آل و آرمانی زندگی پس از مهاجرت باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد. رسالت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: