تعطیلات نوروزی که فرا میرسد شهرهای گردشگرپذیر ایران مملو از سیل گردشگران میشوند
شفاآنلاین>سلامت> تعطیلات نوروزی که فرا میرسد شهرهای گردشگرپذیر ایران مملو از سیل گردشگران میشوند. این موضوع در شهرهای جنوبی باتوجه به شرایط مساعد آب و هوایی در فروردین ماه، نمود بیشتری دارد.
به گزارش شفاآنلاین:در این شرایط اقامتگاههای شهرهای جنوبی و حتی شهرهای غربی و شمالی کشور یکی پس از دیگری ظرفیتشان تکمیل میشود و مسوولان ادارههای میراث فرهنگی و آموزش و پرورش برخی از گردشگران را در کلاسهای مدارس مستقر کرده و اسکان میدهند.
این در حالی است که بیتوجهی به فراهم کردن امکانات اولیه رفاهی در این مدارس تبدیل به چالشی جدی برای خانوادههایی میشود که به امید چند روز سفر و گرفتن هوایی تازه به شهری دیگر سفر کردهاند.
از سوی دیگر مدیریت ناصحیح مقاصد گردشگری و شکل نگرفتن توزیع یکنواخت سفر باعث میشود که از سویی برخی از شهرهای کوچکتر کمتر از ورود گردشگر و کسب درآمد بهره ببرند و از سوی دیگر شهرهای بزرگتر با سیل و انبوه غیرقابل کنترل جمعیت روبهرو باشند.
نتیجه مدیریت ضعیف و کمتوجهی به معرفی مقاصد جایگزین در سفرهای نوروزی باعث شده که در سالهای گذشته شاهد شکلگیری اشکال نامناسبی از سفر از مدرسهخوابی تا چادر زدن در کنار پارکها و حتی بعضا کفخوابی برخی از گردشگران در کنار اماکن تفریحی و گردشگری باشیم.
ازدحام گردشگران نوروزی
باتوجه به پایان پاندمی کرونا و شرایط مساعد آب و هوایی مناطق جنوبی در نوروز ۱۴۰۱، شهرهای جنوبی کشور مملو از گردشگر شدند.
حضور پرتعداد گردشگران در برخی از شهرهای استان خوزستان به حدی بود که نه تنها مراکز اقامتی جایی برای ارائه نداشتند بلکه در مدارس هم جای خالی برای سکنی گزیدن مسافران نوروزی وجود نداشت.
آنطور که مدیرکل آموزشوپرورش خوزستان خبر داده در نوروز ۱۴۰۱، ۶۶ هزار مسافر نوروزی در مدارس این استان در ۶۸۰ مدرسه اسکان داده شدهاند.
در سال ۱۴۰۱ وضعیت اسکان مسافران نوروزی حداقل در خوزستان ناامیدکننده بود.
در شهرهایی مثل دزفول که رودخانه دارند کنارههای رودخانه مملو از مسافران نوروزی بود که با درهمتنیدگی شدید در کنار هم چادر زده و شبهای سرد را با سختی به صبح میرساندند.
روزها نیز انبوه جمعیت و نیازهای عمومی به سرویس بهداشتی و لزوم تهیه غذا از اطراف محل اسکان، شرایط را برای گردشگران نوروزی دشوار کرده بود.
در آبادان نیز شرایط نامطلوب بود و نبود اتاق برای اسکان در اقامتگاهها و مدارس این شهر، بسیاری را به چادرزنی در کنار پارکها و حتی در خیابانها سوق داده بود.
شرایط نامطلوب مدارس برای اسکان
هر ساله آنهایی که از رزرو اقامتگاه جا میمانند و یا توان اقتصادی پرداخت هزینه هتل را ندارند در شرایط ازدحام جمعیت گردشگران نوروزی به سمت اقامت در مدارس سوق داده میشوند.
هزینه پایین و امنیت نسبی تنها مزایای این مدارس است که باعث میشود خانوادهها با دشواری تعطیلات خود را در این مدارس سپری کنند.
هر کلاس با کمی موکت پوشیده میشود و میتوان ذرات گچ و خاک کف کفشهای دانشآموزان را که روی موزاییکها مانده، مشاهده کرد.
گردشگرانی که توان اقتصادی پایینتری دارند به ناچار مجبورند غذای خود را هم روی پیکنیک یا گاز سرایدار مدرسه بگذارند. در نوروز همه چیز برای مسافرانی که در مدارس اسکان یافتهاند صف دارد؛ از صف گاز گرفته تا صف دستشویی و ظرفشویی.
از آنجا که خیلی از مدارس همین ظرفشویی را هم ندارند برای شستن ظرفها خانوادههای ایرانی کمدرآمد که ناچار به حضور در مدارس شدهاند در مواردی ناچار میشوند که کنار شیر آب روی گوشه جدول حیاط مدرسه نشسته و با همان حالت نیمه دولا ظرفها را با مشقت بشویند.
شب که میشود سروصدای خانوادهها در سالنهای مدارس میپیچد. هر کلاس میزبان خانوادهای حداقل سه نفری است که باتوجه به خالی بودن سالن و نیمهخالی بودن کلاسها صدا در آنها میپیچد. به این ترتیب شبهای ساکنان نوروزی مدارس بیشتر شبیه به اتاق وحشتی است که سر صبح شدن ندارد و حتی فرصت دمی آسودن و خوابیدن را به مسافران نمیدهد. باوجود این شرایط بحرانی و نامطلوب اسکان مسافران نوروزی در مدارس، اما هنوز هم مسوولان تصمیم به ادامه اسکان مسافران در مدارس دارند و به تازگی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی یکی از استانها از برنامهریزی برای اسکان بیش از ۸۰۰۰ مسافر نوروزی در مراکز اقامتی آموزشوپرورش استان متبوعش خبر داده است.
از چادرخوابی تا کفخوابی در نوروز
تصویر چادرخوابی مردم در کنار پارکها و حتی پلاژهای طراحی شده در کنار دریاهای شمال و جنوب کشور را شاید دیده باشید. دیدن این تصاویر اما یک چیز است و اقامت در این چادرها چیز دیگر.
در پلاژهای بزرگ صدها چادر در کنار یکدیگر برپا میشوند و مردم با شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت خواسته یا ناخواسته باید در کنار یکدیگر و در چادرهای پلاستیکی شبها را صبح کنند.
کسانی که در این پلاژها چادر میزنند بیشتر طول سفر خود را در صف میگذرانند؛ از صف دستشویی تا صف استفاده از پریز برق برای شارژ کردن گوشی.
تعداد محدود پریزهای برق و قرار گرفتن آنها در کنار کیوسک اطلاعات باعث شده همه ساعات روز شاهد حضور افرادی باشید که گوشی خود را در برق زده و کنار آن نشستهاند و منتظر هستند که شارژش تکمیل شود؛ انتظاری که با توجه به اندازه صف گاهی ساعتها طول میکشد و گویی سر تمام شدن ندارد.
مشکلات چادرخوابی اما به همینجا محدود نمیشود؛ بوی قلیان و غذا و سروصدای چادرهای همسایه، مهمان همیشگی همه چادرخوابها است.
اینجا خبری از شوفاژ، شومینه و وسایل گرمایشی و سرمایشی نیست. فضای محدود چادر هم امکان این دست و آن دست شدن شبها را از آدم میگیرد و آنچه که اول صبح باقی میماند بدندرد است؛ بدندردی که تمام روز با آدم میماند و دل و دماغی برای گردشگری در نوروز و بازدید از اماکن گردشگری نمیگذارد.
تمام این مشکلات و بحرانها اما به دلایلی به مردم تحمیل شده که همگی قابل کنترل و محدود شدن است. وزارت گردشگری میتواند با تعریف مقاصد جایگزین و استفاده از طرحهای تشویقی نظیر اسکان ارزانقیمت و حتی رایگان در شهرهای کوچک، مردم و مسافران را به سفر به این شهرها ترغیب کند.
برای مثال اگرچه هر ساله شهرهای بزرگی مثل اهواز، آبادان، شوشتر و دزفول در استان خوزستان مملو از مسافر میشوند اما شهرهای کوچکتری مثل ایذه، بهبهان و مسجد سلیمان پذیرای تعداد به مراتب کمتری مسافر هستند. در روستاها نیز با وجود ایجاد شدن تعدادی مراکز بومگردی به دلیل ناشناخته بودن استقبال گردشگران محدود است.
در صورت گسترش ارائه بومگردی در روستاها و شهرهای کوچک و نیز ارائه طرحهای تشویقی، تسهیلات و امکان سفر ارزان، وزارت گردشگری میتواند توزیع یکنواختتری از سفر را در کشور شکل دهد و مدیریت کند.
به این ترتیب میتوان امیدوار بود که چادرخوابی و کفخوابی سهم قشر کمدرآمد از سفرهای نوروزی نباشد و اختصاص هدفمند تسهیلات معاونت گردشگری، هم به کار گردشگران کمدرآمد بیاید و هم مالکان بومگردیهای مناطق محروم را دریابد.
ممنون از مطلب زیبایتان .
اشتباهی که در این مطلب کرده اید ، این بوده که شوشتر را شهر بزرگی معرفی کرده و بهبهان را شهر کوچکتری نوشته اید که ناشی از عدم اطلاع شما می باشد .
به مرکز آمار ایران مراجعه و جمعیت دو شهر را مقایسه و پس از مطلب تان را اصلاح فرمائید .
ممنون