بررسی وضعیت ورودی سدهای کشور نشان میدهد که ورودی به مخازن در سال آبی جاری به ۱.۰۵میلیارد مترمکعب رسیده که نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته ۱۲درصد کاهش دارد.
شفاآنلاین>سلامت>امسال هم باران کم است این را میشود از گفتههای مسئولان سازمان هواشناسی به خوبی فهمید. دوباره در و دیوار شهر هم پر از تابلوها و بنرهایی شده که کمبود آب را در کشور هشدار میدهد و مدام این آلارم را به صدا در میآورد که آب را هدر ندهید، زیرا میزان آن بسیار کم است. هنوز چند روزی از صحبتهای پیرهادی، عضو شورای شهر میگذرد که اعلام کرد که تهران تنها به اندازه صد روز آب دارد و اگر باران نیاید… .
به گزارش شفاآنلاین:ملیحه محمودخواه آمار دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور نشان میدهد که با سپریشدن نزدیک به 40روز از سال آبی (۱۴۰۲-۱۴۰۱) میزان کل حجم آب در مخازن سدهای کشور حدود ۱۷.۹۵میلیارد مترمکعب بوده و ورودی آب به مخازن نسبت به سال گذشته 12درصد کاهش داشته است.
بررسی وضعیت ورودی سدهای کشور نشان میدهد که ورودی به مخازن در سال آبی جاری به ۱.۰۵میلیارد مترمکعب رسیده که نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته ۱۲درصد کاهش دارد.
این آمار تایید میکند که میزان پرشدگی سد زایندهرود در استان اصفهان، سدهای استان تهران، سدهای استان خوزستان و سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه در شرایط فعلی به ترتیب حدود ۱۱، ۱۸، ۴۲ و ۲۹درصد است.
همه این آمارها نشان میدهد که وضعیت خوبی در حوزه آب نداریم. اگر پیش از این مدام میگفتیم که منابع آبی ما کم میشود، امروز کارشناسان مدام به این نکته اشاره میکنند که منابع آبی ما کم شده است و ادامه این شرایط ما را در بحران سختی فرو میبرد.
اما در این میان کارشناسان نیز نظرهای متفاوتی دارند، برخیها معتقدند که همین سدسازیها عاملی برای کاهش میزان آب در کشور بوده و برخی مدیریت نادرست منابع آب را دلیلی برای این بیآبیها عنوانمیکنند، اما همه آنها روی یک موضوع نظر مشترکی دارند و آن هم این است که با این وضعیت منابع آبی، آینده مبهمی پیشرویمان قرار دارد. اینها در حالی است که تغییرات اقلیمی سالهاست گریبانگیرمان شده و کمبارشیها سالها خشکسالی را بر کشور ما تحمیل کرده و بسیاری هشدار دادهاند که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، کمتر از یکصد سال آینده ایران سرزمینی خشک و بودن سکنه خواهد شد.
سدها عاملی برای کمبود آب در کشور
مجید مخدوم، استاد دانشگاه و کارشناس آب معتقد است که اصولا سدها یکی از مهمترین دلایل ایجاد مشکل آب هستند.
او میگوید: «هر بار که برنامه برای سدسازی وجود دارد، شعارهایی درخصوص کمبود آب شروع میشود تا راه برای سدسازیها باز شود.»
مخدوم با تاکید بر اینکه در سالهای اخیر آبخوانداری خوبی صورت گرفته است و در واقع در پاییز و زمستان امسال به مشکل جدی آب برنمیخوریم، ادامه میدهد: «اینکه آب کم است، موضوعی نیست که بر کسی پوشیده باشد، اما نکته اینجاست که ما تابستان بدون آب را پشتسر گذاشتهایم و در پاییز و زمستان کمتر با مشکل روبهرو خواهیم شد.»
او با تاکید بر اینکه سدسازی و مطرحکردن آن تنها راه رانتخواری را باز میکند، خاطرنشان میکند: «بودجه ساخت سدی کوچک در یک شهرستان از بودجه کل سازمان محیطزیست بیشتر است و به همین دلیل نباید خیلی از اینکه دوباره جریان سدسازی به راه بیفتد، تعجب کنیم.»
وقتی جنگل بیابان میشود
همه چیز به هم مربوط است، اگر کمبود آب مطرح میشود، باید به این برگردیم که تا چه میزان به نگهداری جنگلها و مراتع توجه داشتهایم. به این امر مسعود عبادی، کنشگر تالابها و فعال محیطزیست اشاره میکند و معتقد است که وقتی مدیریت مصرف آب ما دچار مشکل است نباید چیزی جز بحران آب انتظار داشته باشیم.
عبادی تاکید میکند که تکیه کردهایم به بخش کشاورزی و این کار نیز همه منابع آبی ما را از بین برده است. وقتی تولید پسته و گندم میشود اولین تولیدمان، آن هم در سرزمینی که سالها فریاد میزنیم که آب آن کم است با کمبود آب نیز مواجه میشویم.
این کارشناس در ادامه تاکید میکند: «براساس آمارها در کشور ما حدود بین صد تا 105 میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر وجود دارد، اما از این میزان باید 40درصد را برای محیطزیست کنار گذاشت و باقی را با برنامهریزی به مصرف رساند که درحالحاضر این میزان در کشور صفر است و نتیجه آن وضعیت فعلی تالابها و رودخانههاست.»
او به این نکته اشاره میکند که چندی پیش یکی از استادان در حوزه آب اعلام کرد که میانکین سرانه هر ایرانی در آب تجدیدپذیر 1200 مترمکعب است، اما اگر مناطق پربارش را جدا و تنها به فلات ایران نگاهی بیندازیم، این سرانه به 200 مترمکعب میرسد که بسیار پایین است.
او معتقد است همه این مسائل از سوءمدیریت در بخش کشاورزی نشأت میگیرد، این موضوع بارها و بارها مطرح شد، اما گوش شنوایی برای آن وجود نداشت.
در حال حاضر هم مدام راهکارهایی مانند تعادلبخشی چاههای آب زیرزمینی و سازگاری با کمآبی و ریاضت آبی در کشور مطرح میشود که تجربه نشان میدهد این راهکارها نتیجه نمیدهد و برای بلندمدت نمیتوان از آن نتیجه گرفت، این در حالی است که ما مدام با تغییرات اقلیمی نیز روبهرو هستیم.
این کارشناس در ادامه با تاکید بر اینکه هیچ وقت بخش کشاورزی با محیطزیست هماهنگی پیدا نکرد، تاکید میکند: «وقتی در قم مقام اول پسته را به دست میآوریم همان زمان است که کوهرنگمان خشک میشود و اینها نشان میدهد که مدیریت ما در حوزه آب بسیار اشتباه بوده است.»
به اعتقاد این کارشناس حوزه آب در حال حاضر موضوع آب از برجام نیز مهمتر است، اما باز هم بحث آب در اولویت کارها قرار ندارد و اگر همت جدی برای حل مشکل آب وجود دارد، باید از پشتوانههای آبخیزداری در اطراف سدها استفاده شود و در واقع نیاز به مدیریت جامع و هماهنگ داریم، باید عزم و اراده ملی برای حل این معضل شکل بگیرد تا این ناهماهنگیها مثل تولید هندوانه در گرمسار و سمنان و پسته در قم رخ ندهد.
او تاکید دارد که مصرف آب شهری درواقع سهم ناچیزی از آب موجود را به خود اختصاص میدهد و ما مهم ترین ضربه در حوزه آب را از کشاورزی میخوریم. هر چند که باید به این نکته تاکید کرد که تغییر الگوی کشت بهراحتی امکانپذیر نیست و باید به کشاورز تضمین داده شود که محصول تولیدی خریداریشده و امکانات موردنیاز تامین میشود تا بپذیرد محصول تولیدیاش را تغییر بدهد. متاسفانه شرایط بهگونهای پیش میرود که آب بهانه دعوای بین استانها شده است و هیچ راهکاری هم برای حل این معضل وجود ندارد.
به اعتقاد عبادی اگر بخواهیم این مشکل ما را به بحران نکشاند، باید مردم، بخش خصوصی و سازمانهای متولی در کنار هم بنشینند و راهکار بدهند، آنچه هم که به نظر میرسد این است که برنامهای برای عملیکردن این اتفاق در دستور کار مسئولان وجود ندارد.
سازگاری با کمآبی
بهیه جعفری بیبالان، معاون دفتر برنامهریزی کلان منابع آب و تلفیق بودجه شرکت مدیریت منابع آب ایران نیز میگوید: «بیش از 15 سال است که ما دچار تغییرات اقلیمی شدهایم و اگر دو سال 98 و 99 را کنار بگذاریم، باید گوییم میانگین بارش باران در کشور ما حدود 248 میلیمتر است که از میزان نرمال بارش بسیار پایینتر است و از آنجا که سالهای خشکسالی بهطور متوالی رخ داده، ضرر و زیان این کمبود بارشها خودش را بیشتر نشان داده و شرایط بغرنجتر میشود.»
او تاکید میکند که پیشبینیهای سازمان هواشناسی نشان میدهد که امسال بارندگیها در کشور ما بین 30 تا 50درصد زیر نرمال است و این زنگخطر کمآبی را به صدا درآورده. اما از سوی دیگر اقداماتی در حال انجام است، در حال حاضر ما تلاش میکنیم از آبهای زیرزمینی این منابع را تامین کنیم که از میزان فشار کمآبی تا حدودی کاسته شود. هر چند در این مسیر نیاز به استفاده از چاهها و آبهایی از ارگانهایی مانند شهرداری داریم که در صورت داشتن کیفیت مطلوب آنها را هم وارد چرخه مصرف کنیم برای اینکه این مشکل تا حدودی تعدیل پیدا کند.
او با اشاره به اینکه با توجه به بالارفتن استانداردهای زندگی میزان سرانه آب برای هر تهرانی پایین است، ادامه می دهد: «میزان سرانه مصرف هر نفر در تهران 150 مترمکعب است که اگر فضای سبز و روتین مصرف را نیز به آن اضافه کنیم، حدود 200 مترمکعب میشود، این در حالی است که سرانه مصرف در برخی شهرها مانند یزد و اصفهان معقولتر است، به همین دلیل بحث تغییر سیستم زندگی و استفاده معقولتر از آب همیشه مطرح میشود.»
او با اشاره به سازگاری با کمآبی تاکید کرد: «بحران جدی است و همه تلاشمان را انجام میدهیم که آب در سدها بماند و منابع زیرزمینی را نیز برای مصرف استفاده کنیم، اما نکته مهم این است که تا صرفهجویی نشود، قطعا به بحران خواهیم خورد.» شهروند