به عنوان مثال، داده های اداره آمار کار ایالات متحده در سال 2021 نشان می دهد که هر دو همسر در 46.8٪ از خانواده ها شاغل بودند. با این حال، آمار همچنین نشان می دهد که 59 درصد از زنان گزارش می دهند که کارهای خانگی بیشتری نسبت به شریک زندگی خود انجام می دهند.
به گزارش شفاآنلاین:با این حال، داده های دیگر نشان می دهد که از اواسط دهه 1970، مقدار زمانی که مردان صرف کارهای خانه می کنند دو برابر شده است. به عنوان مثال، در سال 1976، مردان حدود 6 ساعت در هفته را صرف کارهای خانه می کردند. در سال 2005، این تعداد به حدود 12.5 ساعت در هفته افزایش یافت.
اما، در همان سالها، زنان هنوز زمان بیشتری را صرف انجام کار بدون مزد خانوار میکردند - به طور خاص، حدود 26 ساعت در هفته در سال 1976 و حدود 16.5 ساعت در هفته در سال 2005.
با این حال، تأثیری که نابرابری های کار بدون دستمزد ممکن است بر سلامت روان زنان داشته باشد ، اغلب نادیده گرفته می شود. برای بررسی بیشتر این موضوع، دانشمندان دانشگاه ملبورن، VIC، استرالیا، رابطه بین کار بدون دستمزد و سلامت روان در میان بزرگسالان شاغل را بررسی کردند. یافته های آنها، منتشر شده دربهداشت عمومی Lancet ، ارتباط منفی بین کار بدون دستمزد و سلامت روان برای زنان شاغل را نشان می دهد. با این حال، محققان ارتباط مشابهی برای مردان کارگر پیدا نکردند.
برای انجام این تحقیق، دانشمندان 19 مطالعه را با 70310 شرکت کننده از سراسر جهان بررسی کردند. در این مطالعات میزان کار بدون دستمزد در میان بزرگسالان شاغل اندازهگیری شد. آنها همچنین ارتباط بین این نوع کار و نگرانی های بهداشت روانی که افراد مورد مطالعه گزارش داده بودند، از جمله افسردگی و پریشانی روانی را تشریح کردند.
پس از بررسی این تحقیق، نویسندگان مطالعه دریافتند که زنان بدون در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و زمان، کار بدون دستمزد بیشتری انجام می دهند. علاوه بر این، این بار اضافی با سلامت روانی ضعیف در زنان مرتبط بود. در حالیکه تأثیر آن بر مردان کمتر مشهود بود.
علاوه بر این، محققان همچنین دریافتند که افزایش 1 ساعته کار بدون دستمزد در هفته منجر به تغییرات کوچک اما قابل توجهی در وضعیت سلامت روان می شود. علاوه بر این، برخی از مطالعات در این بررسی، افزایش 0.2 تا 0.4 امتیازی در نمرات افسردگی را برای هر 10 ساعت افزایش در زمان کار بدون دستمزد گزارش کردند.
اگرچه نیاز به تحقیقات بیشتری وجود دارد ، محققان ثابت کردند که نابرابریهای مداوم کار خانگی همچنان در بین همسران در سراسر جهان وجود دارد. و این عدم تعادل، زنان را در معرض خطر افزایش اثرات منفی بر سلامت روان قرار می دهد.
هیچ اصطلاح یا تعریف جهانی شناخته شده ای برای کار بدون مزد وجود ندارد اما به طور کلی شامل همه مسئولیت ها و وظایفی است که برای نگهداری از خانه و اعضای خانواده انجام می شود و فرد هیچ پولی بابت انجام آن دریافت نمی کند. بنابراین مراقبت از کودکان امری بزرگ است . مراقبت از افراد دارای معلولیت یا افراد مسن اهمیت زیادی دارد اما منظور از کار بدون مزد کارهای خانگی مانند خشکشویی، تهیه غذا، نظافت و در کل امور و کارهای مربوط به منزل است.
محققین در این مطالعه بیان می کنند که حجم کار زیاد بدون دستمزد همراه با مسئولیتهای شغلی که فرد بابت آن حقوق دریافت می کند می تواند وزنه سنگینی باشد که باعث تعارض و کمبود زمان شده و میتواند بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارد. علاوه بر این، کارهای خانه اغلب به عنوان کارهای پیش پا افتاده، کم ارزش یا کارهای غیر مفرح تلقی می شود. مردان ممکن است به دلیل تفاوت ماهیت وظایف، نگرانی های کمتری را در خصوص کاهش سلامت روانی ناشی از کار بدون دستمزد تجربه کنند.
یکی از محققین توضیح داد:
مردان معمولاً کارهایی را در خانه انجام می دهند که حساسیت کمتری نسبت به زمان دارند. مانند کارهای در فضای باز یا کارهای تعمیر و نگهداری. این نوع کارها به عنوان وظایف کنترلی با برنامه بالا نامیده می شوند . زیرا فرد کنترل بیشتری روی زمانی که این نوع کار بدون مزد را انجام می دهد، دارد.
برای توضیح بیشتر، می توان گفت: «یک مثال خوب این است که میتوانید چمنزنی را تا آخر هفته به تعویق بیندازید، بهعنوان مثال، زمانی که فشار زمان کمتری به شما وارد میشود، در حالی که نمیتوانید غذا دادن به یک کودک گرسنه یا بردن یک فرد وابسته را برای ویزیت پزشکی به تعویق بیندازید. "
او افزود: «کارهای خارج از منزل همچنین نه تنها نسبت به زمان کمتر حساس هستند، بلکه معمولا لذتبخشتر از سایر کارهای خانگی می باشند.
دکتر نائومی مورفی ، مشاور بالینی و روانشناس قانونی و یکی از بنیانگذاران روانشناسی اختاپوس ، به MNT گفت : «نابرابری باعث اضطراب و افسردگی می شود. بین طرفین که وظایف برابری ندارند فاصله ایجاد می کند و باعث بی اعتمادی و رنجش می شود. این میتواند باعث شود زنان احساس بیارزشی و رنجش نسبت به شریک زندگی خود کنند و در حجم مسئولیتهایی که دارند غرق شوند. او همچنین خاطرنشان کرد که بار نابرابر "می تواند منجر به احساس انزوا و تنهایی در رابطه شود."
اگر مسئولیت به میزان قابل توجهی بر عهده یک نفر باشد، میتواند این احساس را ایجاد کند که فرد قادر به انجام تمام مسئولیتهای خود نیست. و این می تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس شود.
نابرابری های کار خانگی بین مردان و زنان ممکن است ناشی از عوامل متعددی باشد. مهم ترین دلیل این نابرابری ها «به طور قابل ملاحظهای ریشه در بافت تاریخی و زمانهای دارد و عمدتا مربوط به زمانی است که برای زنان، خانهدار بودن و برای مردان نانآور خانه بودن عادی بود.
در نتیجه، جنسیت و هنجارهای اجتماعی عمیقاً حول تقسیم جنسیتی کارهای منزل نقش دارد. متأسفانه، علیرغم ورود تعداد بی سابقه زنان به فضاهای کار دارای دستمزد در طول قرن بیستم، افزایش این تعداد از مردان در انجام کارهای خانه یا اصطلاحا مشاغل بدون مزد وجود نداشته و همچنان تعداد زنان در این مشاغل بیشتر از مردان است.
دکتر مورفی همچنین به تأثیر بین نسلی نابرابری کار بدون دستمزد اشاره کرد:
خانوادهها اغلب دخترانشان را اجتماعی میکنند تا در کارهای خانه بیشتر کمک کنند. نسلهایی از زنان این کار را انجام دادهاند، بنابراین الگوها ریشهدار شدهاند. از آنجایی که دختران بیشتر از الگوهای زنانه الگوبرداری می کنند، این الگو از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
علاوه بر آسیب به سلامت روان، نابرابری های مداوم کار بدون دستمزد ممکن است بر روابط شخصی و حرفه ای تأثیر بگذارد.
به گفته دکتر مارک گولستون ، روانپزشک و مربی اجرایی، و عضو موسس انجمن تخصصی نیوزویک ، عدم تعادل کار بدون دستمزد میتواند باعث شود که زنان بیشتر احساس غرق شدن کنند، اغلب احساس میکنند که هر لحظه در حال ناامید کردن کسی هستند. اگر تمرکزشان روی کار باشد، از خانه و بچه ها غافل شده اند و اگر روی خانه و بچه ها تمرکز کنند، از کار غافل شده اند.
او همچنین خاطرنشان کرد که "زنانی که خسته هستند اغلب نسبت به فرزندان خود پرخاشگر شوند و ممکن است درون احساس رنجش عمیقی داشته باشند که می تواند باعث شرمساری آنها شود و اینکه آنها یک مادر افتضاح هستند."
به گفته دکتر مورفی، "موضوع از دست دادن اعتماد به نفس ایجاد شده در اثر غرق شدن می تواند به زندگی حرفه ای و کاری نیز سرایت کند."
علاوه بر این، "فردی که بار کار خانگی را به دوش می کشد ممکن است از شریک زندگی خود به دلیل اینکه با او همکاری نمی کند احساس عصبانیت کند که می تواند به مشکلات اختلال صمیمیت تبدیل شود."
برای تسهیل تغییرات در هنگام تجربه تقسیم نابرابر کار خانگی، دکتر مورفی پیشنهادهای زیر را به زنان ارائه کرد:
او همچنین توصیه کرد: «سعی کنید چگونه انجام دادن کارها توسط شریک زندگیتان را، مورد انتقاد قرار ندهید – ممکن است او این کار را به همان سرعتی که شما دوست دارید یا به همان روش انجام ندهد و انتقاد معمولا او را از مشارکت باز میدارد.
در مقیاس بزرگتر، تغییر نابرابریهای ریشهدار کار بدون دستمزد در خانوادهها به تغییرات سیاستی خاصی نیاز دارد.
اروین در حرکت رو به جلو پیشنهاد کرد که «سیاستهایی مانند مراقبت جهانی از کودکان و عادی سازی ترتیبات کاری انعطافپذیر و مرخصی طولانیتر پدران بعد از فرزند دار شدن میتواند به تغییر شاخص و ایجاد برابری جنسیتی بیشتر در تقسیم کار بدون مزد و مراقبت بدون مزد کمک کند.»
او تأکید کرد: «مهمتر از همه، ما باید مراقب سیاستهایی باشیم که فقط زنان را هدف قرار میدهند، زیرا این امر می تواند نابرابریهای جنسیتی را تقویت کند».
ما باید هنجارهای مربوط به معنای زن
ایده آل بودن به واسطه انجام ایده آل کارهای منزل را از بین ببریم و اهمیت
رویکردهای خنثی جنسیتی برای مرخصی و کار انعطاف پذیر را با تطبیق نحوه
ادغام کار با زندگی خانگی برای زنان و مردان برجسته کنیم . این موضوع برای
برابری جنسیتی فعالیتی اساسی است.سلامت نیوز