«دریاچه ارومیه مرد»؛ این غمگینترین جملهای است که طی روزهای اخیر در رسانهها بازنشر میشود.
شفاآنلاین>سلامت>«دریاچه ارومیه مرد»؛ این غمگینترین جملهای است که طی روزهای اخیر در رسانهها بازنشر میشود.
به گزارش شفاآنلاین: دریاچه ارومیه دومین دریاچه آب شور جهان است که روند خشک شدن آن از نیمه دهه ۸۰ آغاز شده و در این سالها علاوه بر خشکسالی، انحراف آب برای مصرف آبیاری کشاورزی در حوضه آبریز آن هم افزایش یافته و هر روز مساحت این دریاچه کاهش مییابد. حال آنکه این روزها ۹۵ درصد دریاچه خشک شده است.
به همین دلیل بسیاری از کارشناسهای محیطزیست مرگ دریاچه ارومیه را اعلام کردهاند. البته آرزو اشرفیزاده، مدیر کل دفتر حفاظت و احیای تالابها در سازمان حفاظت محیطزیست با تکذیب مرگ دریاچه ارومیه گفته: «دریاچه ارومیه هنوز بهصورت کامل خشک نشده اما تقریبا دو قسمت شمالی و جنوبی آن از هم جدا شده و حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع از دریاچه باقیمانده است.»
وی تاکید کرد: «رسانهها باید برای تامین حداکثری حقآبه دریاچه ارومیه از وزارت نیرو مطالبهگری کنند تا پیگیریها صورت گیرد و از مبادی پیشبینی شده میزان ۴/۳ میلیارد مترمکعب حقآبه دریاچه ارومیه محقق شود.» با این تفاسیر به نظر میرسد انگار تخصیص بودجههای میلیاردی و ایجاد ستاد احیای دریاچه ارومیه برای جلوگیری از مرگ دریاچه کارساز نبوده است و حرف آخر را وزارت نیرو میزند، زیرا برخی کارشناسهای محیطزیست پیشفروش آب توسط وزارت نیرو به بخش کشاورزی و صنعت را عامل مرگ دریاچه ارومیه میدانند. شاید هم اگر وزارت نیرو از این مسوولیت شانه خالی نمیکرد، دریاچه ارومیه زنده میماند. البته مسوولان مربوطه برداشت بیش از حد از منابع آب تجدیدپذیر، توسعه نامتوازن بخش کشاورزی در حوضه آبریز و تغییر الگوی کشت و تغییرات اقلیمی و استمرار خشکسالی را از مهمترین دلایل خشکسالی این دریاچه میدانند. در هر صورت با مرگ دریاچه ارومیه یک کانون ریزگرد یا حتی شورهزار در داخل کشور متولد میشود، همچنین به طور مستقیم سلامت حداقل ۱۴ میلیون ایرانی تهدید خواهد شد. بنابراین احیای دریاچه ارومیه نه مطالبهای محلی بلکه یک ضرورت جدی ملی است. جدا از تهدیدات زیستمحیطی، مهاجرت گسترده تنها یکی از آثار خشک شدن این دریاچه است که این مساله اجتماعی میتواند حتی ابعاد امنیتی و تنشهای سیاسی هم داشته باشد، بنابراین دولت راهی جز تمرکز برای احیای دریاچه ارومیه ندارد. شاید دیگر دریاچه ارومیه به وضعیت بیست سال گذشته بازنگردد اما نباید دست روی دست گذاشت و خشکسالی و ضعف مدیریتی را بهانه مرگ این دریاچه دانست. چهبسا به گفته برخی کارشناسهای حوزه محیطزیست با پرداخت حقآبه، وضعیت دریاچه ارومیه طی ۵ سال رو به بهبود میرود. البته چند روز پیش علی سلاجقه رییس سازمان حفاظت محیطزیست ایران گفت: «١٠٠میلیون لیتر آب برای احیای دریاچه ارومیه آزاد شده است.» هر چند مشخص نیست این آزادسازی تاثیری در احیای دریاچه دارد یا خیر.
مدیران ضعیف
سلمان ذاکر نماینده ارومیه در مجلس یازدهم با انتقاد از مدیریت ضعیف در احیای دریاچه ارومیه گفت: متاسفانه این روزها وضعیت دریاچه ارومیه بسیار نگرانکننده است. براساس گزارشها به دلیل کاهش شدید آب دریاچه حدود ۹۵ درصد از آن خشک شده است. بنابراین به نوعی دریاچه ارومیه مرده است. البته که دریاچه به خاطر مدیریت ضعیف به این وضع دچار شده است. این در حالی است که با ۱۴ میلیارد مترمکعب آب میتوان دوباره دریاچه را احیا کرد، اما پشتکاری برای این اقدام وجود ندارد. به نظرم به دلیل تغییر اقلیم، کاهش بارندگیها و در نهایت مدیریت ضعیف دریاچه ارومیه در شرف مرگ است. از طرفی اطراف دریاچه ارومیه دیگر آبی وجود ندارد که به دریاچه منتقل کنیم. انتقال آب از مناطق مرزی به دریاچه نیز طبیعتا دارای هزینههای گزافی است.
وی افزود: دریاچه ارومیه در حالی خشک شده که از ابتدای سال تاکنون دولت ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه به قرارگاهی که عامل پروژههای سنگین احیای دریاچه ارومیه است، اختصاص داده است. این ستاد در شرف انتقال آب از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه است. چند روز پیش نیز ۲۵۰ میلیارد تومان دوباره به این ستاد بودجه اختصاص دادند. به طور کلی دولت در چند ماه اخیر ۷۵۰ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه بودجه در دست داشتند. این ستاد آخرین راههای احیای دریاچه را بررسی میکنند تا ۶۰۰ میلیون مترمکعب از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه منتقل کنند. این پروژه کمی طولانی و هزینهبر است. البته راهکارهای دیگری نیز مانند کنترل کشاورزی، تغییر الگوی کشت و آبیاری قطرهای نیز میتواند در کاهش مصرف آب منطقه کمک کند. در چنین حالتی میتوانیم دوباره مقدمات احیای دریاچه ارومیه را فراهم کنیم.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه بارها به دولت درخصوص مرگ دریاچه و تبعات آن هشدار دادیم، بیان کرد: ما بارها به دولتها در خصوص تبعات و آثار مرگ دریاچه تذکر دادیم، اما نهتنها تلاشی برای حفظ آن صورت نگرفته شد بلکه در دولت قبل ۴ سال مدیریت دریاچه ارومیه را تعطیل کردند. ستاد احیایی دریاچه ارومیه آنطور که باید و شاید به فکر احیای دریاچه نبودند. متاسفانه آنها بودجههای هنگفتی از دولت دریافت کردند، علاوه بر پول، زمان را نیز از دست دادند اما هنوز نتیجهای نگرفتهایم. در مورد حقآبه دریاچه ارومیه باید ۴۱ درصد از زرینرود و ۱۱ درصد از سیمینرود به این دریاچه بازگردد. زیرا مسوولان مربوطه شریانهای اصلی دریاچه ارومیه را به دیگر استانها انتقال دادهاند. برای احیای دریاچه باید مسیر رودها دوباره به سوی دریاچه بازگردد.
او ادامه داد: این در حالی است که با مرگ دریاچه ارومیه ساکنین اطراف آن نیز با مشکلات زیادی روبهرو میشوند. البته اگر دریاچه به طور کامل خشک شود نهتنها استانهای غربی بلکه چندین استان از جمله تبریز، کردستان، اردبیل، زنجان و حتی تهران و کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق نیز تحتالشعاع قرار میگیرند؛ چرا که از این بعد با وقوع هر باد به جای گرد و غبار، ریزنمک در هوا خواهیم داشت. براساس تحقیقات در حال حاضر ۶۰۰ هزار هکتار زمین شورهزار با بیش از ۱۰ میلیارد تن نمک دریاچه ارومیه خواهیم داشت. به نظرم مرگ دریاچه ارومیه مانند انفجار بمب چند هزار میلیارد تنی است. البته بارها این موضوعات را به مسوولان هشدار دادیم اما گوش شنوایی پیدا نمیشود. مرگ دریاچه ارومیه جدایی از افزایش مهاجرت ساکنین شهرهای اطراف آن، آثار جانی نیز دارد. بنابراین هزینه تبعات آن قابل جبران نیست. بنده به عنوان نماینده مردم ارومیه به تمام مسوولان به خصوص دولت تذکر میدهم که زمان و فرصت احیای دریاچه ارومیه را از دست ندهند. مشکلات مرگ دریاچه قابل جبران نیست.
وزارت نیرو مقصر خشکی دریاچه ارومیه!
محمد درویش، کنشگر محیطزیست نیز درخصوص دلایل مرگ دریاچه ارومیه گفت: متاسفانه وزارت نیرو از پرداخت حقآبه دریاچه ارومیه شانه خالی میکند. این در حالی است که احیایی دریاچه ارومیه با پرداخت حقآبه نیازی به بودجههای هنگفت ندارد. اگر مسوولان مربوطه سالانه ۱/۳ میلیارد مترمکعب حقآبه دریاچه را به آن میدادند از مجموع ۷ میلیارد مترمکعبی که دریاچه تولید میشود، تنها ۴ میلیارد را برای شرب، صنعت و کشاورزی صرف میشد و این روزها دریاچه ارومیه را از دست نمیدادیم.
وی افزود: احیای دریاچه ارومیه برخلات تصورات نیازی به بودجه ندارد بلکه نیازمند ایراد سیاسی است که تاکنون از آن استفاده نکردند. اما هر زمان که حقآبه دریاچه آزاد شود، دریاچه دوباره احیا میشود. اما وزارت نیرو آب را به بخش کشاورزی و صنعت پیشفروش کرده است. قاعدتا سودی که از این پیشفروش نصیب وزارت نیرو میشود، آنقدر زیاد است که توجهی به دریاچه ارومیه نکند. دولت باید برای احیای دریاچه ارومیه قدم بردارد. دولت میتواند معیشتهای جایگزین اعلام کند، موتور پمپهای را پلمپ و خسارت کشاورزان را پرداخت کند تا حقآبه دریاچه ارومیه آزاد شود. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، این دریاچه طی ۵ سال دوباره احیا میشود. تنها ۴۰ درصد آن ۷ میلیارد مترمکعب دریاچه احیا میشود.
این کارشناس محیطزیست با تاکید بر تبعات و آثار مرگ دریاچه ارومیه اظهار کرد: با مرگ دریاچه ارومیه طوفانهای شورهزار در منطقه تبریز، شبستر و مراغه شروع میشود. در پی همین اتفاق موجی از مهاجرت اهالی منطقه شمالغربی کشور به سمت زنجان، استان البرز و تهران رخ میدهد. بنابراین اگر دریاچه ارومیه احیا نشود، باد لایهای از نمک را بیشتر بر سکونتگاههای کرانه غربی حوضه آبریز دریاچه فرو خواهد نشاند و شهرها و روستاها خالی از سکنه میشوند. بنابراین در بهترین حالت حدود ۶ میلیون نفر از جمعیت ساکن در حاشیه این دریاچه مجبور به ترک منطقه خواهند شد. آنها هم که میمانند با بیماریهای قلبی، ریوی و انواع سرطانها دست و پنجه نرم خواهند کرد.
او ادامه داد: از طرفی یکی از تبعات مرگ دریاچه ارومیه تنشهای سیاسی است. زیرا یک جریان تجزیهطلبی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه راه افتاده که میگوید: «فارسها به عمد چشم آبی نقشه گربهنشان وطن را حذف میکنند.» با بررسی خبرگزاری آناتولی و… متوجه میشوید که بر این طبل میکوبند که ارادهای برای خشک شدن دریاچه ارومیه وجود دارد. آنها دنبال این هستند که هموطنان آذریزبان را با بقیه مناطق کشور زاویه بدهند. ما نباید تن به این بدهیم که شعله نفاق و دورویی افزایش یابد. ما باید نشان دهیم که دریاچه ارومیه همانقدر برای ما ارزش دارد که زایندهرود، شادگان، هورالعظیم و… ارزشمند هستند. همه جای ایران سرای ماست و باید از آن حفاظت کنیم. اگر اتفاقی در دریاچه ارومیه رخ داده نه به دلیل عناد بین فارسها و ترکها بلکه به دلیل بیتدبیری مسوولان کشور است. جهان صنعت