به گزارش شفاآنلاین:۵۰ میلیون کودک در سراسر جهان در حال ترک موطن خود هستند و ۲۸ میلیون از آنها از خشونت و ناامنی فرار می کنند، از جمله کودکانی که از کشورهای جنگ زده مانند سوریه، عراق و افغانستان تلاش می کنند که به اروپا برسند. در حالی که نقل مکان به یک مکان جدید ممکن است برای بسیاری از آنها زندگی امنتر و فرصتهای بهتری را برای تحصیل فراهم کند، اما ترک خانههایشان همه کودکان را در معرض خطر بیتوجهی، خشونت، و خشونت اقتصادی و جنسی قرار میدهد.
بحران جهانی پناهندگان یک فاجعه سلامت روان است.
تا به امروز، متخصصان بهداشت روان در کشورهایی که پناهنده دریافت می کنند همواره با مشکلات مربوط به کودکان پناهنده و پناهجو دست و پنجه نرم می کنند. یونان از سال ۲۰۱۶ شاهد تعداد بی سابقه ای از مهاجران جدید بوده است، زیرا تعداد فزاینده ای از پناهندگان از این کشور عبور می کنند. با این حال، در همان دوره، پزشکان بدون مرز تنها ۲۰ روانشناس میدانی داشتند که با حدود ۵۳ هزار پناهنده در یونان سر و کار داشتند.
دسترسی محدود کودکان پناهنده به خدمات مراقبت های بهداشتی روانپزشکی بیشتر توسط مطالعه ای در دانمارک نشان داده شد؛ این مطالعه نشان می دهد که تنها ۳.۵٪ از کودکان پناهنده به امکانات روانپزشکی دسترسی دارند این در حالی است که دسترسی همسالان دانمارکی آنها به امکانات روانپزشکی ۷.۷٪ است.
این تفاوت ممکن است با تعدادی از موانعی که کودکان پناهنده در تلاش برای دسترسی به کمک روانپزشکی با آن مواجه می شوند، توضیح داده شود؛ از جمله این موانع عبارتند از عدم آگاهی در مورد در دسترس بودن خدمات، نگرانی در مورد تبعیض در خدمات، مشکل در برقراری ارتباط به دلیل تفاوت زبان و دیدگاه والدین یا بستگان در مورد پارادایم های تشخیصی غربی.
وضعیت سلامت روان کودکان پناهنده
عمل بازداشت برای رفاه کودک مضر است، این موضوع اثرات نامطلوب شدید درازمدتی بر کودکان دارد و نمیتواند به نفع آنها در نظر گرفته شود. عمل بازداشت همچنین موجب تشدید آسیبی می شود که بسیاری از کودکان مهاجر در طول سفرهای مهاجرت خود متحمل می شوند.
رویدادهای آسیب زایی که کودکان مهاجر در طول سفر مهاجرت خود متحمل می شوند، می توانند بسیار ناتوان کننده و طولانی مدت باشند. این رویدادها شامل گلوله باران، ترس از آزار و اذیت و از دست دادن عزیزان هستند. این مشکلات با مسائلی که کودکان پس از اسکان در کشورهای میزبان با آن مواجه می شوند، از جمله فقدان آموزش، موانع زبانی و تبعیض، بیشتر می شود.
این علائم معمولاً با مشکلات تحصیلی (۶/۵۳ درصد)، مشکلات رفتاری (۶/۴۴ درصد) و مشکلات دلبستگی (۸۹/۳۸ درصد) همراه است.
لازم به ذکر است که ارجاعات بیشتر بر اساس دیدگاه تشخیصی غربی انجام می شود.
در نتیجه، ۹۵.۸ درصد از ارجاعات برای کودکان پناهنده مربوط به نگرانی هایی است که با دسته های «راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی » (DSM) مطابقت دارد و تنها ۴.۲ درصد از دلایل ارجاع به عواملی اشاره می کنند که با دسته های DSM مطابقت ندارند، اما از نظر کمک به کودکان پناهنده مهم هستند، مانند استرس پناهندگی، مسائل خانوادگی گسترده و تربیت مشکل ساز.
مداخلات پیشنهادی
برای رسیدگی به برخی از مسائل مطرح شده در این گزارش می توان اقدامات متعددی انجام داد. اولاً، تحقیقات نشان میدهد که خانوادههای پناهنده و کودکان آنها، خدمات بهداشت روانی را ترجیح میدهند که از نظر فرهنگی و زبانی با آنها سازگار باشد؛بهویژه در ارزیابی مشکلات زبان و یادگیری، که میتواند با مشکلات یادگیری جدیتر اشتباه گرفته شود و میتواند سازگاری عاطفی آنها را با فرهنگ جدید تشدید کند.
ثانیاً، مهم است که از مراجعان پرسیده شود که ترجیح میدهند برای درمان مستمر در کجا ویزیت شوند، زیرا شواهد نشان میدهد که کودکان عمدتاً مؤسسه آموزشی خود را انتخاب میکنند.
ثالثاً، تحقیقات نشان می دهد که تنها ۲ درصد از مراجعات توسط یکی از اعضای خانواده انجام شده است. بنابراین، داشتن متخصصانی مانند معلمان، متخصصان اطفال و پرستاران آموزش دیده در زمینه تشخیص مشکلات روانی کودکان پناهنده و حضور در محیط مستقیم آنها حائز اهمیت است تا این مشکلات نادیده گرفته نشوند.
باید به پیشینه فرهنگی و نیازهای خاص کودکان پناهنده احترام گذاشت و درک بیشتری نسبت به آنها نشان داد. این کودکان تعدادی از نقاط قوت خود را در حین رویارویی با چالش های مختلفی قبل از مهاجرت، در حین و بعد از جابجایی می سازند. این بخش از نقاط قوت باید به رسمیت شناخته شده و از آنها حمایت شود تا کودکان پناهنده بتوانند با محیط های جدید خود سازگار شوند.