کد خبر: ۳۰۰۵۶۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۱۹ اسفند ۱۴۰۰ - 2022March 10
مددکاری اجتماعی کار حرفه‌ای است که به افراد، خانواده‌ها، گروه‌ها و جوامع کمک می‌کند تا رفاه فردی و اجتماعی خود را ارتقا بخشند و هدف آن کمک به افراد در توسعه مهارت‌های خود و توانایی آنها در استفاده از منابع خود و جامعه برای حل مشکلات است

شفاآنلاین>سلامت> مددکاری اجتماعی کار حرفه‌ای است که به افراد، خانواده‌ها، گروه‌ها و جوامع کمک می‌کند تا رفاه فردی و اجتماعی خود را ارتقا بخشند و هدف آن کمک به افراد در توسعه مهارت‌های خود و توانایی آنها در استفاده از منابع خود و جامعه برای حل مشکلات است.

به گزارش شفاآنلاین: مددکاری اجتماعی علاوه بر بررسی، کاهش و رفع مشکلات فردی و شخصی، به مسائل اجتماعی گسترده‌تر مانند فقر، بیکاری و خشونت‌های خانگی و… نیز می‌پردازد. ویژگی متمایز مددکاری اجتماعی این است که همزمان به فرد و محیط و همچنین به عدالت اجتماعی توجه و تمرکز می‌کند. به عبارت دیگر، مددکاران اجتماعی علاوه بر بررسی عوامل درونی و روانی فرد به عوامل بیرونی او نیز توجه دارند. بعد از جنگ جهانی دوم، از سال ۱۹۶۰ به بعد، دولت‌ها به این نتیجه رسیدند که جامعه برای رفع نیازها و مشکلات خود در زمینه عملکرد اجتماعی، به یک فرد متخصص نیاز دارد. اما یکی از وظایف مددکاری اجتماعی عبارت است از فعالیتی منظم و هدفمند که با گردآوری امکانات مادی و معنوی و جلب مشارکت‌های مردم در جهت حل معضلات اجتماعی در جوامع شهری و روستایی انجام می‌گیرد. مددکاران در راستای مسوولیتی که دارند از دولت مطالبه‌گری می‌کنند.

اهمیت این موضوع ما را بر آن داشت تا به سراغ رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران برویم و از وی وظایف اصلی این انجمن و چالش‌هایی که در راستای ایفای این مسوولیت دارند را جویا شویم.
دکتر حسن موسوی‌چلک گفت: «یکی از وظایف اصلی انجمن مددکاری اجتماعی ایران مطالبه‌گری است. البته هر فردی که به دنبال مطالبه‌گری است، باید بداند که مطالبه‌گری هزینه‌های سنگینی دارد. چه‌بسا بنده بارها این هزینه‌ها را پرداخت کردم.»

آقای دکتر سابقه تاسیس نهادی به نام مددکاری اجتماعی در جهان و در ایران برای شمار قابل اعتنایی از ایرانیان حتی نخبگان روشن نیست. درباره این تاریخ و نیز فلسفه تاسیس چنین نهادی برای خوانندگان روشنگری کنید.

براساس مطالعات اینکه آمار فقرا و افراد بی‌بضاعت کم شود در ادیان مختلف و از زمان خلقت بوده است. اما ریشه آغازین مددکاری اجتماعی علمی به کشور انگلستان بر می‌گردد. اواخر قرن ۱۵ قانونی به نام قانون فقرای الیزابت برای ساماندهی متکدیان و ولگردان تدوین شد. تقریبا یک سده بعد از آن یعنی ۱۶۰۱ این قانون پیشرفته‌تر شد. الیزابت طی سال‌های متوالی فقرا را شناسایی و کمک کرد. همچنین در سال ۱۸۳۴ میلادی قانون فقرای الیزابت بازنگری شد. اما به مرور زمان ساماندهی به فقرا گسترش پیدا کرد، به گونه‌ای که در سال ۱۸۸۶ آمریکا مرکزی برای بی‌خانمان‌ها ایجاد کرد. همچنین در سال ۱۸۸۷ انجمن سازمان‌های خیریه‌ای آمریکا که مجموعه معروفی است، تاسیس شد. بنابراین آغاز آموزش مددکاری اجتماعی نیز تقریبا در سال ۱۸۹۶ در دوره‌ای شش‌هفته‌ای توسط فلیپ آیرز یکی از مدیران ارشد سازمان خیریه با موضوع کارهای بشردوستانه ایجاد شد. هشت سال بعد مدرسه‌ای در نیویورک به عنوان اولین موسسه آموزش خدماتی بشردوستانه نهادینه شد. بعد‌ها مدارس مختلفی با سرمایه نهادهای خیریه راه‌اندازی شد. در همین زمان‌ها بود که انگلیس نیز افرادی برای کمک به بیماران استخدام کرد. همچنین در سال ۱۹۰۶ مدرسه مددکاری اجتماعی در سه شهر آمریکا آغاز می‌شود و در سال ۱۹۰۷ مددکاری روانی اجتماعی به وجود می‌آید. مریل ریچموند مهم‌ترین نظریه‌پرداز این حوزه بود که نخستین کتاب مددکاری اجتماعی نیز محصول تلاش ریچموند بود. تقریبا در همین دوران بود که مددکاری اجتماعی به عنوان رشته مستقل مورد توجه قرار گرفت. طی سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۹ روش‌های مددکاری فردی مورد توجه قرار گرفت. همچنین طی سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۵ کار با فرد تخصصی‌تر شد و مددکاری گروهی نیز تاسیس شد. از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۰ مفاهیم جدیدی در حوزه روانکاوی مطرح شد و تقریبا تفاوت روانکاوی و مددکاری اجتماعی برمبنای این مفاهیم مشخص شد. از قضا هلن هریس پرلمن کتابی در این خصوص دارد تحت عنوان فرآیند حل مشکل که تفاوت‌ها را به خوبی نشان می‌دهد. همچنین طی سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۵ تاسیس شورای ملی و تشکیل انجمن مددکاری اجتماعی آمریکا رخ داد که تاکنون ادامه داشته و انجمن بسیار قوی بوده است. در همین دوران دبیرخانه دائمی فدراسیون بین‌المللی مددکاران اجتماعی که انجمن ایران هم عضو این فدراسیون است، ۱۹۵۶ رسما تاسیس شد. البته ایده اولیه تاسیس فدراسیون بین‌المللی مددکاران اجتماعی در سال ۱۹۲۸ بود ولی در ۱۹۴۶ این ایده جدی‌تر پیگیری شد اما در سال ۱۹۵۶ فدراسیون بین‌المللی مددکاران اجتماعی به طور رسمی در مونیخ آلمان تاسیس شد و آغاز به کار کرد. همچنین در سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۵ روش‌های مددکاری اجتماعی جامعه‌ای تاسیس شد. مددکاری اجتماعی در سال ۱۳۳۷ نیز به ایران آمد و موسس آن مرحوم ستاره فرمانفرمائیان بود که در سال ۱۳۹۱ فوت کرد.

از نام این نهاد بر می‌آید که یک نهاد مدنی باشد، آیا چنین است؟ یا اینکه نهادی زیر پوشش نهادهای دولتی است؟
فدراسیون جهانی مددکاری اجتماعی نهاد بین‌المللی غیردولتی و مستقل است که زیر نظر افراد خاصی نیست. بنابراین نهاد انجمن مددکاری اجتماعی در ایران نیز انجمن عمومی، غیردولتی، مستقل و غیرسیاسی است. اما خدمات مددکاری اجتماعی الزاما این‌گونه نیست؛ با توجه به تعدد سازمان‌هایی که در حوزه‌های دولتی و غیردولتی، نهادهای عمومی، نهادهای بین‌المللی و بخش خصوصی فعالیت می‌کنند. در هر صورت انجمن مددکاری اجتماعی نهادی غیردولتی، مستقل و غیرسیاسی است. طبیعتا انجمن ایران، موسسات صنفی و انجمن‌های غیردولتی از سازمانی مجوز فعالیت می‌گیرند. مرجع صدور و ناظر بر انجمن‌ها نهاد دولتی است. اما خدمات مددکاری اجتماعی در بهزیستی، وزارت علوم و آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، بانک‌ها، زندان و غیره به طور رایگان مستقر هستند.
دامنه نهاد مددکاری اجتماعی در ایران و در کشورهای دیگر در انجام وظایف چقدر است و شامل چه نوع کمک‌هایی می‌شود. آیا به طور مثال یک نهاد مشورتی است یا اینکه مطابق اساسنامه و قانون اختیارات اجرایی نیز دارد؟
نوع مداخلات مددکاری اجتماعی با اساسنامه سازمان‌های مختلف فرق می‌کند. اینکه در کدام سطح همانند پیشگیری از اعتیاد، طلاق، کودکان کار و آسیب‌های اجتماعی مداخله کنند، فرق می‌کند. تنوع گروه‌های هدف مددکاری اجتماعی بسیار گسترده است. مددکاری که در بانک کار می‌کند با مددکاری که با کودکان کار درگیر است کاملا متفاوت است. بنابراین هر مددکار نوع فعالیت‌اش با محیطی که کار می‌کند، متفاوت است. اما انجمن مددکاری اجتماعی اجرایی نیست که به طور مستقیم به مردم خدمت کند، بلکه انجمن علمی، صنفی و تخصصی است که به سیاستگذاران و سازمان‌های مختلف مشورت می‌دهد. همچنین در راستای مطالبه‌گری فعالیت می‌کند. از مددکاران اجتماعی حمایت و آموزش‌های تخصصی برای آنها برگزار می‌کند. همچنین در بحران‌ها حضور پیدا می‌کنیم. به طورکلی براساس اساسنامه هر انجمنی اختیاراتی دارد.
به نظر می‌رسد با وجود نهادی مثل کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی کار برای نهادی مثل مددکاری اجتماعی فشرده‌تر و تنگ‌تر شده است. آیا این برداشت درست است یا اینکه جنس فعالیت مددکاری اجتماعی با جنس نهادهای یادشده تفاوت دارد؟

پیشتر عرض کردم، سازمان‌های مختلفی در این حوزه فعالیت می‌کنند که حوزه‌های آنها با ما متفاوت است. بنابراین هیچ‌کدام از فعالیت‌های ما با بهزیستی و کمیته امداد تداخل ندارد. انجمن مددکاری اجتماعی فعالیت‌اش را به خوبی انجام می‌دهد و در برخی مواقع با سازمان‌های مذکور تعامل دارد و گاهی ندارد. اما به طور کلی تعاملات با بهزیستی و کمیته امداد وجود دارد زیرا مددکاران ما در این سازمان مستقر هستند. چه‌بسا بخشی از مددکاران اجتماعی سازمان‌های مذکور عضو انجمن نیز هستند. البته بهزیستی و کمیته مستمری به مددجویان پرداخت می‌کنند و تعدادی را هم تحت پوشش دارند، این امری است که ما انجام نمی‌دهیم، زیرا قدرت آنها برای حمایت‌های مالی بیشتر است چراکه در سراسر کشور مراکزی دارند.
اساسنامه و مقررات بالادستی نهاد مددکاری اجتماعی در ایران از سوی نهاد دولت تهیه و تدوین شده است و حدود و مرزهای دخالت دولت در این نهاد چقدر است؟
اساسنامه کلی توسط مجمع عمومی تصویب می‌شود و در نهایت به تایید مرجع صدور مجوز که برای ما کمیسیون ماده ۱۰ احزاب است، می‌رسد. طبیعتا بررسی صلاحیت حراست و امنیتی با وزارت کشور است. بنابراین صدور مجوز و نظارت نیز با وزارت کشور است. اگر به هر دلیلی اختلافی بین اعضا و هیات‌مدیره ایجاد شود طبق روال قانونی نهادهای دولتی می‌توانند مداخله کنند.
شما نهاد خود را نهاد مدنی می‌دانید یا اینکه بیشتر یک نهاد دولتی و یا نزدیک به دولت هستید؟
انجمن مددکاری اجتماعی ایران نهادی غیردولتی و غیرسیاسی است.
شرایط عضویت در این نهاد از سوی شهروندان چیست و باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند و آیا یک نهاد ملی به حساب می‌آیید که در هر استان شعبه دارید و منابع شما به لحاظ مالی از کدام محل تامین می‌شود؟

به طورکلی ما سه گروه عضو داریم: عضو پیوسته، عضو وابسته و عضو افتخاری. افرادی می‌توانند در عضو پیوسته فعالیت کنند که حداقل مدرک کاردانی مددکاری اجتماعی داشته باشند، زیرا این افراد حق رای در مجامع نیز دارند. عضو وابسته افرادی هستند که در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی درس خوانده‌اند و در همین حوزه‌ها نیز فعالیت می‌کنند اما این افراد در مجمع عمومی حق رای ندارند. افرادی که دارای ویژگی‌های علمی هستند نیز با رای مجمع عمومی عضو افتخاری انجمن می‌شوند. همچنین آقای بختیاری، رییس کمیته امداد تنها عوض افتخاری مددکاری اجتماعی ایران است. در حال حاضر نیز کمتر از شش هزار عضو داریم. طبیعتا همانند تمامی انجمن‌ها همه اعضای ما نیز فعال نیستند.
درحال حاضر چند نفر زیر چتر شما از کمک‌ها استفاده می‌کنند و چه کمک‌هایی می‌کنید؟ آیا توانایی و اختیار کمک‌های مالی دارید یا اینکه بیشتر در حوزه مشورت فعالیت دارید و شهروندان چگونه به شما مراجعه می‌کنند؟

انجمن مددکاری اجتماعی ایران به صورت مستقیم به هیچ فردی کمک مالی مستقیم نمی‌کند.
می‌دانیم که نهادهای مدنی در جامعه‌های گوناگون به دلایل گوناگون برای پرکردن شکاف اعتماد میان دولت‌ها و سازمان‌های دولتی با شهروندان تاسیس می‌شوند. آیا در ایران نیز این استنباط وجود دارد و مدیران این نهاد در ایران چنین برداشتی دارند؟
معمولا تمامی تشکل‌ها و سازمان‌های غیردولتی حد واسط بین مردم و حکومت هستند. البته این امر جهانی است و ایران نیز از این امر مستثنی نیست.
با توجه به اینکه حوزه فعالیت نهاد شما حوزه آسیب‌های اجتماعی است، به نظر می‌رسد باید پژوهش‌هایی درباره آسیب‌های اجتماعی در این نهاد انجام شده باشد. به نظرتان مهم‌ترین دلیل رشد آسیب‌های اجتماعی به فرد و خانواده‌ها چیست و سرچشمه این آسیب‌ها کجاست؟ به طور مثال برخی باور دارند سرچشمه آسیب‌های اجتماعی فقر روزافزون در میان خانواده‌های ایرانی است که منابع لازم برای آموزش رسمی و غیررسمی فرزندان را ندارند و برخی به نارسایی‌های فرهنگی و نبود آزادی‌هایی در حد میانگین جامعه تاکید دارند. دیدگاه شما و همکارانتان چیست؟ آسیب‌دیده‌های اجتماعی که به شما مراجعه می‌کنند بیشتر از چه ناحیه‌ای آسیب ‌دیده‌اند و از سازمان شما انتظار دریافت چه کمک‌هایی را دارند؟
حوزه فعالیت مددکاری اجتماعی ایران تنها آسیب‌های اجتماعی نیست. انجمن در سیاستگذاری، مطالعه و مشورت به سازمان‌ها فعالیت می‌کند. همچنین هدف موضوعات انجمن سلامت اجتماعی، مطالبه‌گری، آسیب‌های اجتماعی، فقر و مسوولیت اجتماعی است. طبیعتا آسیب‌های اجتماعی دلایل مختلفی دارد. آسیب‌های اجتماعی تک‌عاملی نیست. بنابراین مجموعه‌ای از عوامل تاثیر می‌گذارد تا شاهد بروز آسیب‌های اجتماعی باشیم. آسیب‌های اجتماعی مختلف نیز می‌تواند متفاوت باشد، بنابراین الزاما شبیه هم نیست. اما یکی از عوامل آسیب‌های اجتماعی، فقر است. بنابراین کمتر کسی رابطه فقر و آسیب‌های اجتماعی را کتمان می‌کند. برخی از اقشار ضعیف شرافتمندانه زندگی می‌کنند ولی برخی دیگر با ارتکاب جرائم سعی در جبران فقر خود دارند. در هر صورت عرصه‌های سیاستگذاری، آموزشی و فرهنگی در افزایش و کاهش آسیب‌های اجتماعی تاثیر می‌گذارد.
در ایران فرهنگ خیررسانی فردی و عمومی مثل انواع خیریه‌ها و نیز نهاد اندرز و پند و احترام به بزرگتر در دوره‌ای در نهادهایی که فعالیت‌شان همتای نهاد شماست رواج داشته و دارد. آیا این را درست می‌دانید؟ شما برای گسترده‌تر شدن حوزه فعالیت از مسیر رشد شمار داوطلبان چه روش‌ها و راهبردهایی دارید؟
ابتدای امر عرض کردم، موضوع خیرخواهی در سازمان‌ها، ادوار و جوامع مختلف وجود داشته است. اما مددکاری اجتماعی به معنای انجام امور خیریه نیست. مددکاری اجتماعی یک رشته‌ای علمی و دانشگاهی است. بنابراین هیچ‌ کس نباید این موضوع را نادیده بگیرد. هر فردی که دلسوز است و در جهت کمک به مردم قدم برمی‌دارد، مددکار اجتماعی نیست. او خیر یا فعال اجتماعی است.
اگر بخواهید صادقانه برخورد کنید درباره وضعیت اجتماعی ایران به ویژه آسیب‌های اجتماعی موجود چه مواردی را بیان می‌کنید و چه تهدیدهایی را برای خطرناک‌تر شدن این آسیب‌ها در حال رشد می‌دانید؟ مثلا اعتیاد، طلاق، دزدی و سرقت، بی‌اعتمادی شهروندان به نهادهای رسمی؟
وقتی مطالبه‌گری می‌کنید، باید بدانید که مطالبه‌گری هزینه دارد. بنده بارها و حتی در حال حاضر نیز این هزینه را پرداخت می‌کنم. فعالیت مددکاران اجتماعی در راستای مسوولیت اجتماعی است که طبیعتا در قبال آن مطالبه‌گری نیز وظیفه دیگری است که گروه‌ها و انجمن‌ها دارند. همچنین در حال حاضر آسیب‌های اجتماعی متفاوت است ولی آسیب‌هایی همانند اعتیاد، فقر، طلاق، بیکاری، حاشیه‌نشینی، فضای مجازی و مفاسد اخلاقی اخیرا بخشی از آسیب‌های دارای اولویتی است که قابل بررسی و پیگیری است. البته در حوزه جرائم نیز سرقت، خشونت‌های اجتماعی و خشونت‌های خانوادگی بخش دیگری از آسیب‌های اجتماعی هستند. روزنامه جهان صنعت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: