کد خبر: ۳۰۰۲۷۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ - ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - 2022March 06
روان‌شناسان معتقدند که سبک‌های متفاوتی برای فرزندپروری وجود دارد. آن‌ها عقیده دارند که سبک‌های فرزندپروری را می‌توان برحسب دو عامل محبت و کنترل پدر و مادر به چهار دسته تقسیم کرد که در ادامه به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

شفاآنلاین>سلامت> روان‌شناسان معتقدند که سبک‌های متفاوتی برای فرزندپروری وجود دارد. آن‌ها عقیده دارند که سبک‌های فرزندپروری را می‌توان برحسب دو عامل محبت و کنترل پدر و مادر به چهار دسته تقسیم کرد که در ادامه به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

۱. کنترل زیاد، محبت کم
برخی از والدین عقیده دارند که سخت‌گیری نسبت به فرزندان، بهترین شیوه تربیتی و ضامن موفقیت آن‌ها در آینده است؛ اما متاسفانه برخی از والدین سخت‌گیری را از اندازه می‌گذرانند. آن‌ها فراموش می‌کنند که هر کودکی به‌طور طبیعی تمایل به آزادی و استقلال عمل دارد. سخت‌گیری بیش‌ازحد، روح آزادی را در کودک از بین می‌برد و این الگو را در او نهادینه می‌کند که آزاد و مستقل بودن، نامطلوب است. در دنیای پررقابت امروز، کودک باید دارای اعتمادبه‌نفس باشد و این مهم نیز تنها از طریق پشتیبانی والدین به‌دست می‌آید. در شرایطی که پدر و مادر تنها سخت‌گیری و کنترل و نه عشق و محبت را به‌کارگیرند، فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می‌دهند و در تصمیم‌گیری‌های زندگی‌شان ناکام می‌مانند، زیرا همیشه این پدر و مادر بوده‌اند که تصمیمات لازم را برای آن‌ها گرفته‌اند.
روان‌شناسان به این پدیده، فرزندپروری قدرت‌طلبانه می‌گویند. کودکانی که دارای والدین قدرت‌طلب باشند، استقلال لازم را به دست نمی‌آورند و در شرایط تصمیم‌گیری دچار اضطراب می‌شوند. آن‌ها تمایل پیدا می‌کنند که در تمام فعالیت‌ها نقش دوم را بازی کنند.
۲. کنترل کم، محبت زیاد
نوع دیگری از فرزندپروری وجود دارد که در آن، والدین عشق و محبت بیش ‌از اندازه، بدون اعمال کنترل‌های لازم را ابراز می‌دارند. این‌گونه پدر و مادرها، تحت تاثیر این کج‌فهمی و سوءبرداشت که «روان‌شناسان با تنبیه مخالف‌اند»، از به کار بردن هر نوع تنبیهی اجتناب می‌کنند. واقعیت این است که کودکان برحسب رفتار و اعمالشان، به تنبیه متناسب نیاز دارند. تشویق و تنبیه تنها شیوه‌ای است که باعث می‌شود کودک بین آنچه درست و آنچه نادرست است فرق قائل شود. اشتباه عمومی این است که ازیک‌طرف، بسیاری از والدین در تنبیه کردن، رفتارهای ناسازگار و ناهمخوان نشان می‌دهند. به‌عنوان‌مثال کودکی در یک موقعیت برای کاری که کرده است توبیخ می‌شود و در موقعیت دیگر، انجام همان کار یا نادیده انگاشته می‌شود و یا حتی مورد تشویق قرار می‌گیرد. این کار، کودک را گیج می‌کند. از طرف دیگر، برخی از والدین حتی در شرایطی که کودک باید تنبیه شود، از این کار سر باز می‌زنند و یا او را تنبیه بدنی می‌کنند. استفاده مناسب از تنبیه و تشویق به کودک این حس را القاء می‌کند که والدین دوستش دارند، اما برخی رفتارها و اعمال او را تائید نمی‌کنند.
۳. کنترل کم، محبت کم
کودک نمی‌تواند در خلا عاطفی رشد یابد. اگر والدین هیچ‌گونه عشق و محبتی نشان ندهند، زندگی برای کودک بی‌ارزش و بی‌ثمر می‌شود. کودکان به‌طور طبیعی بیشتر هیجانی و احساسی هستند تا عقلانی و منطقی. رشد صحیح شخصیت از ترکیب هماهنگ این دو صورت می‌گیرد. هنر این ترکیب، تنها درصورتی‌که والدین بتوانند محبت و کنترل را به نسبت صحیح به فرزندشان نشان دهند، به دست می‌آید. هنگامی‌که والدین رفتار فرزند را کنترل کنند، او درک می‌کند که کنترل کردن برای یک زندگی اجتماعی آرام، کاملاً ضرورت دارد. به همین ترتیب، فرزندان نیاز به محبت دارند. هنگامی‌که فرزند احساس خطر می‌کند، آغوش مادر به او اطمینان و آرامش می‌بخشد. کودکانی که دچار فقر و محرومیت هیجانی و عاطفی هستند، نمی‌توانند در آینده شریک خوبی در زندگی زناشویی باشند، زیرا پیوند موفق بین زندگی دو فرد از طریق عشق برقرار می‌گردد؛ بنابراین هیجانات باید به شیوه قابل قبولی تنظیم و کنترل شوند. فرزندپروری بدون کنترل و محبت، مطلوب نیست و به همین دلیل روان‌شناسان این نوع فرزندپروری را «غافل و بی‌مبالات» می‌نامند.
۴. کنترل زیاد، محبت زیاد
از آنچه تاکنون گفته شد کاملاً روشن است که بهترین شیوه فرزندپروری آن است که همراه با کنترل مناسب و محبت کافی باشد. والدین باید بین کودک به‌عنوان یک انسان از یک‌سو و رفتارهای کودکانه او از سوی دیگر، تفاوت قائل شوند. والدین با کنترل و محبت زیاد، این فرق را بین کودک و اعمالش قائل می‌شوند. آن‌ها کودک را به خاطر رفتارهای پسندیده‌اش تشویق و به خاطر اعمال ناپسندش تنبیه می‌کنند. این والدین رفتار سازگار و همخوانی در ارتباط با فرزندانشان دارند. آن‌ها فرزندشان را با تنبیه به خاطر رفتاری در یک روز و تشویق به خاطر همان رفتار در روز دیگر، گیج نمی‌کنند. کودکان نیز همانند همه ما، رفتارهای سازگار را بسیار آسان‌تر از رفتارهای نامتعادل درک می‌کنند. مهم‌ترین نکته در اینجا این است که هنگامی‌که کودک برای رفتارش تنبیه شد درک می‌کند که پدر و مادرش هنوز به او به‌عنوان یک فرد عشق می‌ورزند. نقطه مقابل این، هنگامی است که والدین به‌طورکلی فرزند را طرد کنند. این امر می‌تواند باعث کاهش اعتمادبه‌نفس کودک شود. روان‌شناسان این نوع فرزندپروری را «موفق» می‌نامند.فاطمه رسولی / روزنامه آفتاب یزد
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: