من و تو میدانیم خدایی هست که به میلیاردها نفر اثر انگشت و اسکن چشم متفاوت داده تا هر کس مسوول امضای اعمال خودش با نگاه منحصربهفرد خودش باشد؛ خدایی که هرلحظه و هر نفس با من و توست و ناظر و شاهد بر اعمالمان و حتی نیت و تفکرمان.
شفاآنلاین>اجتماعی>اسفند هر سال که میرسد غمی کهنه چنگ میزند به دلم، ریش میشود قلبم. انگار همین دیروز بود که هنگام سال تحویل با یک بغض کال در گلو، چشمانمان را بستیم و «یا مقلب القلوب» خواندیم و بعد هم ناخواسته چند قطره اشک پنهانی ریختیم برای غمها و شادیهایمان؛ برای داشتهها و نداشتههایمان در سالی که مثل برق و باد گذشت!
اسفند هر سال که میرسد، غرق در افکارم به ای کاشهایی میاندیشم که نمیدانم آیا در سال نو، مجالی برای جبرانش خواهم داشت؟!
چند روز پیش که در محفلی صحبت از تقوای رسانهای بود، دلنوشته یک نوجوان اشکم را درآورد: «ما نوجوونها و جوونها گناه داریم، لطفا ما را تنها نگذارید.»
این جمله غمدار که خودش یک کتاب بود و یک دنیا حرف، بیاختیار مرا به یاد تو و سایر فرزندانمان در این خانواده بزرگ انداخت؛ به یاد فروردین و اردیبهشت و دی و اسفندهایی که غرق در روزمرگی یا بیتفاوتی و خودخواهیهای خود، فراموشتان کردیم و تنهایتان گذاشتیم.
از من کمترین خواستهاند درباره موضوع بنویسم! عجبا! پدری بنویسد که خود نیازمند و تشنه آموختن است! من اما به رسم و وظیفه پدری، برای تو عزیزتر از جانم مینویسم؛ به احترام همه روزها و شبها و سالهایی که به کار و تحصیل و پژوهش در دنیای رسانه و ارتباطات گذشت و نشد برایت پدری باشم که باید.
بهتر از جانم؛
پیش از آنکه از آموختههایم درباره معنا و مفهوم تقوای رسانهای بگویم باید از تفکر صحبت کنیم. به نوعی میتوان گفت تفکر یعنی پرسش اندیشمندانه و منتقدانه، برای داشتن آرامش و ایجاد تغییرات لازم با هدف اثرگذاری در درون و برون خویشتن.
چند بار برایت از «توهم دانایی بدتر از جهل» گفتهام که خیلیها اسیرش میشوند و دیگر هیچ نمیآموزند. ابنسینا با آن همه دانش میگوید: «تا بدانجا رسید دانش من، بدانم همی که خیلی نادانم!»
عزیزتر از جانم؛
من تقوای رسانهای را خودمراقبتی در دنیای جذاب اما رازآلود و بسیار پیچیده رسانه معنا کردهام و معتقدم خودمراقبتی، یعنی مهارت داشتن سلامت روان، یعنی رمز آرامش در دنیای رسانه و ارتباطات، یعنی مهارت استفاده درست از رسانه، یعنی بدانم اگر اصول و فنون شنا کردن را ندانم و به دریا بزنم، غرق میشوم!
من و تو میدانیم خدایی هست که به میلیاردها نفر اثر انگشت و اسکن چشم متفاوت داده تا هر کس مسوول امضای اعمال خودش با نگاه منحصربهفرد خودش باشد؛ خدایی که هرلحظه و هر نفس با من و توست و ناظر و شاهد بر اعمالمان و حتی نیت و تفکرمان.
بهتر از جانم؛
تقوا یعنی مهارت خودمراقبتی برای حفظ مهر خدای بیهمتا در قلب؛ خدای آرامبخش دلها؛ خدای پاکی که به فضای ناپاک نظر نمیکند.
من آموختهام تقوای رسانهای یعنی هرگز غفلت نکنم و حواسم ششدانگ جمع باشد و بدانم در دنیای بیدر و پیکر و بعضا بیرحم رسانه، توجه به هر محتوایی که مرا حتی برای یک لحظه از یاد خداوند متعال غافل کند، یعنی بتپرستی؛ یعنی کفر!
عزیزتر از جانم؛
به عنوان یک پدر باید به تو بیاموزم که هر آنچه را میبینی و میشنوی و میخوانی، اثر خود را بر مغز و روانت میگذارد و فرهنگ و سبک زندگی تو را شکل میدهد؛ چه بخواهی چه نخواهی!
«ن والقلم و مایسطرون» قسم به قلم و آنچه که مینویسد.برایت باز هم خواهم نوشت؛ اگر باشم، اگر بخواهی.
بهروز آرمان/ روزنامهنگار و دانشجوی دکترای علومارتباطات اجتماعی