شفا آنلاين-زندگی در جهان پیرامون، نیازمند توجه به زوایای متعدد است تا بتوان به اهداف والاتری در زندگی دست یافت. لازم است هر فرصتی که در اختیار انسان قرار میگیرد، به بهترین نحو سپری شود تا نتیجه مطلوب حتی در معمولیترین لحظات زندگی برای فرد به ارمغان آید.
به گزارش
شفا آنلاين،اوقات فراغت یکی از همین فرصتها است که هر یک از جوامع مختلف، مدیریت آن
را به گونهای متفاوت در دست میگیرند. بر همین اساس در جوامع پیشرفته و
صنعتی که به تمام ابعاد زندگی با نگاه تیزبینانهای پرداخته میشود، بحث
اوقات فراغت و پوششدهی هرچه بهتر آن از نظر دور نمانده است، در حالی که
شکاف یا گسست بین نسلی در این جوامع معنای چندانی ندارد و والدین دغدغهای
برای گذران اوقات فراغت فرزند ندارند، در صورتی که نمیتوان پدیده گسست
نسلی را در ایران نادیده گرفت و بالطبع همین فاصلهها باعث میشود تا اوقات
فراغت کودکان و نوجوانان با مخاطراتی همراه شود.
متخصصان مسائل اجتماعی بر
این اعتقادند که از طریق پیوند نسل قدیمیتر با نسل جدید، میتوان ضمن
پرورش احساسات مثبت، اوقات فراغت هر دو نسل را غنیتر ساخت.با دکتر علیرضا
شریفی یزدی جامعهشناس و عضو پژوهشکده خانواده به گفتوگو نشستیم تا ابعاد
مثبت و منفی سپری شدن اوقات فراغت نسل جدید در کنار پدربزرگها و
مادربزرگها را واکاوی کنیم.
ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی شکاف یا گسست میان نسلی چیست؟
واقعیت این است که انتقال فرهنگ توسط نسل صورت میگیرد و با وجود رسانهها
و نهاد آموزش و پرورش، هنوز اصلیترین عامل انتقال فرهنگهایی مانند فرهنگ
ایرانی با وجود تراکم 3 هزار ساله از این طریق ادامه دارد. با وجود این با
توجه به جامعه در حال گذار، ارتباط افراد و حتی اعضای یک خانواده با هم
نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است، بویژه در صورتی که تفاوت چشمگیری مانند
اختلاف سن، دیدگاه و سبک زندگی هم به آن اضافه شود از میزان رغبت و نزدیکی
نسلها نسبت به یکدیگر کاسته میشود.
آیا سپری شدن اوقات فراغت کودکان یا نوجوانان در کنار بزرگوالدها به منظور جلوگیری از شکاف یا گسست یاد شده مؤثر است؟
چه خوب است نسل میانجی (والدین) از تعطیلات تابستان به عنوان فرصتی برای
ارتباط هرچه بیشتر و بهتر نسل نوتر با نسل قدیمیتر استفاده کند تا به این
ترتیب اطلاعات و تجربه نسل قدیم به نسل بعدی انتقال پیدا کند و همچنین سرعت
تغییر جامعه تعدیل شود.
از بیان ضربالمثلها و فولکلورهای قدیمی گرفته تا زاویه نگاه به زندگی،
معنویت و اخلاقیات بزرگ والدها، همه و همه جزو مواردی هستند که نسل نو و
نسل قدیم را به یکدیگر پیوند میدهد، چرا که مسنترها گنجینهای از اطلاعات
و تجربههای متراکم هستند که در اکثر مواقع این تجربهها نادیده گرفته
میشوند بویژه که با ورود تکنولوژی و پیچیدگیهای دنیای مجازی، از این منبع
غنی دانش و تجربهای که در سالها انباشتهاند، غفلت میشود.
چنین ارتباطی برای سالمندان نیز مثمر ثمر است؟
جامعهای که در آن زندگی میکنیم، در حال پیر شدن است و سالهای آینده بخش
بزرگی از جمعیت کشور به جمع سالمندان میپیوندد. از اینرو برقراری چنین
روابطی موجب میشود سالمند احساس رانده شدن نداشته و به انزوا کشیده نشود و
از عواقب ناخوشایندتری مانند سپردن او به سرای سالمندان جلوگیری به عمل
آید. در واقع از کارکردهای مثبت این فرصت ایجاد شده، بهداشت و سلامت روان
سالمند است و مطالعات انجام شده مبنی بر اینکه سلامت روان و جسم آنها با هم
در ارتباط است، مؤید این موضوع است.
چه تأثیر مثبتی کودک یا نوجوان از این ارتباط کسب میکند؟
وقتی کودک یا نوجوان برای مدت طولانی با بزرگ والدها ارتباط میگیرد،
مهارت برقراری ارتباط را با افرادی که نقاط مشترکشان محدود است، به دست
میآورد و تسامح و تساهل و توانایی تحمل نظرات دیگران که امروزه جای آن در
نهاد آموزش و پرورش و خانوادهها بسیار کمرنگ است، افزایش پیدا میکند.
موضوع مهم دیگر این است که امروزه مدتی پس از به دنیا آمدن فرزند، اتاقش
تغییر میکند و کمکم وسایل ارتباطی شخصی و جداگانهای مانند کامپیوتر،
موبایل و... در اختیارش قرار میگیرد که موجب جدایی ذهنی و اختلافنظر او
با والدین و بزرگوالدها میشود.
علاوه بر این، عاطفه و نگاه بشردوستانه به
محیط اطراف و دیگران که نشاندهنده هوش هیجانی است، در این کودکان و
نوجوانان قویتر است، زیرا مدتی در کنار کسانی که از دو نسل متفاوت هستند،
زندگی کردهاند و به همین واسطه، علقه و علاقهشان بیشتر میشود و به رشد
عاطفی و اخلاقی و بالا رفتن هوش هیجانی آنها کمک میکند، به همین دلیل
گذراندن اوقات فراغت در کنار بزرگوالدها، یکی از بهترین اقداماتی است که
جنبه تربیتی هم دارد.
در این همراهی به چه زوایای دیگری باید توجه کرد؟
معمولاً افراد با پا نهادن به مرحله پیری، محافظهکار و دارای نگاه
بستهتری میشوند و این خصیصه برای کودک و نوجوانی که خلاق و پویا است و
شکستن مرزها از ویژگیهای رفتاری مقتضی سن و سالش است، مشکلاتی را از این
منظر برایش به وجود میآورد. همچنین ممکن است به دلیل رکودی که افراد
سالمند به آن دچار میشوند، کودک یا نوجوان نیز آرام و گوشه عافیتطلب شود
یا اینکه به مسائل پیشرو تفکر نکند.
برای رهایی از این مشکلات، نیاز به چه اقدامی است؟
در این میان بهترین تعدیلکننده، والدین یا نسل میانجی هستند، ضمن اینکه
بهتر است گاهی اوقات هر سه نسل در موقعیتی مانند زمان صرف شام که حامل
حرفهای مشترک است، کنار هم بنشینند و از موضوعی که برای هر سه آنها ملموس
است، صحبت کنند و از بحث در مورد مسائل مربوط به زندگی مدرن بپرهیزند که
این کار کسالت خاص خود را به همراه دارد.
ایران