نقش این سازمان ببشتر به عنوان یک عامل تعادل، نظم بخشی و ارتباط بین سه رکن مردم، جامعهی پزشکی و حاکمیت است
شفاآنلاین>سلامت> نظامپزشکی بر طبق اساسنامهی آن به هیچوجه یک ساختار ششدانگ صنفی نیست و اگر جامعهی پزشکی برای مشکلات صنفی خود خواهان تعامل با آن است باید روی توان واقعی آن و در چارچوب اساسنامهاش تکیه کند.
به گزارش شفاآنلاین: در واقع منظور این است که اعضای این جامعه باید در بسترهای مختلف به کار صنفی بپردازند و روی این سازمان هم، تنها به عنوان بخشی از یک پازل کلی و عرصهی بزرگتر حساب باز کنند.
نقش این سازمان ببشتر به عنوان یک عامل تعادل، نظم بخشی و ارتباط بین سه رکن مردم، جامعهی پزشکی و حاکمیت است. چنانکه در بندهای مربوط به مادهی دو اساسنامه، حفظ و حمایت از حقوق بیماران در کنار تلاش برای حفظ و حمایت از حقوق صنفی شاغلین حرف پزشکی در کنار هم ذکر شده است.
مسالهای که قطعا باید آن را به فال نیک گرفت.چرا که افراد این صنف فرزندان همین آب و خاک و مردم آن هستند و حفظ و تداوم حقوق افراد جامعه در مورد سلامت و درمان یکی از خواستههای اصلی پزشکان است که بدان سوگند هم خوردهاند و برای تحقق آن با افتخار کنار مردم و نظام پزشکی ایستادهاند.
از طرفی حقیقت دور از ذهن ولی واقعی جامعه این است که قسمتهای بزرگی از
جامعهی پزشکی دچار مشکلات اقتصادی شدهاند. انتظار جامعهی پزشکی این است که درامد و شرایط اقلیتی از این جامعه که ویترین پر زرق و برقی از صاحبان ثروت و مکنت فراوان -از راههای درست یا نادرست- هستند، ملاک قضاوت کل این جامعه قرار نگیرد. متاسفانه باید اذعان نمود که پزشکان زیادی بدور از هرگونه مطایبه یا تعارف حتی دچار بحران جدی معیشت شدهاند. رسانههای زرد و فرصتطلبانی که قصد دارند به رابطهی بیمار و پزشک -که شرطی مهم در تحقق یافتن درمان است- ضربه بزنند به سراغ ویترین پرزرق و برق کم تعداد این حرفه میروند و با تعمیم دادن آن به کل پزشکان سعی در ارائهی تصویری مخدوش و غیر واقعی از اوضاع اقتصادی آنان دارند.
اینجا است که سازمان با توجه به وجه تنظیمگری خود بین مردم و جامعهی پزشکی میتواند نقش مهمی ایفا کند و با اتخاذ روشهای علمی، حرفهای و شفاف اطلاعرسانی و رسانهنگاری به نشان دادن مسائل پنهان از دید جامعه در مورد شرایط و مشکلات بدنه و در واقع اکثریت جامعهی پزشکی بپردازد.
از طرف دیگر ایجاد ارتباط و توازن بین پزشکان و حاکمیت نیز جز وظایف سازمان تعریف و در بند پ ماده دو اساسنامه بر آن تاکید شده است.
بنابراین سازمان یک راه ارتباطی رسمی و امن است که میتواند نقطهی مشترک فعالیتهای صنفی و خواستههای بدنهی جامعه پزشکی را بدون واسطه به اطلاع حاکمیت برساند در عین اینکه از قابلیت ارزشمند قدرت چانهزنی با حاکمیت هم برخوردار است..
در مورد مسالهی مهم تعرفه انتظار از سازمان در چارچوب اساسنامه این است که میزان تعرفهی محاسبه شدهی انجمنهای مختلف پزشکی -که بر اساس محاسبات ریاضی و منطبق بر اصول اقتصادی است-را پس از بررسی و تایید در محضر جامعه اعلام نماید تا مردم به صورت شفاف از مقدار واقعی این عدد و رویهی منفعتطلبانهی بیمهها در جاخالی دادن بین مردم و پزشکان و عدم پرداخت هزینهی واقعی و تمام شدهی درمان آگاه شوند. این آگاهی و گردش آن، میتواند نقطه شروع تغییر این روال نادرست به مدنیترین شکل ممکن باشد.
ضمن اینکه سازمان بدون خروج از مفاد اساسنامه میتواند از امضای نامهی دستوری تعرفه آن که تحت فشار و به کام بیمهها تنظیم شده است و فاقد حداقلهای منطق ریاضی و اقتصادی است،خودداری نماید.
از طرف دیگر از حلقهی مسوولیت سازمان در همهی ارکان و ردهها و خصوصا در سطح ریاست کل، ریاست شورایعالی و ریاست کلانشهرها بهخصوص تهران انتظار میرود با توجه به روابطی که با نهادهای حاکمیتی دارند یا ایجاد میکنند، با گفتمانی شفاف و مبتنی بر شواهد و مستندات، شرایط واقعی صنف پزشکی را به اطلاع آنان برسانند و حمایت آنان از پزشکان را در چالشهای ناگریز آینده جلب نمایند.
بنابراین میبینیم که سازمان نظام پزشکی هر چند کاملا صنفی نیست اما باتوجه به داشتن قدرت مانور رسمی در مورد ارتباط با مردم و حاکمیت میتواند اقدامات موثری را انجام دهد.
بین جامعه پزشکی و سازمان نیز ارتباطی دوطرفه باید حکمفرما باشد که درخواستهای منطقی و در حد توان و در چارچوب اساسنامه از سازمان از طرف صنف و تلاش واقعی، مستند و مبتنی بر برنامه مدون از طرف سازمان شرط بقای این رابطه خواهد بود.