کد خبر: ۲۹۷۰۰۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۹ دی ۱۴۰۰ - 2022January 09
بسیاری از اقتصادهای رفاه و نیمه رفاه خصوصا در ابتدای پاندمی سعی کردند از مردم و صنایع خود تاحدی ممکن حمایت نمایند.

شفاآنلاین>سلامت> امپراطوری کرونا طی مدت اخیر در چهارگوشه دنیا حکمرانی کرده، با وجود همه‌ی پیشرفت‌ها در درمان و انجام واکسیناسیون جهانی، همچنان قربانی می‌گیرد. این ویروس با این گسترش جهانگیر قطعا تمام مسائل و مناسبات جهان را متاثر از خود نموده و اقتصاد هم به عنوان یکی از ساحت‌هایی بسیار تاثیرپذیر در این زمینه شمرده می‌شود.

بسیاری از اقتصادهای رفاه و نیمه رفاه خصوصا در ابتدای پاندمی سعی کردند از مردم و صنایع خود تاحدی ممکن حمایت نمایند.

در این میان اقتصادهای نئولیبرال نیز درگیر و نظاره‌گر اوضاع بوده‌اند.
نام نئولیبرالیسم همواره با مفهوم دولت حداقلی متبادر می‌شود. مکتبی که صرفا برعرضه و تقاضا و توسعه‌ی مقررات زدایی تکیه‌داشته، با خدمات بیمه‌ای و اجتماعی همگانی به شدت مخالف بوده، برای اولویت‌های محیط زیستی در برابر اقتصاد هیچ ارزشی قائل نبوده، بر تفوق صنایع زنجیره‌ای در مقیاس جهانی بر تجارت‌های منطقه‌ای، محلی و خرد تاکید دارد. دولت در مکتب نئولیبرالیسم تنها حد ناظمی مورد قبول است که از این اصول مکتب صیانت کند.

حتی اخیرا برخی از سهام داران غول‌های بزرگ اقتصادی برای تسریع خواسته‌های خود مستقیما وارد دولت‌ها شده‌اند(امثال ترامپ و یا رکس تیلرسون که با سابقه ریاست غول نفتی آکسون‌موبیل به سمت وزارت خارجه آمریکا در اوائل دولت ترامپ پرتاب شد)

بحرانی مثل کرونا برای ایجاد ‌تغییرات مورد نظر اقتصادهای نئولیبرال می‌تواند فرصتی مغتنم باشد، به این معنی که کارهایی که انجام آن در شرایط عادی به خاطر مخالفت جامعه ناممکن یا بسیار دشوار می‌نماید، در این زمان که مردم، بحران‌زده و درگیر شوک کرونا هستند، قابل انجام می‌شود.
نئولیبرال‌ها از بهت و بهم ریختگی روانی و احساسی افراد و جامعه در شوک‌هایی مثل جنگ، بلایای طبیعی، بیماری‌های اپیدمی و پاندمی و... به عنوان فرصت‌هایی مغتنم برای جا انداختن سیاست‌های خود استفاده می‌کنند.

چنانکه گفته شد، مقررات‌زدایی یکی از ویژگی‌های بارز این مکتب اقتصادی است که -کرونا چنانکه در ادامه به آن می‌پردازیم - زمینه را برای ایجاد آن فراهم می‌کند.
ترجمان و الفبای سیاست مقررات‌زدایی در عمل همانا حذف تعیین حداقل دستمزد برای کارگران، کارمندان و...، عدم تعیین حداکثر ساعت کاری مشخص، مرخصی استحقاقی، مزایای مشاغل سخت و... و سپردن تعیین همه‌ی آنها به کارفرماست.

مقررات زدایی دوست دارد فرایند بیمه کردن کارکنان را حذف کرده یا به حداقل موارد پوشش محدود نماید و وضعیت اشتغال افراد را در معلق‌ترین حالت خود -به‌صورت قراردادی با کمترین مسئولیت برای کارفرما- نگه دارد تا تعدیل و اخراج بی‌حساب و کتاب کارکنان ممکن شود. کرونا باعث ایجاد رکود در بسیاری از زمینه‌های اقتصادی شده است. مسئله‌ای که باعث کاهش سود و پول درگردش می‌گردد.

عقلانی و منصفانه این است که این فشار بین تمام اجزای یک بنگاه اقتصادی از کارگران تا کارفرمایان و مدیران ارشد تقسیم شود و همگی در کنار هم شوک ناشی از بحران را با حداقل عوارض از سر بگذرانند.

اما بروبچه‌های شیکاگو (شاگردان میلتون فریدمن استاد دانشگاه شیکاگو که مهمترین نظریه‌پرداز تئوریزه‌کننده اجرای نئولیبرالیسم در اقتصاد کشورها است.او شاگردان زیادی در این راه تربیت کرده که به بروبچه‌های شیکاگو معروف هستند) خود را تنها متعهد به حقوق کارفرمایان و سرمایه‌گذاران اصلی می‌دانند و اینجا است که مقررات زدایی چون اکسیری بی‌نظیر از آستین‌شان بیرون می‌آید و به غیرعادلانه‌ترین شکل راه پیش کارفرمایان می‌گذارند. از کاهش حقوق نسبت به قبل گرفته تا ساعات کار بیشتر ازگذشته، اخراج نیروها برای جذب نیروهای جدید نیازمند با شرایط دلخواه‌
( حقوق کمتر و پذیرفتن مسئولیت کمتر در برابر آنان ) و...همه زیر بیرق خوشرنگ مقررات‌زدایی و رشد اقتصادی انجام می‌شود.

در کنار این موارد ترس مردم از بیماری و نگرانی در زمینه بهبود بیماری باعث می‌شود، سرمایه‌شان را راحت‌تر از قبل خرج کنند و به جای پیگیری کامل بیمه‌ها و خدمات عمومی از جیب بپردازند. فرصتی بی‌نظیر برای کاهش هر چه بیشتر خدمات بیمه‌ای-دولتی درمان و کاهش سایر خدمات اجتماعی رفاهی و پولی کردن هرچه بیشتر آن که از پایه‌های اساسی نئولیبرالیسم است. به بیانی مجملتر بحران، ترس و آشفتگی روانی ناشی از آن زمانی مناسب برای کمتر کردن هرچه بیشتر خدمات عمومی-اجتماعی پولی شدن آن خواهد شد.به عنوان یک مثال در ابعاد بسیار کوچکتر در قبال کرونا بعد از طوفان کاترینا، در حالی‌که مردم هنوز بهت زده‌ی بحران و سردرگم بودند، اقداماتی چون تخریب اقامتگاه‌های عمومی اقشار تهیدست و آسیب‌پذیر، لغو قوانین محیط زیستی، کاهش خدمات عمومی، لغو برنامه‌های پزشکی کمک به نیازمندان و...بدون اینکه آب از آب تکان بخورد، انجام گرفت!

در حالی‌که حتی آدام اسمیت که از نظریه‌پردازان اولیه، اصلی و مولف نظام سرمایه‌داری مدرن است مواردی از قبیل رفاه اجتماعی، بهداشتی و... را بر عهده و وظیفه دولت‌ها می‌داند، نئولیبرال‌ها با نظراتی ارتدکس‌تر از اسلاف خود به فروش خدمات اجتماعی، رفاهی، پزشکی و...حتی در شرایط ویژه و بحرانی معتقد هستند.بنابراین شرایط کرونا به جای اینکه به ایجاد محملی مبتنی بر انسانیت و برابری برای حمایت از مردم در زمینه تامین اجتماعی، پزشکی و ایجاد آسودگی خیال برای آنها باشد، به سرگردنه و بزنگاهی بالقوه برای پولی‌کردن خدمات و لخت کردن مردم تبدیل می‌شود.
برای توجیه این مسئله نیز به شکل بی‌ربطی برنامه‌های عمومی رفاه اجتماعی را مخالف آزادی انسان‌ها تحلیل می‌کنند و سیاست‌های تامین اجتماعی را باعث خیالبافی مردم (بخوانید پررو شدن امید اندک مردم به آینده‌ای کمی بهتر) توصیف می‌‌‌کنند.

کرونا در عین حال درس‌های زیادی هم به ما داده‌است: همدلی هرچه بیشتر،استفاده کردن بهینه از وقت،زندگی را زندگی کردن، کشف نقاط ناشناخته فضای مجازی، شناخت توانایی‌های جدید و...
در کنار این آموزه‌ها باید گفت سکه بحران روی دیگری هم دارد که می‌تواند الهام بخش تغییرات مثبت باشد.

برای ایجاد این شرایط استراتژی اصلی بوجود آمدن نهضت همه‌گیر اطلاع‌رسانی و روشنگری در میان همه‌ی مردمان جهان است که اکثریت جامعه از طبقات آسیب‌پذیر اقتصادی تا طبقات متوسط و فعالان اجتماعی به عنوان پیشاهنگان آنان در زمینه‌های مختلف چون حمایت از اقلیت‌ها، برابری جنسیتی، مهاجرت، ضدنژادپرستی، زنان سرپرست خانوار، کودکان کار و... با هم مرتبط شده و از حالت جزیره‌ای خارج شوند تا در شرایط بحران دستپاچه نشده، چون سد محکمی مانع اجرای سیاست‌های فقرزای نئولیبرالیسم گردند. یعنی به جای بهت‌زدگی و تحت‌تاثیر شرایط تحمیلی قرار گرفتن در بحرانی چون کرونا اتفاقا ابتکار عمل را به دست بگیرند و شرایط را سمت شیوه‌هایی انسانی‌تر سوق دهند به طوریکه توسعه پوشش خدمات بیمه‌ای و امکانات رفاهی عمومی به‌طور جدی و به عنوان یک هدف مدنظر باشد، اقتصادهای کوچک و تجارت‌های محلی در برابر غول‌های زنجیره‌ای برندها فرصتی برای نفس کشیدن پیداکنند، اجرای سیاست‌های حفظ محیط زیست خط قرمز به قدرت رسیدن دولتها گردد و در نهایت زندگی بهتری برای همه خصوصا برای طبقات کمتر برخوردار در این دوره بحرانی ممکن شود. در عین‌حال ضمن نگاه به آینده و برای دوران پساکرونا نهایت سعی صورت گیرد تا به جای فقر تحمیل شده گزینه‌های زندگی بخش بیشتری برای انتخاب پیش روی همه‌ی انسانها باشد.بابک خطی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: