جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران مخالفت خودر را با این ادغام اعلام کرده و اعتقاد دارد وزارت علوم آنقدر در مشکلات خودش گرفتار است که جای بیشتر برای گرفتار کردن پزشکان و دانشجویان پزشکی ندارد
شفاآنلاین>سلامت> درحالی که مخالفتهای زیادی عمدتا از سوی جامعه سلامت کشور مطرح شده است، وزیر علوم میگوید با این ادغام، رتبه جهانی دانشگاههای ایران بهتر میشود
به گزارش شفاآنلاین: تقریبا هرچند سال یکبار بحث ادغام آموزش وزارتخانههای علوم و بهداشت با یکدیگر مطرح میشود و بعد از مدتی هم این بحث را کنار میگذارند. این بار وزیر علوم به صراحت از مزایای این ادغام گفته و بر اجرای آن تاکید کرده که همین موضوع موجب واکنشها و مخالفتهای متعددی شده است.
محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم در توضیح استدلالش، تاکید کرده بود: «شورای عالی انقلاب فرهنگی اصل تاسیس و کارکردش این است که فراتر از تعارض منافع و مسائل سیاسی باید موضوعات را پیگیری بکند. در اینراستا هر چه زودتر آموزش دو وزارتخانه بهداشت و علوم با هم ادغام شوند، جلوی ضررهای بیشتر گرفته خواهد شد. اگر دانشگاههای وزارت بهداشت و وزارت علوم در کنار هم قرار بگیرند، رتبهبندی دانشگاههای ایران در ابعاد بینالمللی فرق خواهد کرد. همچنین درخصوص بخش
ظرفیتهای پزشکی، یک استاندارد جهانی نسبت پزشک عمومی با جمعیت وجود دارد. اگر طبق آمار جهانی، ایران از استانداردهای جهانی در سرانه پزشکی عقب است، باید در عمل به این میزان دست یابد.» وزیر علوم ادامه داد: «بحث سلامت، تنها به جسم انسان برنمیگردد، بلکه سلامت روحی هم مدنظر است. همچنین سلامت جسمی فقط در حوزه پزشکی نیست بلکه تغذیه هم در این مقوله جای دارد. بنابراین با فاکتور تغذیه، دانش کشاورزی و دامپزشکی هم در سلامت انسان نقش دارد. با این پیش زمینه، رشتههای مهندسی را از رشتههای پزشکی نمیتوان جدا کرد. همچنین اگر بحث سلامت روح را لحاظ کنیم، سلامت روحی دیگر در مقوله پزشکی نمیگنجد، بلکه به رشتههای علوم انسانی، رشته روانشناسی و علوم دینی برمیگردد.»
وی تصریح کرد: «درواقع شخصیت علمی باید متوازن باشد. شخصیت را مثل جورچینی در نظر بگیرید که اگر تکههای آن را از جدا کنید، شالوده آن از حالت متوازن میافتد. تحقیقات بین رشتهای، چند رشتهای همگی کنار گذاشته شده است. حال چه زمانی این گسستگی اصلاح خواهد شد؟ مگر میتوان رشته داروسازی را از شیمی و داروسازی را از بیوشیمی جدا کرد. مگر میتوان رشته انگل شناسی پزشکی را از دامپزشکی و کشاورزی جدا کرد.»
این اظهارنظرهای صریح وزیر علوم با مخالفتهای زیادی روبرو شده است. مثلا ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران نیز با انتقاد از طرح ادغام دانشگاههای علوم پزشکی با دانشگاههای وزارت علوم، گفت: «جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران مخالفت خودر را با این ادغام اعلام کرده و اعتقاد دارد وزارت علوم آنقدر در مشکلات خودش گرفتار است که جای بیشتر برای گرفتار کردن پزشکان و دانشجویان پزشکی ندارد. وزیر علوم بهتر است در فکر کارشناسان و کارشناسان ارشد خود باشد که در کوههای کردستان به کولبری مشغول هستند!»
انجمن آموزش علوم پزشکی: این طرح شتابزده موجب حیرت و تاسف است
انجمن آموزش علوم پزشکی در واکنش به سخنان اخیر وزیر علوم مبنی بر لزوم ادغام آموزش پزشکی در وزارت علوم، بیانیهای در نفی برخوردهای شتاب زده و سطحی نگر، با پارادایم نظام ادغام یافته آموزش علوم پزشکی و نظام ارئه خدمات سلامت صادر کرد.
در متن این بیانیه آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
حضور محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران
دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی
نمایندگان محترم ملت شریف ایران در مجلس شورای اسلامی
ریاست محترم فرهنگستان علوم پزشکی کشور
دلسوزان نظام آموزش علوم پزشکی کشور
اساتید، فرهیختگان و خادمان سلامت همیشه در صحنه کشور
متاسفانه طرح موضوع «اصلاح نظام آموزش پزشکی و ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات درمانی» از سوی وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری بر ادغام هرچه زودتر بخش آموزش پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بر اساس توجیهاتی مانند کمبود پزشک و ضرورت افزایش ظرفیت پذیرش در رشتههای علوم پزشکی، لزوم رعایت عدالت در ارائه خدمات به جامعه و ارتقا رتبه دانشگاههای ایران در ابعاد بینالمللی، آنقدر شتابزده و بدون استناد به مطالعات و شواهد معتبر ملی و بینالمللی مطرح گردیده است که موجبات حیرت و تاسف اعضای هیئت علمی، مدیران آموزش و نظام سلامت، متخصصین آموزش پزشکی، دانشجویان و کارکنان خدوم وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی را به همراه داشته است.
بررسی مطالعات و شواهد علمی نشان میدهد که در ایران معانی مختلفی از ادغام آموزش پزشکی و نظام سلامت از دیدگاههای مختلف منتزع میگردد و ابعاد مختلفی نیز برای آن بیان گردیده است که هر یک از منابع موجود نیز منافع، موانع و مزایایی برای آن برشمردهاند. اما مستندات موجود شامل مقالاتی که بصورت کیفی و کمی انجام شده و اظهار نظراتی که بصورت مستند از سوی مقامات مسئول، صاحبنظران و اساتید مجرب و عالی رتبه مطرح میگردد تاکید بر منافع آن داشته است. در مستندات موجود به انسجام و هماهنگی، ساختار و عملکرد مدیریت، نیروی انسانی، شاخصهای بهداشتی، پاسخگویی به نیازهای جامعه، عدالت در نظام سلامت و توزیع عادلانه خدمات بهداشتی و درمانی اشاره شده است.
شاید خالی از لطف نباشد که بدانید؛ پیرو معرفی استراتژی مراقبتهای اولیه سلامتی توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 1978، ایده ادغام آموزش پزشکی با عرصههای خدمات بهداشتی درمانی با هدف پاسخگویی آموزش پزشکی و نیز تامین نیازهای جامعه به خدمات بهداشتی درمانی در سطح بین الملل مطرح گردید. در جمهوری اسلامی ایران نیز در سال 1362 ایده ادغام به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه و در سال 1364 پس از پارهای از اصلاحات تصویب گردید. پر واضح است که ادغام موضوعی نیست که یک شبه مطرح شده باشد، بلکه به دنبال ایجاد شکاف فزاینده بین آموزش پزشکی و عملکرد افراد آموزش دیده مطرح گردیده است که از تفاوت بین ارزشهای علمی موسسات آموزشی و الزامات خدمتی و توقعات جامعه نشات میگیرد. در واقع میتوان گفت وجود عواملی از قبیل پیچیدگیهای نظام آموزشی و لزوم انطباق آموزش ارائه شده با نیازهای درحال تغییر جامعه، تغییر و گسترش سریع دانش پزشکی، کمبود نیروی انسانی، نقش نظام سلامت در پاسخگویی به نیازهای جامعه، آموزش پزشکی مبتنی بر جامعه و شرایط سیاسی و بحث عدالت در ارائه خدمات منجر به جلب توجه سیاستگذاران و رهبران آموزشی به درهم تنیدگی آموزش پزشکی با نظام سلامت گردید.
تجربه ادغام تنها مختص به ایران نبوده و در حال حاضر در 30 درصد دانشکدههای پزشکی آمریکا درهم تنیدگی عرصههای علمی و خدمات پزشکی بوجود آمده است که نمونههایی از آن دانشگاههای پنسیلوانیا، میشیگان، نیومکزیکو، مایوکلینیک، داکوتای شمالی، کارولینای شمالی و Duke هستند. در کانادا، دانشگاه مک مستر، در هلند دانشگاه ماستریخت و در مصر دانشگاه کانال سوئز دانشگاههایی هستند که آموزش پزشکی را با خدمات بهداشتی و درمانی به درجات مختلفی درهم ادغام نمودهاند.
مشارکت عرصههای آکادمیک پزشکی و عرصههای خدمات در سال 1995 در کنفرانس منطقه مدیترانه شرقی در العین امارات متحده عربی و در سال 1998 در نشست بارسلون مورد تبادل نظر قرار گرفت و پاسخگویی و مسئولیتپذیری دانشکدههای پزشکی در مقابل نیازهای جامعه مورد تاکید بود.
از طرفی سیاستهای کلی سلامت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بر پایه و به استناد برپایی نظام ادغام یافته آموزش پزشکی در نظام سلامت تدوین شده است تا تضمین کننده اجرای این سیاستها باشد. توجه شما را به این موضوع جلب نمینماییم که این تجربه گرانسنگ بارها از سوی مجامع بین المللی نیز مورد تقدیر قرار گرفته و به عنوان الگویی برای سایر کشورهایی که از گستردگی جغرافیایی و کمبود منابع برخوردار هستند، مطرح و معرفی شده است.
اساسا از ابتدای فلسفه تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تنها تربیت تعداد انبوه پزشک برای رفع نیاز جامعه نبود و این مهم انجام شد تا فرصت آموزش در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه در جهت نیل به دانشگاههای نسل سوم و پیشرو و عرصههای واقعی جامعه در اختیار دانشجویان قرار گیرد تا با کسب تجربه یادگیری در موقعیتهای اصیل، بتوانند بهترین سطح از پاسخگویی در رفع نیازهای اجتماعی را به نمایش بگذارند.
در راستای دستیابی به این هدف نیز، در پرتوی نظام ادغام یافته علوم پزشکی، عرصههای درمانی و بهداشتی بسیاری به ظرفیتهای بالینی نظام آموزش پزشکی کشور اضافه گردید که به حق توانستهاند علاوه بر تاثیر قابل توجه در ارتقای کیفیت آموزش دانشجویان، در رفع نیازهای کمی و کیفی بهداشتی و درمانی محلی و منطقهای نیز نقش بسزایی داشته باشند. امروزه یکی از بسترهای معرفی توانمندیهای علمی نخبگان علمی ما و نشان مرجعیت علمی ما در منطقه و جهان در حوزه علوم پزشکی، تولید شواهد مراقبتهای بالینی، نوآوری در پرکتیس علوم پزشکی و سرآمدی در عرصههای ارائه خدمات بالینی عمومی، تخصصی و فوق تخصصی است که ظرفیت بالایی را موضوع توریسم سلامت فراهم کرده است.
از سوی دیگر، طرح این موضوع آن هم در دوره حساس و تاریخی مبارزه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کارزار و مبارزه نفسگیر با همه گیری بیماری کرونا که با ایفای نقش موثر و کارآمد اساتید، دستیاران و دانشجویان علوم پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور و تلاش مجاهدانه و بدون چشمداشت پرسنل خدوم نظام سلامت در پیشگیری، تشخیص، کنترل و درمان بیماری، دوشادوش یکدیگر همراه بوده است، میتواند نشان از عدم شناخت پیچیدگیهای بیبدیل و منحصر به فرد نظامهای آموزش پزشکی و ارائه خدمات سلامت داشته باشد.
با توجه به اینکه از ویژگیهای نظام سلامت مانند هر سیستم پیچیده دیگر، «غیر قابل شناخت بودن» و «غیرقابل پیش بینی بودن: آن میباشد، لذا تشخیص سریع مشکلات بدون متدولوژی مشخص و صرفا بر اساس احساسات، ارائه راه حلهای ساده بدون پشتوانه علمی و شواهد کافی و همچنین بدون بهره گیری از مشارکت و هم اندیشی صاحبنظران و متخصصان این حوزه، نه تنها مشکل شناسایی شده از سوی دولتمردان و نمایندگان محترم را حل نخواهد کرد بلکه با بازگشت به چهار دهه گذشته، ناکامیهای نظام سلامت در ارائه خدمات به جامعه و عدم پاسخگویی آن، مجددا تکرار و متحمل هزینههای گزافی (در این شرایط خاص اقتصادی کشور عزیزمان ایران) خواهد شد.
بیایید تا با یکدیگر تورقی بر تاریخ آموزش پزشکی کشور بزنیم تا درک بهتری از این نظام کسب کنیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بنا به ضرورت، تعداد زیادی از بیمارستانهای درمانی که توان تبدیل شدن به مرکز آموزشی و درمانی را داشتند از سوی وزارت علوم مورد توجه قرار گرفتند. با این حال عمده تلاشهای صورت گرفنه نتوانست پاسخگوی نیازهای جامعه آن زمان باشد و تربیت نیروی انسانی و افزایش پذیرش در رشته پزشکی بدلیل کمبود امکانات و شرایط آموزشی لازم از عهده وزارت علوم خارج بود. دلایل فوق صاحبنظران را بر آن داشت تا تنها راه چاره را در ادغام آموزش پزشکی با خدمات بهداشتی درمانی و تشکیل وزارتی جدید که عهده دار هر دو نظام باشد، بدانند. در واقع میتوان گفت وجود عواملی از قبیل پیچیدگیهای نظام آموزشی و لزوم انطباق آموزشهای ارائه شده با نیازهای در حال تغییر جامعه، منجر به جلب توجه سیاستگذاران آن برهه به ادغام نظام آموزش پزشکی با نظام سلامت گردید. نظامی که در طول سالیان گذشته هزینه تغییر را پرداخته است و اکنون در فصل بهاری به ثمر نشستن تمامی تلاشها، مجاهدتهای بی دریغ، خردورزی و نخبه پروری به منظور گسترش عدالت آموزشی در کنار عدالت بهداشتی و درمانی قرار دارد. گسترش آموزش علوم پزشکی به همه نقاط کشور، توزیع فارغ التحصیلان علوم پزشکی در بین همه مراکز و عرصههای خدمت، گسترش ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در اقصی نقاط و ارتقای چشمگیر شاخصهای بهداشتی و درمانی به استناد آمار، از جمله نشانگرهای موفقیت طرح ادغام ذکر شدهاند. آیا میتوان به سادگی از این توفیقات چشمپوشی کرد؟
بدون شک یک نظام موفق ارائه خدمات نیازمند نظام آموزشی موثر و کارا است و بالعکس. امروزه، تغییر سیاستهای آموزشی و پژوهشی در راستای تامین نیازهای نظام ارائه خدمات، بسیار جلوهگر بوده و نظام ارائه خدمات نیز، بستر جدید کسب تجارب ارزنده را در اختیار نظام آموزش قرار داده است. بنحوی که آموزش علوم پزشکی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همواره پیشروتر و موفق تر و درخشان تر از آموزش عالی در وزارت علوم در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه و استقلال علمی میهن ایران اسلامی عزیزمان عمل نموده است. آنچه امروز و در مواجهه با پاندمی کرونا شاهد آن بوده و هستیم، درک مشترک نظامهای آموزش علوم پزشکی و ارائه خدمات از نیازها و اولویتهای جامعه، یعنی همان احساس مسئولیت در برابر سلامت جامعه و انجام اقدامات گسترده و فراگیر در جهت کاهش تعداد مبتلایان و قربانیان بیماری کرونا است.
اکنون سوالی که مطرح میشود این است که بر اساس چه منطق و استدلالی، نادیده گرفتن این موفقیتها و انتقال آموزش پزشکی از یک وزارت به وزارتی دیگر تضمینکننده رفع مشکلات مطرح شده است؟ آیا بهتر نیست به جای ارائه سادهترین راه حل، به فکر سیاستگذاری برای تامین ظرفیتهای واقعی و نیز بکارگیری و نگهداشت پزشکان و سایر نیروهای نظام سلامت باشیم؟ مشکل ما تربیت نیروی انسانی در نظام سلامت نیست بلکه ما با مکانیسم ناکارآمدی توزیع نیروی انسانی و تزریق آن در بدنه و شاخههای کم برخوردار این نظام مواجه هستیم. به نظر میرسد باید برای این مشکل چارهای اندیشید و نباید با اجرای طرحی شتاب زده جان ارزشمند انسانها را به خطر انداخت. ما به دنبال کارخانههای تولید پزشک نیستیم بلکه به دنبال تربیت پزشکانی توانمند، متبحر، زبردست و معتقد به ارزشهای انسانی هستیم. عرصه نظام سلامت و آموزش علوم پزشکی کاملا با عرصه آموزشها در وزارت علوم متفاوت است. چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید؟ آب را گل نکنیم.
در پایان، جامعه بزرگ آموزش علوم پزشکی کشور انتظار دارد مسئولین دولتی و نیز شوراها و کمیسیونهای تخصصی ذیربط ضمن در نظر گرفتن مصالح نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، با درایت، مصلحت اندیشی و بهرهگیری از نظرات تخصصی صاحبنظران، به دور از هرگونه شتاب زدگی و تصمیمات هیجانی، از ایجاد بحران و چالشهای جدید در نظام ادغام یافته و با تجربه آموزش علوم پزشکی و سلامت جلوگیری نموده و همچون گذشته در راستای اعتلای سربلندی کشور عزیزمان ایران، گام بردارند.»
انتقاد رئیس فرهنگستان علوم پزشکی از طرح مباحث ادغام آموزش پزشکی
همچنین رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور در نامهای به وزیر علوم از طرح مباحث مربوط به ادغام آموزش پزشکی با آموزش عالی انتقاد کرد و گفت: «این موضوع با سیاستهای کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری مغایرت کامل دارد.»
در نامه علیرضا مرندی آمده است: «پیرو اظهارات در جلسه شورای ستاد راهبردی نقشه جامع علمی کشور مبنی بر ضرورت ادغام هر چه زودتر دو وزارتخانه بهداشت و علوم به صورت خلاصه به استحضار میرساند مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۳ دو سند بالادستی را تحت عناوین «سیاستهای کلی سلامت» و «سیاستهای علم و فناوری» ابلاغ فرمودند که در هر کدام وظایف آموزش عالی و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی مشخص شده است.
به عنوان نمونه در سیاستهای کلی سلامت به ارتقای سلامت روانی جامعه از طریق ترویج آموزشهای اخلاقی و معنوی و همچنین بر ضرورت ادغام مراقبتها و خدمات سلامت در نظام آموزش علوم پزشکی تاکید شده است و تولیت نظام سلامت در این خصوص به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سپرده شده است.
با استدلال وزیر علوم که در این جلسه گفته شده اگر برخی از عوامل مرتبط با سلامت که با رشتههای روانشناسی، علوم انسانی، علوم دینی، کشاورزی و غیره نیز مرتبط است آیا دلیل بر آن است وزارتهای علوم و بهداشت و حوزههای علمیه و کشاورزی و غیره در هم ادغام شوند، در این صورت تقسیم وظایف وزارتخانهها و نهادها بیمعنی میشود. لذا با توجه به اینکه بیانات وزیر علوم با اسناد بالادستی و به ویژه سیاستهای کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری مغایرت کامل دارد خواهشمند است نسبت به اصلاح آن تجدیدنظر کنید.»
واکنش وزارت بهداشت به طرح ادغام آموزش پزشکی با آموزش عالی
دبیر شورای عالی برنامهریزی علوم پزشکی هم با تاکید بر اینکه دانشگاههای وزارت علوم از توسعه آموزش علوم پزشکی الگو برداری کنند، گفت: «اگر وزیر علوم عنوان میکند که باید داروسازی را در کنار شیمی قرار دهیم، باید دید آیا توانستهاند بین بیولوژی، شیمی و فیزیک که در یک دانشکده بوده ارتباط برقرار کنند؟ آیا دانشکده دامپزشکی با شیمی، فیزیک و بیولوژی ارتباط نزدیکی پیدا کردهاند؟ اگر الگویی وجود دارد به ما هم بگویند تا از آن الگوها استفاده کنیم.»
غلامرضا حسن زاده اظهار کرد: «از سال ۱۳۶۴ با هدف کارآمدتر کردن سیستم بهداشتی و درمانی کشور و اثربخشی بیشتر در آموزش پزشکی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و نقطه قوت وزارت بهداشت، چیدمان عرصههای آموزشی، نظام ارزشیابی و اعتباربخشی و پویایی آموزش پزشکی بوده است.»
وی افزود: «تجربه کشور در مدیریت کووید۱۹ و تلاش مجاهدانه کادر بهداشتی و درمانی کشور بیانگر این است که سیستم بهداشتی، درمانی و آموزش پزشکی کشور، کارآمد بوده است. دانشگاههای علوم پزشکی کشور، نمونه بارز دانشگاههای نسل نوین هستند که هم بینالمللیسازی و هم تقاضا محوری را در دستور کار خود دارند و در بحران کووید۱۹نیز این دانشگاهها، نشان دادند که پاسخگویی اجتماعی دقیقی را میتوانند داشته باشند و تعطیلی آنها مشکلساز است در حالی که برخی مراکز آموزشی در کشور در طول این مدت تعطیل یا غیرحضوری بودند، بدون اینکه خللی در روند عمومی جامعه ایجاد شده باشد.»
حسنزاده یادآور شد: «اگر دانشگاههای علوم پزشکی در بحران کووید۱۹ کار نمیکردند مشخص نبود چه فاجعهای رخ میداد. بنابراین سیستم آموزشی، پژوهشی، بهداشتی و درمانی کشور توانسته پاسخگویی اجتماعی داشته باشد و کارآمدی خودش را نشان دهد. البته ممکن است اشکالاتی در سیستم آموزشی وجود داشته باشد که باید روی آنها کار کنیم و در صورت نیاز بازنگریهای لازم را انجام دهیم. وقتی سیستمی را داریم که بارها از سوی مراجع بینالمللی به دلیل دیده شدن عرصه آموزش و خدمات در یک وزارتخانه، مورد تقدیر قرار گرفته، به نظر میرسد که برگشت به عقب، هزینههای زیادی دارد با این استدلال که میخواهیم کارایی و بهرهوری یک سیستم را فدای رتبهبندی کنیم.»
وی تاکید کرد: «ممکن است برای رتبهبندی دانشگاهها دلایل متعددی وجود داشته باشد، اما رتبهبندی به تنهایی نباید ملاک سیستم آموزشی و پژوهشی کشور باشد، بلکه باید کارآمدی، سرآمدی و مرجعیت علمی را مورد توجه قرار دهیم. یکی از اقدامات وزارت بهداشت در سالهای اخیر، همگرایی علوم و فناوری است اما آیا وزارت علوم توانسته بین رشتههای مختلف خودش، همگرایی را ایجاد کند.»
حسن زاده گفت: «ما تجربه ادغام را در تولیدات علمی داشتهایم. اصلا رتبهبندی ملاک مناسبی برای بهرهوری بالاتر و کارآمد بودن یک دانشگاه نیست. وجود مراکز توسعه آموزش در دانشگاههای علوم پزشکی که انتظار میرود دانشگاههای وزارت علوم هم از آن بهره گیرند و الگوبرداری کنند، توانسته روی کیفیت آموزش پزشکی تاثیرگذار باشد و آموزش پاسخگو، عدالت آموزشی و همگرایی و سرآمد شدن در علوم مختلف را به همراه داشته باشد.»روزنامه سپید