کد خبر: ۲۹۱۷۰۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۷ - ۲۵ مهر ۱۴۰۰ - 2021October 17
اگر اصرار دارید که بگویید "عاشقش هستم به همین علت نمیتوانم جدا شوم" ، بهتر است بگویید بخش بیمار من عاشق بخش بیمار اوست. این جمله صادقانه‌تر است.

شفاآنلاین>سلامت> اگر نمیتوانید از رابطه‌ای بیرون بیایید که به وضوح در آن آسیب میبینید و در حالِ از دست دادن بخش‌هایی از هویتِ مستقلتان هستید یعنی گیر کرده‌اید.

درست است که علایم بدنی‌مان شبیه به زمان‌های عشق و عاشقی عمل میکنند، درست است که اگر او را نبینیم احساس میکنیم به مرگ نزدیک شده‌ایم، درست است که نمیخواهیم او را با کسی جز خودمان ببینیم، درست است که تپش قلب داریم وقتی بعد از مدت‌ها او را میبینیم؛
اما اینها به معنای عشق نیست.

اگر اصرار دارید که بگویید "عاشقش هستم به همین علت نمیتوانم جدا شوم" ، بهتر است بگویید بخش بیمار من عاشق بخش بیمار اوست. این جمله صادقانه‌تر است.
چون در عشق و دوست داشتنِ اصیل، آدم‌ها هویت، سلامتِ روان، شادابی، امید و هدف‌هایشان را از دست نمیدهند.

در رابطه‌های آسیب‌زا، بخشی بیمار در درون ما با بخشی بیمار در درون او از هم خوششان می‌آید و میخواهند با کمک هم یک داستان از پیش تعیین شده را جلو ببرند.

مثلا بخش بیمارِ شما می‌خواهد وابسته و درمانده بماند و بخش بیمارِ او می‌خواهد با حکومت کردن، میل به قدرتمند بودن خود را ارضا کند و این داستانی‌ست که قطعا به همین شکل جلو میرود و دو شخصیت اصلی داستان هم شما دو نفر هستید و اگر دقت کنید حتی سال‌ها با هم ماندن هم چیزی را در خط اصلی داستان تغییر نمی‌دهد!

یعنی تم اصلی داستان هیچوقت تغییر نمی‌کند. در رابطه‌های بیمارگونه، سال‌ها یک داستان با شیوه‌های متفاوت تکرار می‌شود و در نهایت انتهای داستان هر دو شخصیت خسته و درمانده می‌شوند.

نه با هم احساس سرزندگی و راحتی دارند و نه بدون هم می‌توانند در زندگی‌شان جلو بروند. به همین علت است که هر چقدر زودتر رابطه‌های بیمار تمام شوند فرسایشِ روانیِ هر دو طرف کمتر است و هنوز جانی در روانشان باقی میماند که بروند و با بخش‌های سالمشان با شخصی دیگر ارتباط برقرار کنند. پونه مقیمی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: