کد خبر: ۲۹۱۴۵۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۸ - ۲۱ مهر ۱۴۰۰ - 2021October 13
تحقیقات متعدد نشان داده افراد در کنار همدیگر حتی وقتی علایق و مباحث مشترکی برای گفت‌وگو نداشته باشند، حال بهتری را تجربه می‌کنند تا زمانی‌که در انزوا و تنهایی به‌سرمی‌برند

شفاآنلاین>سلامت> متخصصان حوزه جامعه‌شناسی و سلامت روان تاکید می‌کنند که احساس انزوا و به حاشیه رانده‌شدن در دوران کرونا، عامل تشدید افسردگی در جوامع است و احتمال خودکشی را بالا می‌برد. دورکاری، آموزش از راه‌دور، خریدهای آنلاین، ویزیت‌های غیرحضوری و ... میل به گوشه‌گیری و کاهش ارتباطات اجتماعی را بالا برده است

به گزارش شفاآنلاین: عصر انزوا و تنهایی است؛ کرونا  با شیوع گسترده و افسارگسیخته‌اش، مرزهای ارتباطات اجتماعی را لرزاند و تعریف جدیدی از روابط اجتماعی را بر مردم جهان تحمیل کرد. پیش از آن با گسترش فعالیت شبکه‌های اجتماعی مجازی، فعالان حوزه روان و جامعه‌شناسان بر افزایش ارتباطات اجتماعی حضوری و دور شدن افراد از فضای مجازی تاکید می‌کردند اما کرونا، با سرایتش به تمام کشورها، خط بطلانی شد بر تمام توصیه‌ها و پیشنهادهای قبلی و افراد را به در خانه ماندن و قطع ارتباطات اجتماعی دعوت کرد. از 19 ماه گذشته تاکنون، رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی، ترجیع‌بند پروتکل‌های بهداشتی است و هر زمان این فاصله‌گذاری رعایت نشد، پیک جدیدی از شیوع در کشور، رخ داد. سفرها، تجمع‌ها، دور همی‌ها و حضور در مراکز خرید و ... نقطه عطف لشکرکشی کرونا شناخته شد. دورکاری، آموزش از راه دور، خریدهای آنلاین، ویزیت‌های غیرحضوری و ... در این مدت گسترش قابل توجهی پیدا کرد. مردم در خانه‌هایشان در گوشه اتاق‌هایشان، پشت میزهایشان در تنهایی، خرید می‌کردند، آموزش می‌دیدند، با دوستانشان گفت‌وگوهای محدودی در فضای مجازی داشتند و حتی از سوی پزشک ویزیت می‌شدند؛ سبک زندگی که به مذاق خیلی‌ها خوش آمد و گروهی را هم منزوی‌تر کرد؛ اتفاقی که از نظر روانشناسان و جامعه‌شناسان، آسیب‌ جدی به روابط سالم وارد کرده و با اینکه حالا میزان رعایت پروتکل های بهداشتی کم شده و مردم ارتباطات بیشتری دارند، اما همچنان می‌توان نشانه‌های زندگی با سبک دیگری در دوران کرونا را در رفتارها و تعاملاتشان شاهد بود. افزایش استرس و اضطراب، افسردگی و حتی اقدام به خودکشی از پیامدهای همین انزوا و احساس تنهایی است. در پرونده‌ای ویژه، به تاثیر شیوع کرونا بر ایجاد احساس انزوا و تنهایی در افراد پرداخته است.

 مریم رسولیان، متخصص اعصاب و روان و دانشیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، به موضوع انزوا در دوران پاندمی کرونا اشاره می‌کند و می‌گوید: «تحقیقات متعدد نشان داده افراد در کنار همدیگر حتی وقتی علایق و مباحث مشترکی برای گفت‌وگو نداشته باشند، حال بهتری را تجربه می‌کنند تا زمانی‌که در انزوا و تنهایی به‌سرمی‌برند. در نتیجه همین در کنار هم‌بودن می‌تواند باعث کاهش تنش در افراد شود. تحقیقات دیگری هم نشان داده که تعاملات و ارتباطات اجتماعی افراد با یکدیگر به سلامت روان آنها کمک می‌کند، ایمنی بدن‌شان را بالاتر می‌برد و احتمال ابتلا به بیماری‌های عفونی را کمتر می‌کند». به‌گفته رسولیان، احساس انزوا و به حاشیه رانده‌شدن، عامل مهمی در افسرده‌شدن افراد به‌شمار می‌رود. حتی اعلام می‌شود که انزوای اجتماعی یکی از عوامل خطر اقدام به‌خودکشی در افراد است. بنابراین حفظ تعاملات اجتماعی، نقش مهمی در سلامت روان افراد دارد. می‌توان گفت مشکل عمده سلامت روان در قرن بیست‌و‌یکم، همین ماجرای افسردگی و احساس تنهایی است. رسولیان می‌گوید: «‌در دوران کرونا اغلب به جای رعایت فاصله فیزیکی میان افراد، شاهد فاصله اجتماعی بودیم، بنابراین با وجود امکانات مجازی برای برقراری ارتباط، جای خالی ارتباطات واقعی کاملا احساس می‌شود. اگرچه که هنوز ارتباطات مجازی نتوانسته جای ارتباطات واقعی را بگیرد اما برای آموزش، سرگرمی و یا انجام کارهای اداری و... مورد استفاده قرار می‌گیرد». به‌گفته این روانپزشک، هیچ وسیله‌ ارتباطی‌ای نمی‌تواند جایگزین ارتباطات حضوری افراد شود؛ «در دوران کرونا، مردم فاصله اجتماعی را تا حدودی پذیرفته و با آن کنار آمدند اما این موضوع به معنی این نیست که محرومیت از حضور اجتماعی، اثرات منفی بر زندگی افراد نخواهد گذاشت. افرادی که مهارت زیادی برای برقراری ارتباطات اجتماعی ندارند، در دوران کرونا هم قادر به برقراری ارتباطات مجازی نیستند و به‌تدریج به سمت تنهایی کشیده می‌شوند». این روانپزشک تأکید می‌کند که عادت‌کردن به موقعیت‌های مختلف، از ویژگی انسان است، بنابراین افراد در شرایطی که ناچار به کاهش روابط اجتماعی‌اند، پس از مدتی به وضعیت پیش‌آمده عادت می‌کنند. در ابتدا احساس امنیت می‌‌کنند اما این تنهایی، آنها را به انزوا می‌کشاند و در طولانی‌مدت برایشان کسالت‌آور و آسیب‌زا می‌شود. با اینکه هم‌اکنون، از شدت سختگیری‌های کرونایی کاسته شده و افراد ارتباطات بیشتری نسبت به قبل با هم دارند اما خیلی‌ها با دورکاری‌هایی که همچنان برای بسیاری از افراد ادامه دارد و تمایل نداشتن به قرارگرفتن در جمع‌های چندین نفره، عملا به سمت انزوا پیش رفته‌اند. رسولیان می‌گوید که برای خارج‌شدن از چنین وضعیتی، افراد باید حداقل تعاملات را برای خود داشته باشند و فرصتی برای حضور در اجتماع را برای خودشان فراهم کنند؛ «پاسخ به این نیاز باید مستمر باشد و حتی اگر امکان دیدار مانند قبل هم فراهم نباشد، اما وجود آن الزامی است. جسم نیاز به خوردن و آشامیدن دارد و هوای تازه و فعالیت فیزیکی را می‌طلبد، محرومیت از هر یک از این نیازها، عوارض خودش را دارد، بنابراین تجربه دورشدن از اجتماع به هر دلیلی، در طولانی‌ مدت افراد را به انزوا می‌کشاند. رسولیان می‌گوید: «با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و تنهایی در طولانی مدت او را افسرده و در او احساس رانده‌شدن ایجاد می‌کند، اینگونه احساسات منجر به غمگین‌ترشدنش می‌شود». براساس اعلام او، به همین دلیل است که سوگ‌های دوران کرونا بیشتر از سوگ‌های غیرکرونایی آزاردهنده است. افراد داغدیده در دوران کرونا نتوانستند هیجانات خود را در تعامل با دیگران تخلیه کنند. درحالی‌که رویارویی افراد با دیگران هنگام سوگواری این امکان را به آنها می‌داد تا احساس تنهایی و ناراحتی کمتری را تجربه کنند و با فراهم‌شدن شرایط ابراز هیجانات منفی مثل غم، خشم و... تخلیه هیجانی و آرامش بیشتری داشته باشند».

تعطیلی مدارس؛ یکی از مصادیق انزوا
این روانپزشک، یکی از مصادیق مهم انزوا را تعطیلی مدارس در دوران کرونا می‌داند؛ «به‌گفته بسیاری از متخصصان، آموزش مجازی به‌ویژه در مقاطع پایین، کاستی‌های زیادی نسبت به آموزش حضوری دارد، این در شرایطی است که در فضای مجازی، آموزش به‌طور کامل انجام نمی‌شود. در این میان، فرصت تمرکز روی پرورش دانش‌آموزان هم به این شکل، بسیار کم شده است؛ چرا که این دانش‌آموزان امکان تعامل اجتماعی با همسالان خود و به تبع آن رشد روانی و ظرفیت سازش با دیگران و حتی تجربه رقابت و ناکامی‌های اجتناب‌ناپذیر را که در رشد آنها تأثیر دارد، نداشتند. این مهارت‌ها را نمی‌شود به‌صورت مجازی به افراد یاد داد». به‌گفته او، در چنین شرایطی، بخش مهمی از بسترهای لازم برای رشد روانی- اجتماعی کودکان حذف شده است. گزارش‌هایی که در مورد پیامدهای تعطیلی مدارس در جنگ جهانی دوم منتشر شده، نشان می‌دهد که تعطیلی مدارس تا سال‌ها پس از جنگ، بر رشد روانی - اجتماعی کودکان، تأثیر گذاشته است. براساس همین تجربه‌، کشورهای پیشرفته در دوران کووید-19، مدت کمتری مدارس را تعطیل کردند؛ مثل کشورهای سوئد و ژاپن. رسولیان با اعلام اینکه آموزش مجازی احتمال ترک تحصیل در طبقات اقتصادی پایین را افزایش می‌دهد که خود عامل کاهش رشد اقتصادی- اجتماعی خواهد شد، تأکید می‌کند: «تعطیلی مدارس در کشور ما بسیار طولانی شده و به دلایل متعدد ازجمله کاهش اعتماد اجتماعی هنوز هم بسیاری از والدین تمایلی به حضور فرزندانشان در مدارس ندارند. پذیرش خانواده‌ها برای حضور فرزندان‌شان در مدارس از وظایف مجموعه دولت است. باید شرایط اعتماد و آرامش فکری والدین فراهم شود و تدبیری برای امکان حضور بچه‌ها در مدارس اندیشیده شود. در دوران کرونا نه‌تنها افراد باید به فکر خودمراقبتی باشند، بلکه تعاملات اجتماعی را برای خود و فرزندانشان هم فراهم کنند، البته نقش حاکمیت و سازمان‌های مسئول هم در این مورد بسیار مهم است و باید امکان تعامل ایمن را در اختیار آنها قرار داد. در سال تحصیلی گذشته، بعضی مدارس شرایطی را برای دیدار دانش‌آموزان در برخی روزهای هفته فراهم کرده بودند، همین تلاش برای برقراری حداقل روابط هم اقدام مؤثری برای پرورش دانش‌آموزان است».رسولیان، مداخلات حاکمیتی برای فراهم‌کردن شرایط تعاملات اجتماعی را مهم می‌داند و می‌گوید: «اگر افراد روحیه خوبی نداشته باشند، قطعا بر عملکردشان در کار، تأثیرگذار خواهد بود. بررسی‌های انجام شده، ارتباط میان هیجانات مثبت و میزان کارآمدی افراد را تأیید کرده است. بر همین اساس، سازمان‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها در شرایط فعلی، علاوه بر افزایش کارایی کارکنان خود، باید فکر حفظ سلامت روان آنها و تعاملات اجتماعی‌شان باشند. » به‌گفته او، احساس تنهایی با احساس تنها‌ماندن و ناتوانی در برقراری ارتباط معنادار با افراد دیگر جامعه بسیار متفاوت است. تجربه تنهایی فیزیکی برای مدتی کوتاه مشکلی برای سلامت روان افراد به‌دنبال نخواهد داشت اما ادراک تنهایی یا احساس بی‌کسی و کنار گذاشته‌شدن یکی از احساسات عمیق و مخرب برای هر فرد به شمار می‌رود. او می‌‌گوید: «مسئله مهم ایجاد فرصت برقراری ارتباط است که نباید هیچ عاملی مانع از آن شود. مشکلات اقتصادی، استرس مضاعفی به مردم وارد می‌کند، بنابراین برای حفظ سلامت روان نمی‌توان ارتباطات اجتماعی را نادیده گرفت».

افراد دروان‌گرا، آسیب ‌بیشتری در دوران کرونا دیدند
عباس جواهری، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به آسیب‌های دیگری از انزوا اشاره می‌کند و می‌گوید: «افراد با توجه به شخصیت و گرایشات ذاتی و تربیتی خود در عادت‌کردن به موضوع انزوا در دوران کرونا با یکدیگر تفاوت دارند، افراد درون‌گرا علاقه زیادی به برقراری روابط اجتماعی ندارند و با توجه به اینکه انرژی خود را از تعاملات اجتماعی نمی‌گیرند، برای سازگاری با سبک زندگی متناسب با کرونا و انزوای ناشی از آن مستعدترند و می‌توانند به راحتی با آن خو بگیرند و حتی لذت ببرند. اما این اتفاق به معنی این نیست که آنها نیاز به تعاملات اجتماعی ندارند». به‌گفته این روانشناس، تمام افراد با هرنوع سلیقه‌ای برای رشد شخصیت اجتماعی خود به بودن در جمع‌های مختلف خانوادگی یا دوستان و آشنایان‌شان نیاز دارند. اما در مورد افراد برون‌گرا 2موضوع مهم در دوران کرونا وجود دارد؛ یکی اینکه این افراد نمی‌توانند به سبک زندگی جدید در این دوران و انزوای آن عادت کنند و دوم اینکه به محض اینکه بتوانند راه گریزی برای رهایی از این شرایط جدید پیدا کنند، از آن برای بودن در جمع استفاده می‌کنند. او می‌گوید: «‌راه‌های گریز می‌تواند تزریق واکسن یا شرکت در اجتماعات کوچک با رعایت پروتکل‌های بهداشتی باشد یا حتی رفتن به سفر بدون توجه به پروتکل‌های بهداشتی». به‌گفته جواهری، آسیب‌هایی که افراد از نظر روانی در سبک جدید زندگی انزواگونه در دوران کرونا می‌بینند به چند عامل بستگی دارد؛ یکی نیازهای روانی و میزان آسیب‌پذیری و توانایی‌های افراد است؛ «طبیعی است فردی که نیاز بیشتری به تعاملات اجتماعی دارد در دوران کرونا از نظر روانی، آسیب بیشتری ببینند. همچنین افرادی که قبل از شیوع ویروس کرونا هم مستعد بروز اختلالاتی مانند وسواس یا مشکلاتی ناشی از ترس و اضطراب بودند، با قرار‌گرفتن در شرایط کرونا آسیب‌های شدیدتری را تجربه می‌کنند».  این روانشناس به راهکار‌هایی که افراد برون‌گرا برای مقابله با انزوا در دوران کرونا باید در پیش بگیرند، اشاره می‌کند و می‌گوید:  «این افراد باید به نیازهایشان در مورد ارتباطات و تعاملات اجتماعی آگاه باشند و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و با استفاده از راه‌های مختلف و ایمن آنها را برآورده کنند؛ یعنی دیدارها حتی در محدوده فضای مجازی نباید فراموش شود». جواهری می‌گوید: «گاهی کمال‌گرایی سبب می‌شود افراد ترجیح دهند تا پایان کرونا هیچ دیداری نداشته باشند، چرا که ممکن است دیدارها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، رضایت آنها را فراهم نکند». به‌گفته او، در این میان افراد درون‌گرا در دوران کرونا، منزوی‌تر شده‌اند و بازگرداندن آنها به زندگی عادی سخت‌تر است. او به مشکل این افراد هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «افراد درون‌گرا باید آگاه باشند که سبک زندگی ویژه کرونا، موقت و گذراست و برای خو‌نگرفتن با آن مراقب نیازهایشان باشند. قطع روابط اجتماعی زنگ خطری برای این افراد به شمار می‌رود. حتی اگر از بودن در جمع لذت نمی‌برند، باز هم باید خود را در موقعیت ارتباطات اجتماعی قرار دهند». به‌گفته جواهری، تحقیقات متعدد نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از سلامت روان در تعاملات اجتماعی تعریف می‌شود. در شرایط بحرانی که موقت است، می‌توان برای مدتی سطح استانداردهای برقراری روابط اجتماعی را کاهش داد اما برای طولانی مدت نمی‌توان چنین روشی را در پیش گرفت.

 افزایش افکار سیاه در دوران کرونا
ماجرای انزوای ناشی از شیوع کرونا، تنها محدود به ایران نمی‌شود، با شیوع ویروس، تمام کشورها دچار پیامدهای ناشی از آن شدند که یکی از  این پیامدها احساس تنهایی و انزواست. علیرضا حیدری، روانشناس و شاغل در بخش دپارتمان ملی خدمات بهداشت روان انگلستان هم درباره مشکلات احساس تنهایی افراد در دوران کرونا توضیحاتی می‌دهد. او می‌گوید: «بخشی از  کسانی که به این دپارتمان مراجعه می‌کنند یا فکر و قصد خودکشی دارند یا این کار را چندین بار انجام داده‌اند. هر بار هم یا به‌نحوی منصرف شده یا نجات پیدا کرده‌اند. این افراد از اقشار مختلفند و می‌توانند از هر طبقه‌ای باشند. این تماس‌ها قبل از کرونا به‌صورت حضوری، تلفنی، ارسال پیامک یا ایمیل بود. اما در دوران کرونا تعداد تماس‌های غیرحضوری بسیار بیشتر شد». به‌گفته حیدری، مشکلات کرونا در هر طبقه‌ای به‌نحوی تأثیر گذاشته است، نکته مهم این است که حتی عادت‌کردن به سبک زندگی دوران کرونا، از مشکلات ثانویه اپیدمی این ویروس است؛ «بسیاری از افراد در دوران کرونا، عادت به برقراری ارتباطات تلفنی کرده‌اند، احوالپرسی آنها محدود به فرستادن پیام شده است، خریدهایشان را آنلاین انجام می‌دهند، حتی به‌صورت غیرحضوری از سوی پزشک ویزیت می‌شوند و به‌تدریج آنها به این سبک زندگی علاقه‌مند شده‌اند و ترجیح می‌دهند پس از کرونا هم به این شکل ادامه دهند. حتی بعضی افراد ترجیح می‌دهند به دورکاری‌های دوران کرونا هم ادامه دهند. این موضوع دلایل زیادی دارد و بیش از آنچه دلایل روانی داشته باشد می‌تواند با احساس راحتی بیشتر افراد (اغلب درون‌گراها) در ارتباط باشد». به‌گفته حیدری، کنترل این وضعیت برای دولت بسیار سخت‌تر شده است. مثلا مرکزی که قبلا درخواست‌های کمک از طریق تلفن را در 5دقیقه پاسخ می‌داد، در دوران کرونا 45دقیقه زمان نیاز دارد، چرا که میزان تماس‌ها بسیار بالا رفته است.
این روانشناس می‌گوید یکی از دلایل مهم ابتلای بیشتر افراد به افسردگی‌هایی که منجر به ایجاد افکار خودکشی می‌شود، احساس تنهایی است که به‌ویژه در دوران کرونا بسیار آزار دهنده‌تر از قبل شده است. این در حالی است که این احساس در سنین سالمندی بیشتر است؛ چرا که سبک زندگی آنها تغییر کرد. حیدری می‌گوید: «برای کمک به افراد افسرده‌ای که قصد خودکشی دارند، می‌توان ذهن آنها را به‌سوی عوامل جایگزین‌ منحرف کرد. مثلا قرارگرفتن این افراد در کنار افرادی که امید زیادی به زندگی دارند، می‌تواند احساس بهتری در آنها ایجاد کند. آنها باید تلاش کنند تعاملات بیشتری برقرار کنند». به‌گفته این روانشناس، دور‌شدن از جمع و عادت به انزوا، تبعات فردی و اجتماعی بسیار زیادی دارد و به نوعی مسری و قابل انتقال به دیگران است و مطلوب یک جامعه سالم نیست؛ «در انگلستان برای مقابله با چنین عاداتی، سعی شده به‌تدریج دیدارها از طریق گردهمایی‌ها و سمینارها امکان‌پذیر شود تا افراد بتوانند بیشتر با یکدیگر در ارتباط باشند. البته نباید فراموش کرد که مشکلات اقتصادی، بیکاری و ورشکست‌شدن بسیاری از کارخانه‌ها و شرکت‌های بزرگ به‌دلیل شیوع کرونا، آسیب‌های روانی زیادی به افراد وارد کرده و قشر جوان از اینکه می‌بیند نمی‌تواند درآمدزایی خوبی داشته باشد، احساس ناامیدی می‌کند.»

کرونا؛ عامل ایجاد بحران در روابط اجتماعی
احساس انزوا و تنهایی به‌دلیل شیوع کرونا، اما تنها موضوع بحث روانشناسان نیست، جامعه‌شناسان هم از آن به‌عنوان آسیب یاد می‌کنند. مهدی ادیبی، جامعه‌شناس و دانشیار گروه علوم اجتماعی اصفهان درباره تبعات احساس تنهایی بر جوامع می‌گوید: «براساس تعاریف در علم جامعه‌شناسی، افراد در تعامل با یکدیگر، زمانی‌که هدف مشترکی دنبال می‌کنند، می‌توانند اجتماع را شکل دهند. آنها از این طریق، نیازهایشان را برآورده می‌کنند. درحالی‌که افراد در تنهایی و به دور از دیگران، دچار نوعی شکست در برآورده‌شدن خواسته‌ها و نیازهای خود می‌شوند و این احساس آنها را سرخورده می‌کند». به‌گفته ادیبی، این شکل از انزوای اجتماعی در کرونا یکی از مشکلاتی است که در طولانی‌مدت، انسان‌ها و در نتیجه جامعه را دچار نوعی بیماری خواهد کرد. علم جامعه‌شناسی هم برای شناسایی و مطالعه همین رفتارهای اجتماعی به‌وجود آمده است. درحالی‌که جامعه و ارتباطات اجتماعی، توسط کرونا مورد تهدید قرار گرفته و روابط اجتماعی را دچار بحران کرده است. به‌گفته او، پویایی جامعه آسیب جدی دیده است و در این شرایط نمی‌تواند رشد کند؛ «لازمه رشد جامعه، برخورداری از تعامل است که در شرایط مختلف می‌تواند به شکل‌های متفاوتی انجام شود. تعاملات اجتماعی می‌توانند در گروه‌های کوچک اجتماعی براساس قوانینی خاص، دوستانه، سازش‌کارانه یا حتی خصمانه باشند. اما ویروس کرونا بحرانی در تمام روابط اجتماعی افراد به‌وجود آورده است. تحقیقات نشان داده افرادی که با شبکه‌های اجتماعی در ارتباط نیستند و دایره دوستی‌هایشان کوچک است، بیشتر از افرادی که روابط اجتماعی قوی دارند در معرض ابتلا به آسیب‌هایی مثل افسردگی و خودکشی قرار دارند.» به‌گفته ادیبی، تنهاگذاشتن افراد یکی از شکنجه‌هایی است که برای انسان‌ها درنظر گرفته می‌شود؛ شکنجه‌ای که به نوعی در دوران کرونا به‌ویژه در ماه‌های اول شیوع، هم برای تمام افراد درنظر گرفته شده است. بنابراین طبیعی است آسیب‌ها و تبعات روانی منفی خود را هم به‌دنبال داشته باشد.

تنهایی و انزواطلبی؛ شاخصه اصلی کرونا
محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی
کشور ما نزدیک به 20‌ماه است که تحت بحران کووید-19 قرار دارد. تفاوت این بحران با سایر بحران‌ها، وجود ابهام در تأثیرات و تبعات زیاد آن است. شیوع این ویروس، در کنار بیماری‌زایی، بر ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ، ارتباطی و فردی افراد تأثیر گذاشته است. در ابتدای شیوع، نوع رویارویی افراد با آن متفاوت بود. یعنی اگر کسی به بیماری کرونا مبتلا می‌شد، سعی در پنهان کردن آن از دیگران داشت و مردم به آن به‌عنوان یک انگ نگاه می‌کردند. زمانی که خانواده‌ها به‌دلیل ابتلا به این بیماری، عزیزشان را از دست می‌دادند، حتی نزدیک‌ترین اقوام، دوستان و آشنایان هم نمی‌توانستند در مراسم خاکسپاری شرکت کنند. مهم‌ترین اتفاق این بود که بازماندگان نمی‌توانستند خودشان را از نظر عاطفی تخلیه کنند. هر چند که با گذشت زمان، این موضوع تعدیل شد و هم‌اکنون، مواجهه افراد با این بیماری عادی‌تر شد و ترس و اضطراب ناشی از ابتلا کمتر شد. اما آسیب‌های ناشی از قرنطینه، رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و جدایی‌ افراد از یکدیگر، تبعاتی را برای بیماران مبتلا به کرونا به همراه داشت که منجر به ایجاد احساس تنهایی در آنها شد. «تنهایی و انزوا طلبی» شاخصه اصلی کووید- 19به شمار می‌آید. در عین حال، اثرات و فشار روانی که افراد و خانواده‌ها مجبورند بر اثر اینگونه تنهایی‌ها تحمل کنند، خطر ایجاد افسردگی در آنها را بالا می‌برد. به همین دلیل در بسیاری  از موارد، حال جسمانی افراد پس از ابتلا به بیماری، بهبود پیدا می‌کند؛ درحالی‌که سلامت روان آنها به دلایل مختلفی مانند تحمل دوری از جمع، تنهایی پس از سوگ‌های سنگین و پیچیده تا مدت‌ها با فرد همراه خواهد بود. تمام این مشکلات و عوارض از پیامدهای اصلی بیماری کروناست که باید جدی گرفته شود. البته می‌توان گفت  با ارتقای سطح سواد سلامت مردم و انگ‌زدایی، اوضاع بهتر شده؛ چرا که این بیماری به‌عنوان یک واقعیت زندگی پذیرفته شده است. با این حال، تأثیرات روانی این بیماری مانند تنهایی، انزوا، گوشه‌گزینی و افسردگی ناشی از کرونا باید جدی گرفته شود و اختلالات ناشی از آن درمان شود. مسئولان هم برای مقابله با این شرایط حتما باید تمهیداتی بیندیشند، در غیراین صورت سلامت روان جامعه زیر سؤال خواهد رفت.

مطالعات انجام شده درباره تنهایی و انزوا در دوران شیوع کرونا
   تحقیقات انجام شده از سوی گروه روانپزشکان دانشگاه‌های تایوان، سیدنی، اتاوا، تورنتو و ژاپن   نشان می‌دهد: «افراد مسن بیشتر در معرض انزوای اجتماعی و تنهایی هستند؛ چرا که از نظر عملکردی بسیار وابسته به اعضای خانواده یا حمایت خدمات اجتماعی هستند. قبل از همه‌گیری کووید_19، تنهایی و انزوای اجتماعی در سراسر اروپا، ایالات متحده و چین رایج بود (10تا 40درصد) اما به‌دلیل محدودیت‌های اعمال شده برای مهار شیوع ویروس رقم آن بدتر شده است.»
  ریچارد وایسبورد، روانشناس و مدرس ارشد دانشکده تحصیلات تکمیلی هاروارد اعلام کرده است:
«63درصد جوان‌ها نشانه‌های قابل توجهی از اضطراب و افسردگی به‌دلیل میزان تنهایی ناشی از پاندمی کرونا را در ژوئن 2021تجربه کرده‌اند.»
  مقاله منتشر شده در نشریه نیچر، ژانویه 2021نشان داده: «در همه‌گیری کرونا بزرگسالان به‌طور همزمان، تحت نوعی انزوای اجتماعی قرار گرفته اند که در جهان مدرن بی‌سابقه است.  داده‌های نظرسنجی از 309فرد بزرگسال در محدوده سنی 18تا 84سال نشان می‌دهد که  بزرگسالان جوان بالاترین سطح انزوا را را داشته‌اند. سطوح بالای مصرف مواد به‌عنوان یک راهبرد مقابله‌ای با انزوای اجتماعی هم وجود داشته است.»
  براساس گزارش نشریه پزشکی لنست: «با افزایش اعمال محدودیت‌ها، نشانه‌های افسردگی و اضطراب و انزوای اجتماعی افزایش یافته و این وضعیت برای کودکان به‌دلیل دوری از دوستان و روال عادی مدرسه، همچنین دوری از تعاملات اجتماعی بسیار سخت‌تر است.»
  وب‌سایت sciencedirect هم در تحقیقی با عنوان «3‌ماه تنهایی در زمان قرنطینه» نوشت: «31هزار و 121بزرگسال آمریکایی پرسشنامه مقیاس تنهایی در شیوع کرونا را تکمیل کردند و نتیجه آن نشان می‌دهد که با وجود کاهش محدودیت‌ها، نمرات تنهایی و انزوا، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است و با وجود بازگشایی بسیاری از جوامع، تنهایی همچنان بالا می‌رود.»
  مقاله منتشر شده در وب‌سایت biomedcentral  با عنوان «انزوای اجتماعی و تنهایی در میان افراد مسن در زمینه کووید_19» انزوای اجتماعی بیشتر در زندگی سالمندان را چالش جهانی خوانده است: «شواهد فزاینده نشان می‌دهد که انزوای اجتماعی ناشی از تلاش برای کاهش شیوع
کووید-19می‌تواند خطر پیامدهای منفی بر سلامت انسان‌ها را افزایش داده و به‌طور بالقوه، تأثیر عمیقی بر سلامتی و رفاه آنها بگذارد.»روزنامه همشهری
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: