اثری از کشتیهای بزرگ که روزگاری نه چندان دور بر روی آن شناور بودند، دیده نمیشود.
شفاآنلاین>سلامت>آب، مایه حیات، از دیرباز کلمه آبادی و آبادانی از ریشه آب گرفته شده است و خود اهمیت این مایه زندگانی را برای مردم این سرزمین روشن میکند. ایران کشوری خشک است. فلاتی وسیع که هزاران سال، مردمانش برای رسیدن به آب، طرحهای هوشمندانه پیاده کرده بودند. از سیستمهای قنات در یزد، در دل کویر تا سیستم جمع آوری آب و فاضلاب در تخت جمشید بیش از دوهزار و پانصد سال پیش!
اکنون در کجا هستیم؟ کارون بزرگترین، طولانیترین و پرآبترین رود کشورمان در حال خشک شدن است. رودی که در کنار آن، تمدنهای بزرگ بشری شکل گرفتند، از شهر باستانی شوش گرفته که اکنون اثری از جلال و جبروت گذشته آن دیده نمیشود تا جندی شاپور از شهرهای معروف دوره ساسانی و از قطبهای علمی آن زمان در جهان.
اکنون اما کارون تشنه است. اثری از کشتیهای بزرگ که روزگاری نه چندان دور بر روی آن شناور بودند، دیده نمیشود. اینجا که از پر آبترین مناطق کشور است، حال و روزی اینگونه دارد. وای به حال مناطق مرکزیتر چون اصفهان و یزد و بسیاری دیگر که آب خود را تحت پروژههای مختلف از شاخههای این رود دیرینه و باستانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم دریافت میکنند.
بحران آب دارد به یک معضل بزرگ در بسیاری از نقاط جهان تبدیل میشود. از عراق گرفته که سد سازیهای ترکیه بر سر شاخههای دجله و فرات باعث کاهش شدید آب آن رودخانههای تاریخی و بزرگ گردیده تا مصر و رود نیل افسانهای که هزاران سال ماوا و محل تمدن این کشور باستانی بوده و هم اکنون در تهدید سد سازیهای اتیوپی بر روی سر شاخههای این رود تاریخی است. کارون را اما ما، خود دچار بحرانهای بسیار کردیم. از سدسازیهای بسیار گرفته بر روی آن، تا طرحهای انتقال آب آن به سایر استانها!
چاره اما چیست؟
ایران و مردمانش نیاز به توجه بسیار بیشتر از این دارند. ایران با بحرانهای گوناگون مواجه است. از بحران بیآبی گرفته،
از بین رفتن زمینها و تبدیل آنها به کویر و برهوت تا نابودی جنگلها و سرزمینهای سبز کشور و تبدیل آنها به تفریحگاههای شخصی و وسیله سودجوئی اندکی!حل این بحرانهای سخت نیاز به تدبیر و آگاهی تصمیم گیرندگان دارد. متاسفانه باید گفت که شاهد چنین تصمیم گیریهایی در طول دهههای اخیر نبوده ایم.
ایران از فرصتهای تاریخی خود پس از پایان جنگ نتوانست بهره ببرد. علیرغم سد سازیهای بیرویه، کشور با کمبود برق مواجه میشود و علیرغم ضرر بسیار فراوان از پایبندی ایران به حقوق خود برای داشتن انرژی هسته ای، هنوز حاصل بسیاری از این انرژی کسب نکرده ایم. سرمایههای کشور توسط آقازادهها یا توسط بسیاری دیگر که از این آب و خاک بهره برده اند، جهت خرید املاک در ترکیه و امارات متحده برده میشود یا همچون بسیاری دیگر از خاوریها گرفته که اموال مردم را غارت کردند تا آنان که سرمایه خود را به دلایل مختلف از کشور خارج کردند، پولهای کشور به کانادا، ایالات متحده و اروپا میرود.
سرمایههایی که باید صرف عمران و آبادی این کشور گردد، میلیارد میلیارد به خارج از کشور سرازیر میشود و پول نفت کشور با توجه به تحریمهای کمر شکن با هزار اما و اگر و ناز و کرشمه خریداران، به کشور بازگردانده میشود.
نتیجه این میشود که این مردمان روز به روز فقیرتر میشوند. کارون روز به روز تشنه تر، زمینهای زراعت روستائیان روز به روز بیحاصلتر و گرسنگی روز به روز بیشتر!
روحانی و دولتش چند روز دیگر با پاستور وداع میکنند. شاید او و دولتش بیش از همه چیز و همه کس، دونالد ترامپ و دولتش را مقصر عدم موفقیت خود بدانند. هشت سال قبل از آن، احمدی نژاد
با بسیاری رفتارهای بحران آفرین و خطرناک خود، مسبب بلاهای بسیار برای این کشور شد و ایران را در آستانه یک اجماع جهانی برای یک جنگ قرار داد. تحریمهای شورای امنیت را کاغذ پاره خواند و اکنون با کمال پر روئی، خود را در نقش یک مصلح و نجات دهنده معرفی میکند. اینگونه مخالف خوانی هم نوبری است که فقط ظاهرا در ایران میتوان پیدا کرد. همچون بسیاری چیزهای دیگر، پولهای کشور در نقاط مختلف دنیا به خاطر تحریمها بلوکه است و دنبال رمز ارز و پولهای مجازی هستیم. با چه وسیله ای؟ با همین آب و برق ارزان که قرار است برای تامین نیازهای ابتدائی این مردمان بدبخت استفاده گردد.ظاهرا باید راههای عجیب و غریب را بسیاری از تصمیم گیرندگان مان تجربه کنند و نمیتوان از راههای ساده و مورد پسند اکثر نقاط دنیا رفت! مردم این کشور خواه نا خواه به دنیای اطرافشان نگاه میکنند. این مایه ننگ است که ایرانی غبطه مردم کشوری چون ارمنستان را بخورد. کشوری که چند ماه پیش بسیاری از مردمشان با شکستی تحقیرآمیز ناچار به کوچ اجباری از سرزمینهایی گردیدند که سالهای طولانی در آن زندگی میکردند. حال امروز، ایرانیان باید برای تزریق واکسن میلیونها هزینه کنند و در آنجا مورد تحقیر همسایه هایشان قرار گیرند! میلیاردها دلار از سرمایه این مردم باید به همان ارمنستان و گرجستان تا مقادیری صد برابر آنها، به ترکیه و امارات متحده جهت خرید ملک و اخذ اقامت این کشورها برده شود. به قول رئیس یکی از دانشگاههای معتبر کشور، هر دانشجویی به مهاجرت فکر میکند و شاید بهتر است جلوتر بیائیم و بگوئیم، هر دانش آموزی که در مراکز استعدادیابی کشور، از جمله مراکز استعدادهای درخشان در حال تحصیل است، از الان به فکر مهاجرت است. حال در این شرایط نمایندگان مجلس به فکر تلافی کردن و به خاک کشیدن به اصطلاح حریفان خود در عرصه جهانی هستند! برای فشار آوردن به طرف مقابل که معلوم نیست کیست، ایالات متحده آمریکا است، سازمان بین المللی انرژی اتمی است یا طرفهای گفتگو در مذاکرات چهار به علاوه یک است، آنها را تهدید به پاک کردن فیلمهای دوربینهای نظارتی و بسیاری کارهای دیگر میکنند و دولت را موظف به انجام این قوانین! با چه هدفی؟ به خاک مالیدن پوزه طرف مقابل؟ اما سوال این است که از این نزاع و درگیریها چه کسی بیشتر متضرر میشود؟ مردم ما یا مردم طرفهای مقابل؟ و اصولا چه کسی بیشتر از این اختلافات بهره میبرد؟ دولتهای متخاصم و مخالف ما در منطقه یا مردم ما؟ ایران میتواند یک قدرت منطقهای با ثبات باشد به شرط آنکه توجه بسیار بیشتری به مردم خود بکند. در کنار نفوذ و تاثیر مثبت در میان مردم منطقه، اول به فکر رفاه و سربلندی مردم خود با ژرف اندیشی و بلند نظری باشد. دست از تعصبات جاهلانه توسط اندکی برداشته شود و وقت و سرمایه مملکت به کارهای اساسیتر و بنیادیتر برسد. با مردم به کرامت رفتار شود و کلیه شهروندان این کشور مورد احترام قرار گیرند و به جای فراری دادن سرمایهها و نیروهای انسانی این مملکت، به فکر ایجاد شرایطی برای جذب آنها باشند. تنها با این دیدگاه است که در آینده، کشور میتواند از بحرانهای پیش رو به سلامت عبور کند.