به گزارش شفاآنلاین:دانشمندان دانمارکی رابطه بین ضربههای سر مانند ضربه مغزی و شکستگی جمجمه و احتمال خطر ابتلا به اختلالات روانی را مورد مطالعه قرار دادهاند. آنها دریافتند که آسیبهای سر میتواند خطر ابتلا به برخی اختلالات روانی را تا ۴۳۹ درصد افزایش دهد.
دکتر سونجا اورلوفسکا از مرکز روانپزشکی کپنهاگ میگوید: من از یافتههایمان کاملا متعجب شدهام. انتظار داشتم همبستگی را ببینم، اما از آنچه انتظار داشتم قویتر است.
او نویسنده اصلی مطالعه است که در مجله روانپزشکی آمریکا منتشر شده است. این مطالعه بزرگترین مطالعه در نوع خود تاکنون بوده است. در این دوره، ۱۱۳۹۰۶ نفر از شرکت کنندگان به دلیل آسیب دیدگی از ناحیه سر در بیمارستان بستری بودند. چهار درصد از این افراد متعاقبا با اختلال روانی تشخیص داده شدند.
محققان اختلالاتی از قبیل افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی و اصطلاحا اختلالات روانی ارگانیک (نوعی کاهش عملکرد ذهنی به دلیل بیماری پزشکی یا جسمی، به جای بیماری روانی) را مورد بررسی قرار دادند.
با مقایسه خطر آسیب دیدگی افراد آسیب دیده با سایر افراد مورد مطالعه، آنها دریافتند که افرادی که از ناحیه سر آسیب دیده اند:
محققان بررسی کردند که آیا افرادی که با شکستگی انگشت پا یا جراحات مشابه در بیمارستان بستری شدهاند نیز به طور قابل توجهی خطر ابتلا به اختلال روانی را دارند. در طول دوره مورد مطالعه، در مجموع ۱۰۶۰۷ نفر مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شدند. ۱۲ درصد از این افراد قبل از تشخیص از ناحیه سر دچار ضربه شده بودند. از ۲۴۶۰۵ نفری که مبتلا به افسردگی تشخیص داده شده بودند، ۲۸۱۲ نفر - یا ۱۱ درصد - قبلا دچار ضربه به سر شده بودند. از بین ۱۸۵۹ نفری که مبتلا به اختلال دوقطبی تشخیص داده شده بودند، ۱۹۱ نفر - یا ۱۰ درصد - قبلا دچار ضربه به سر شده بودند. از ۱ هزار و ۱۹۹ فرد مبتلا به اختلال روانی ارگانیک، ۳۲۲ نفر - یا ۲۷ درصد - قبلا ضربه سر دیده بودند.
آنها دریافتند که به عنوان مثال فردی که با شکستگی بازو وارد اورژانس بیمارستان میشود، ۱۶ درصد بیشتر در معرض ابتلا به اسکیزوفرنی قرار دارد، در حالی که برای فردی که از ناحیه سر ضربه خورده است، خطر ۶۵ درصد افزایش مییابد.
اورلوفسکا میگوید: ما این اثر را پذیرفتیم و دریافتیم که در مورد اسکیزوفرنی، افسردگی و اختلالات روانی ارگانیک هنوز هم خطر ابتلا به اختلال روانی پس از ضربه به سر به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
محققان همچنین سابقه خانوادگی اختلالات روانی را نیز مورد بیررسی قرار دادند، اما این نتایج تغییرات قابل توجهی نکرد. التهاب و انتقال دهندههای عصبی آشفته ممکن است دلیل این امر باشد. اگرچه هیچ توضیح مشخصی در مورد ارتباط بین آسیبهای سر و توسعه بعدی اختلالات روانی وجود ندارد، اورلوفسکا معتقد است چندین توضیح ممکن وجود دارد:
آسیب دیدگی سر ممکن است در ارتباط با یک حادثه آسیب زا رخ داده باشد و شاید این واکنش روانی و عاطفی به ضربه باشد که باعث ایجاد اختلال روانی میشود. از دست دادن عملکردها یا تواناییهای بدن پس از تصادف با ضربه به سر نیز ممکن است بر روان تاثیر بگذارد تا بیمار دچار اختلال روانی شود. این مطالعه ممکن است منجر به بهبود درمان شود.
اورلوفسکا امیدوار است که یافتههای جدید بتواند به درک بهتری از دلایل بیماری روانی منجر شود. آگاهی از افزایش خطر ضربههای سر نیز ممکن است به پزشکان کمک کند تا اختلالات روانی را در مراحل اولیه رشد خود تشخیص دهند.yjc