بعد از گذشت مدت زمان تقریبا زیادی از درگیری با این بیماری و فوت میلیونها انسان، واکسنهای مختلفی برای مقابله با این بیماری کشف شده که با ایجاد مصونیت نوید نابودی این بیماری را میدهند.
شفاآنلاین>سلامت>کرونا بیش از یکسال است که وارد ادبیات روزمره زندگی انسانها شده است و همگان در آرزوی نابودی این بیماری به سر میبرند تا بار دیگر به زندگی عادی بعد از پاندمی برگردند.
به گزارش شفاآنلاین: بعد از گذشت مدت زمان تقریبا زیادی از درگیری با این بیماری و فوت میلیونها انسان، واکسنهای مختلفی برای مقابله با این بیماری کشف شده که با ایجاد مصونیت نوید نابودی این بیماری را میدهند. رهایی از این بیماری به وسیله دریافت واکسن از چنان اهمیتی برخوردار است که کشورهای مختلف در تلاش برای دستیابی به میزان بالای واکسن کرونا هستند. اما علی رغم هولناک بودن این بیماری و تاثیر واکسن در مقابله جمعی با آن، نوعی واکس گریزی در جامعه ما به وجود آمده است. ترس از واکسن در میان سالمندان بیشتر از سایر گروهها است که این ترس میتواند ناشی از تفکر سنتی یا عدم آگاهی از دستاوردهای علمی باشد. بنابراین عدهای از سالمندان یا واکسن را دریافت نمیکنند یا به اجبار فرزندان خود تزریق واکسن را میپذیرند. اما عجیبتر آن است که قشر جوان جامعه ما هم دچار نوعی فرار از واکسن شدهاند. ما در این گزارش از جامعه شناسان پرسیدهایم بر اساس شناختی که از جامعه ایرانی دارند چرا واکسن گریزی به وجود آمده و برای مقابله با این ترس دولتها باید چه اقداماتی را انجام دهند؟
> واکسن گریزی یک پدیده جهانی
سیدجواد میری جامعه شناس و عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این باره گفت: «برای صورتبندی دقیق این مسئله باید به این نکته توجه کنیم که بیماریهایی که به پاندمی تبدیل میشوند در تاریخ بشرزیاد اتفاق نمیافتد تا بشر نسبت به آن آگاهی روزمره داشته باشد و شیوع پاندمیها حداقل در دویست سیصد سال اخیر به گونهای نبوده است که بشر دائم در معرض پاندمیها باشد. در کشور ما هم حداقل در صد و بیست سال اخیر که طب جدید، دانشگاه و دولت جدید شکل گرفته است بیماریهای مسری تا حدود زیادی کنترل شده بود. این اتفاقی که در جهان امروز افتاده به گونهای چرخش پارادایمی ایجاد کرده؛ یعنی یک پاندمی بعد از مدت زمان زیادی شیوع پیدا کرده است. از تاریخ 1296 هجری شمسی و آنفلوآنزای اسپانیایی تا به امروز بسیاری از آدمهایی که در آن روزگار پاندمی را تجربه کرده بودند یا در قید حیات نیستند یا اگر هستند بسیار کهنسال هستند. پس حافظه جمعی ایرانیان واقعه پاندمی را به شدت و حدت در نظر ندارد. شیوع کرونا هم جامعه جهانی و هم جامع ایران را درگیر خود کرد و نوعی چرخش پارادایمی ایجاد کرده است. پس تا این وضعیت جدید بخواهد صورتبندی و درونی شود به نظر من زمان طولانیای احتیاج است. واکسن گریزی یک پدیده جهانی است و تنها در ایران نسبت به واکسن مقاومت وجود ندارد. در فضای مجازی هم گزارشهای ضد و نقیضی درباره تمایل مردم به واکسیناسیون وجود دارد و بسیاری از متخصصان و کارشناسان هم مقاومت میکنند و بحثهای توطئه آمیزی مطرح میشود، مثلا در روسیه بسیاری از اساتید آکادمیک گفتهاند به هیچ وجه واکسن روسی را نزنید و خودشان نسبت به واکسن روسی حساسیت داشتند و به دولت بیاعتماد بودند. برخیها میگفتند این واکسنها پروسههای آزمایشی را طی نکردهاند و میتوانند خطر آفرین باشند. پس این مسئله تنها مختص ایران نیست. در ایران هم رویهای که وزارت بهداشت برای مدیریت این بیماری اتخاذ کرد دچار بینظمی شدید و عدم شفافیت بود.»
> اعتمادسازی اجتماعی فرآیندی تاریخی و زمانبر
وی در ادامه گفت: «ما وقتی درباره پاندمی صحبت میکنیم قسمت اعظم این مشکل طبیعت و ماهیت پزشکی دارد؛ یعنی پزشکان باید درباره راههای سرایت ویروس، پیشگیری و... صحبت کنند. درباره بحث واکسن هم پزشکان میتوانند به صورت دقیق ابعاد پزشکی این مسئله را واشکافی و واکاوی کنند. اما بخش دیگری از بحث که همان اعتماد است قابل تقلیل به مقوله پزشکی نیست. مقوله اعتماد یک مقوله کاملا جامعوی و مبتنی بر امر اجتماعی است. پس برای بررسی امر اعتماد باید عوامل و مولفههایی که اعتماد اجتماعی را بالنده میسازد، شناسایی شود؛ یعنی رابطه ملت و دولت به مثابه یک مقوله فلسفی و سیاسی باید از منظر جامعه شناختی مورد تبیین قرار بگیرد. مسئله اعتماد اجتماعی مولفههای گوناگونی دارد و قرار نیست در مدت زمان اندکی از بین برود یا به وجود بیاید زیرا اعتماد اجتماعی در یک فرآیند تاریخی شکل میگیرد و هرچقدر در این فرآیند تاریخی شفافیت، صمیمت و نوعی مشارکت فعالانه وجود داشته باشد اعتمادسازی در جامعه بیشتر میشود. ما امروز نیازمند اعتمادسازی هستیم. اعتمادسازی نه از طرف دولت و تشکلهای حاکمیتی بلکه اعتمادسازی از طریق تشکلهای مدنی که میتوانستند در یک فرآیند تاریخی شکل بگیرند و جامعه را به گونهای در برابر خطراتی که میتواند اعتماد اجتماعی را از بین ببرد، واکسینه کنند. ولی چون این اعتمادسازی در فرآیند تاریخی دچار خدشه شده است و اساسا مقوله اعتماد اجتماعی از بین رفته و اعتماد اجتماعی توسط نهادهای گوناگون حاکمیت سرکوب شده است این باعث نوعی عدم اعتماد در جامعه شده است. البته این مفهوم عدم اعتماد یک مقوله تقریبا جهانی است؛ یعنی الان در آمریکا، اروپا، چین، ژاپن، آسیای مرکزی، هند و.... نوعی خلل و ریزش و شکنندگی در حوزه حکمرانی ایجاد شده است. اساسا یکی از پرسشهای بنیادین امروز در عصر پساجدید این است که مقوله حکمرانی که دچار گسست شده است پیامدهایش در حوزه عمل در آینده چه خواهد بود؟ آیا قرار است ما با حاکمیتهای پوپولیستی اقتدارگرا مواجه شویم که جهان را به سمت جنگ خواهد برد؟ یا این وضعیت قرار است ما را به سمت یک تحول بنیادین ببرد؟ این عدم اطمینان فقط در مقوله واکسن نیست و باید در یک صورتبندی کلان و یک چشم انداز کلان مطرح شود و یکی از مصداقهای آن میتواند همین بحث واکسن باشد. برای اعتمادسازی ما یک فرآیند طولانی مدتی را در پیش خواهیم داشت.»
> اظهارات نسنجیده کارشناسان
سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا عدهای از تزریق واکسن کرونا میترسند و نگران هستند گفت: « عواملی چند در ایجاد این ترس و فوبیا وجود دارند: نخست آنکه کلا تزریق همیشه با نوعی نگرانی همراه است. در گذشته تاریخی، بشر همیشه در برابر واکسن به ویژه نوع جدید آن واکنش منفی داشته است. چون واکسنها تا بتوانند آزمون و خطا شوند، چندین نفر آسیب میدیدند. مخصوصا سابق بر این مثل امروز تجربه دانش پزشکی در مراقبت افراد بعد از تزریقها وجود نداشت. در قدیم بسیاری بودند که در کوی و برزن فلج بودند و معمولا عوام میگفتند که " تب کرده و بعد از تزریق آمپول مثلا یک پایش فلج شده" حالا دقیقاً معلوم نبود که واقعا از عوارض تزریق بود یا تزریقکننده ناشی بود و یا بیماریهای زمینهای علت آن بوده است؟ اما عامه مردم علت را تزریق آمپول میدانستند. دوم آنکه متاسفانه گاهی خود "کارشناسان و متخصصان مورد اعتماد مردم" با اظهار نظر نسنجیده به چنین ترس و وحشتی دامن میزنند. خاطرم است که چند ماه پیش یکی از متخصصان شناخته شده بیماریهای واگیر در یک واکنش شتابزده گفت "من واکسن روسی و چینی نمیزنم!" همینکافی بود تا مدتها بخشهایی از جامعه را به ترس و وحشت بیندازد در حالی که بعدها معلوم شد که این دو نوع واکسن در ردیف بهترینها و موثرترینها هستند. اما خوب دیگر کار از کار گذشته بود.»
>راهکار برای افزایش اعتماد مردم
این پژوهشگر در ادامه در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان این ترس و نگرانی را کم کرد؟ گفت: «دولتمردان باید اقداماتی انجام دهند تا اعتماد و اطمینان مردم را افزایش دهند. مثلا چند وقت پیش در خبرها آمده بود که مقامات مالاوی در جلوی دیدگان مردم بیش از ۲۰ هزار واکسن ضد کرونای تاریخ گذشته را آتش زدند. اینگونه اقدامات موجب بالا رفتن اعتماد مردم به سیستم درمان یک کشور میشود. ارسطو میگوید ما سخنان نیکمردان( متخصصان) را بهتر از دیگران قبول میکنیم. جهت کاهش ترس و وحشت مردم، توصیه میشود کارشناسان در اظهار نظرشان چه در جهت مثبت و چه منفی عجله نکرده و علمیتر صحبت کنند تا به مرور زمان با تزریق واکسن به کثیری از جمعیت کشورمان، ترسها کاهش یافته و به مرور زمان از آن بیشتر استقبال خواهد شد. به نظر میرسد ما درحال عبور از این پیچ ترس و نگرانی هستیم و در آینده بیش از پیش استقبال خواهد شد.»
> لزوم ارائه اطلاعات دقیق و شفاف توسط دولتها
در ادامه جعفربای محقق و پژوهشگر اجتماعی در این باره گفت: «این سبک از واکسن زدنها به مدت طولانی در کشور اتفاق نیفتاده است. در دهه 30 و دهه 40 چندین بار پاندمیهایی در جهان پیش آمد که در مدارس واکسنها را تزریق میکردند. پس یکی از دلایل این است که تفکر نادرست وجود دارد که انگار واکسن متعلق به دوران خردسالی است و بزرگسالان نیازی به واکسن ندارند. در افکار عمومی نهادینه شده است که صدور کارت واکسن برای خردسالان است. دلیل مهم دیگر آن نوعی بیاعتمادی در جامعه است؛ این بیاعتمادی حتی درباره واکسن کودکان هم وجود دارد. تفکر غلط آن است که در داخل واکسن موادی است که افراد را بیتعصب میکند و تفکرانی از این دست. بسیاری از افراد رفتار امروز جوانان را به واکسنهای تزریق شده ارجاع میدهند. برخی معتقد هستند دولتها در قالب واکسنها سیاستهای خود را به ملتها تحمیل میکنند. مسائل این چنینی متاسفانه در افکار عمومی وجود دارد که منشا بیاعتمادی شده است. درباره کرونا مسائل دیگری مثل عارضههای واکسن هم مطرح شده است که به دلیل گستردگی ارتباطات در دسترس عموم مردم قرار گرفته است. شایعاتی مثل آهنربایی شدن، فوت و... باعث نوعی واکسن گریزی شده است و از سوی دیگر تنوع واکسنهای موجود باعث انتخاب سخت در میان مردم شده است. دولتمردان و رسانهها و نهادهای فرهنگی باید مثبت بودن واکسن را برای مردم تحلیل کنند و قبل از گسترده شدن شایعات باید دولتمردان توضیحات مورد نیاز را به مردم ارائه دهند. نباید تنها اخبار و اطلاعات آماری در دسترس مردم قرار بگیرد بلکه مردم نیاز دارند به صورت تحلیلی و عمقی از مسائل باخبر شوند. ارائه اطلاعات تحلیلی تا حدودی میتواند از رفتارهای غیر منطقی مانند گریز از واکسن جلوگیری کند. اگر تفسیر و تحلیل دقیق برای مردم بیان نشود به بدترین شکل سوء برداشتها به وجود میآید. نبود تحلیل ها و اطلاعات عمیق و هم چنین خودداری دولتمردان از ارائه این اطلاعات مهم باعث میشود واکسن گریزی تقویت پیدا کند. وقتی که افکار عمومی هدایت و اقناع نشود قطعا به سمت و سویی کشیده میشود که به صلاح جامعه نیست.»آفتاب یزد