تغییر اجباری نمیتواند در درازمدت، پایدار باشد. هرچند در کوتاهمدت هم پردردسر خواهد بود. طرفمقابل باید خودش بخواهد که تغییر کند
شفاآنلاین>سلامت> بعضی زنوشوهرها تلاش میکنند تا یکسری از ویژگیهای شخصیتی همسرشان را به مرور تغییر دهند کاری که باید و نبایدهای زیادی دارد
به گزارش شفاآنلاین: بعضی زنوشوهرها تلاش میکنند تا یکسری از ویژگیهای شخصیتی همسرشان را به مرور تغییر دهند کاری که باید و نبایدهای زیادی دارد.
بسیاری از افراد هنگام انتخاب همسر نقاط منفی و اختلاف نظرهای بارزی را در اخلاق و رفتار طرفمقابل میبینند، اما به دلیل حس و علاقهای که به او پیدا کردهاند یا شرایط خوبی که طرفمقابل دارد و ...، این اختلافات را نادیده میگیرند. وقتی ازدواج صورت میگیرد و در ادامه رابطه این اختلافنظرها دیده میشوند، همسر از دیدن آنها ناراحت میشود و شروع به تلاش برای تغییر دادن طرفمقابل میکند و معمولا ناکام میشود. اولین و اصلیترین دلیل ناکامی این است که باورش شده میتواند به راحتی همسرش را تغییر دهد و همه چیز دست اوست! گویی با ازدواج کارخانه آدمسازی را روشن و شروع به فعالیت روی این پروژه میکنند. حداقل در فرهنگ ما به ویژه در گذشته، این مسئله خیلی پررنگ است. دختر کم سن را برای مرد بزرگ سال در نظر میگرفتند که طبق نظر خودش تربیتش کند. امروزه هم بعضی زن و شوهرها با خشم و خشونت زیاد سعی در تغییر دیگری دارند. گاهی زن از راه قهر یا درخواست مهریه میخواهد شوهر خود را تغییر دهد و مرد هم از راههای دیگر. آیا به راستی این کارها در دراز مدت جواب میدهد؟ آیا اصلا تغییر همسر ممکن است؟ در ادامه به این مسئله میپردازیم.
تحمل تفاوتها سخت است، اما ...
قبل از هر کاری لازم است یادآوری شود که حتما موقع
ازدواج، تناسبها و تشابههای لازم را در نظر بگیرید. هر قدر تناسبها بیشتر باشد، اختلاف نظرها در زندگی مشترک با یکدیگر کمتر خواهد شد. در ادامه باید گفت در شرایط ایدهآل هر کسی دوست دارد همسرش کاملا منطبق با فکرها و خواستههای خودش باشد. اما آیا واقعا این قضیه ممکن است؟ مسلما خیر! تمام ما انسانها با یکدیگر متفاوت هستیم و اصلا قرار نیست همسرمان مانند ما در تمام ابعاد فکر کند و تصمیم بگیرد و اجرا کند؛ بنابراین سعی کنید تا حد امکان او را با تفاوتهایی که با شما دارد، بپذیرید. بله، تحملش سخت است، اما باید واقعبین باشید.
همسرتان را وادار نکنید که همه چیز را مانند شما ببیند
برای واقعبین شدن در وهله اول از حیطه رویاها و تخیلات بیرون بیایید و در واقعیت موجود زندگی کنید. فراموش نکنید هر قدر شکاف و فاصله بین دنیای آرمانی و دنیای واقعی بیشتر باشد، شما رنجش بیشتری را در خود تجربه میکنید. به جای آنکه سعی کنید همسرتان را وادار کنید همه چیز را مانند شما ببیند و مانند شما عمل کند، میتوانید این متفاوت بودن نگرشها، البته اگر در مسائل کوچک باشد را با هم ترکیب کنید تا به دید دقیقتر و جامعتری برسید. قابل درک است که برخی رفتارهای شخصی باعث فروپاشی بنیان خانواده میشود و درخواست شما برای تغییر میتواند منطقی باشد، رفتارهایی از قبیل اعتیاد، منفیبافی و بدبینی، تغییر مداوم شغل، خیانتهای مکرر و. حالا سوال این است که در این مواقع چه باید کرد؟
اجبار برای تغییر ثمربخش نیست
تغییر اجباری نمیتواند در درازمدت، پایدار باشد. هرچند در کوتاهمدت هم پردردسر خواهد بود. طرفمقابل باید خودش بخواهد که تغییر کند. مسلما راههایی وجود دارد که با استفاده از آنها بتوانید روی او اثر بگذارید و تشویقش کنید که رفتارش را تغییر دهد. در بعضی مواقع برای تغییر رفتار همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل میشویم یعنی سوزن ما گیر میکند و مرتب رفتار فرد را به رویش میآوریم و از او میخواهیم آن را تغییر دهد. وقتی مسئلهای بیش از حد تکرار شود، جایگاه واهمیت خود را از دست میدهد و به مسئلهای پیش پاافتاده تبدیل میشود، ضمن این که ما با راه رفتن روی اعصاب طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست میدهیم.
تغییر صددرصدی را فراموش کنید
فراموش نکنید که قرار نیست از صفر تا صد او را تغییر دهید، فقط قرار است روی یک رفتار که به شدت خانواده خرابکن است، مانور بدهید. در ادامه، میتوانید دلیل تمایل نداشتن همسر به تغییر را هم تشخیص دهید، مثلا اگر شبها دیر به خانه میآید، علت این رفتار را ریشه یابی کنید.
خودتان الگو شوید
الگوی رفتاری شوید که میخواهید در همسرتان ببینید. در ضمن، نصیحت کردن، تکراریترین و غیر موثرترین رفتار برای تغییر دیگری است. پس در عمل با رفتارهای درست و موثر الگوی مناسبی شوید که این پیام را منتقل میکند: «ببین من میتوانم، پس تو هم میتوانی.»
گروکشی ممنوع
برای گفتگو در این باره با همسر حتما اصول لازم را اجرا کنید. در نظر گرفتن زمان و مکان مناسب برای گفتوگوی گرم و صمیمانه، جبهه نگرفتن و از موضوع اصلی دور نشدن، مهم است. مطمئنا جملههایی مانند «اگر من را دوست داری، پس ...» یا «با این کارت نشان دادی که مرا دوست نداری»، به گوش شما هم آشناست.
در این شیوه، همسران سعی میکنند با گروکشی و به غلیان در آوردن دیگ احساسات یکدیگر روی هم تأثیر بگذارند. ممکن است این روش برای مدت کوتاهی جواب دهد، اما موارد ضمنی ناراحتکنندهای را به دنبال دارد: اگر یک بار دیگر آن رفتار تکرار شود، آیا به این معناست که همسرتان دوستتان ندارد؟ آیا همسرتان با طیب خاطر رفتارش را تغییر میدهد یا فشاری ناخوشایند را روی خود احساس میکند؟ آیا دور از انصاف نیست که عشق زیبای همسری را منوط به مواردی این چنین و گاه پیش پا افتاده کنیم؟ این تغییر رفتار چقدر دوام خواهد داشت؟ پاسخ این پرسشها را به عهده خودتان میگذاریم. در صورت نیاز، حتما میتوانید از یک مشاور متعهد و متخصص کمک بگیرید.