اینهمه خبر بد و نگرانکننده در حالی است که به نظر میرسد عملا در ایران بهجز کادر درمان خسته و تختهای پرشده بیمارستان، هیچگونه دفاعی در برابر هجوم فزاینده و کشنده این ویروس نداریم
شفاآنلاین>سلامت> آمارهایی که هر روز از میزان ابتلا و نیز مرگومیر ناشی از کرونا منتشر میشود، بسیار دردناک و درعینحال نگرانکننده است. درست است که متأسفانه هر روز با مرگ تعداد زیادی از هموطنان خود روبهرو هستیم اما مدلها نشان میدهند که احتمالا در هفتههای آتی وضعیت از این نیز بدتر خواهد شد.
اینهمه خبر بد و نگرانکننده در حالی است که به نظر میرسد عملا در ایران بهجز کادر درمان خسته و تختهای پرشده بیمارستان، هیچگونه دفاعی در برابر هجوم فزاینده و کشنده این ویروس نداریم. کووید 19 به طاعونی برای ما بدل شده است. رنگ سیاه شهرها که تاکنون سابقه نداشته یادآور طاعون سیاهی است که مردم بدون دفاع را درگیر خود کرده و چون مِهی غلیظ و کشنده همهچیز را در بر گرفته است. درباره اینکه چرا به اینجا رسیدهایم هم بسیار گفته و هم بسیار نوشتهاند و شاید دیگر گلهگزاری فایدهای نداشته باشد. تا مدیریت در مملکت ما بهصورت غیرعلمی باشد در هم بر همین پاشنه خواهد چرخید؛ اما نکتهای که بیشتر من را آزار داده و بهشدت نگران میکند، فرهنگ غیرعلمیای است که بهشکل افیونی خزنده در لابهلای جامعه ما میخزد و همه را آلوده میکند و پیش میرود.
این روزها با وجود اهمیت فوقالعاده
واکسیناسیون برای حل این معضل بزرگ، از گوشهوکنار حرفهایی درباره مضرات واکسیناسیون میشنویم؛ شنیدههایی که بهشدت نگرانکننده است. بعضی از موضوعات نهتنها جزئی از بدیهیات است بلکه جزئی مهم از روح انسانی را نیز شامل میشود؛ مفاهیمی مانند آزادی و دموکراسی و حقوق بشر از اجزای مهم تشکیلدهنده روح انسانی است؛ اما باید متذکر بود که علم و نگرش علمی نیز یکی دیگر از دستاوردهای بزرگ بشری بوده که دیگر نمیتوان بدون وجود آنها انسان را معنا کرد. واکسیناسیون یکی از نمونههای بارز همین تفکر علمی است. شاید پدران و مادران ما بیماری آبله را دیده باشند. یک بیماری ویروسی که جان بسیاری را در طی تاریخ گرفت.
یکی از مهمترین افتخارات بشری این است که توانسته آبله را بهطورکامل ریشهکن کند. این کار بهجز انجام واکسیناسیون گسترده یا همان چیزی که به آبلهکوبی مشهور بود، میسر نمیشد. این روزها مواردی مانند فلج اطفال بهندرت دیده میشود. علت چنین چیزی نیز باز همان انجام واکسیناسیونهای گسترده است. وقتی من کودک بودم، مبتلا به سرخک و اوریون شدم. امروز کمتر مواردی از این بیماریها دیده میشود. بیماریهایی که درعینحال میتوانست با عوارض بسیار جدیای نیز همراه باشد.
اینکه ما اکنون چنین بیماریهایی را نمیبینیم، همه و همه مدیون نگرش علمی و انجام واکسیناسیون بهشکل گسترده است؛ اما امروز در هزاره سوم وقتی من از عدهای که حتی تحصیلکرده هم هستند میشنوم که نمیخواهند واکسن بزنند یا بهجای فواید واکسن از مضرات آن سخن میگویند، ترس بر اندام من میافتد، زیرا چنین نگرشی میتواند بهراحتی راه را برای تجویزهای غیرمعقول و غیرعلمی نیز باز کند. تجویزهایی که در جامعه ما کم نبوده و متأسفانه چه بسیار که از سوی افراد بهظاهر موجهی نیز تبلیغ میشوند.
موضوعاتی مانند طب اسلامی که این روزها بازار داغی هم دارند، همه و همه در همین نگرش غیرعلمیای ریشه دارند که مانند آفتی به جان فرهنگ جامعه ما افتاده است. یادمان نرود که مثل خیلی از امور دیگر دنیا دارد بهسرعت راه درست را میرود. تمام جهان دارند واکسن میزنند. تمام جهان دارند اقدامات و توصیههای علمی را پیش میبرند.
تمام جهان، هم اراده برای بهترشدن خود دارند، هم رویکرد مناسبی را پیش میگیرند و هم از تمام امکانات و منابع خود برای این پیشرفت استفاده میکنند. ما اگر نخواهیم سوار این قطار رشد و توسعه بشویم بیشک حذف خواهیم شد. جملهای از «فرد هالیدی» همواره در گوش من است که روند پیشرفت جهانی را به قطاری تشبیه میکرد که همه سوار آن هستند اما عدهای بیرون آن ایستاده و از سر جهالت به این قطار سنگ میزنند.
امیدوارم در نهایت ما از آن بیرونماندگان قطار نباشیم. عبدالرضا ناصرمقدسی/ متخصص مغز و اعصاب/ روزنامه شرق