از ۲۱۹ دوز واکسن مورد نظر برای پاکبانان شهرداری آبادان فقط ۹۵ دوز آن هم با ترغیب کارگران خدمات شهری توسط مسوولانشان مورد استفاده قرار گرفت و به کارگران پسماند و خدمات شهری شهرداری آبادان تزریق شد
شفاآنلاین>سلامت> سوءاستفاده از سهمیه واکسن کرونای پاکبانان شهرداری آبادان از سوی برخی مدیران این شهرداری خبری بود که تعجب همگان را به دنبال نداشت. زیرا بارها و بارها شاهد حقخوری مدیران بالا از زیردستان بودهایم و در پی رسانهای شدن این خبرها همچون همیشه مسوول خاطی موضوع را تکذیب یا ادعایی را بیان میکنند که بیشتر، مردم را خشمگین میکنند.
به گزارش شفاآنلاین: در این موضوع هم محمودرضا شیرازی، شهردار آبادان اظهار داشته: «اینکه گفته میشود اعضای شورای شهر آبادان از سهمیه واکسن پاکبانان این شهرداری سوءاستفاده کرده و واکسن تزریق کردند واقعیت ندارد و از اساس کذب است.»
وی تاکید میکند: «از ۲۱۹ دوز واکسن مورد نظر برای پاکبانان شهرداری آبادان فقط ۹۵ دوز آن هم با ترغیب کارگران خدمات شهری توسط مسوولانشان مورد استفاده قرار گرفت و به کارگران پسماند و خدمات شهری شهرداری آبادان تزریق شد.» یعنی پاکبانها با اصرار سهمیه خود را به مسوولان پاکدل دادهاند! البته این اقدام علاوه بر واکنش مردم و درخواست پیگیری قضایی، موجب شد تا وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز برخورد قانونی با خاطیان این تخلف را خواستار شود.
سعید نمکی جمعه شب طی نامهای به رییس دانشکده علومپزشکی آبادان، دستور عزل معاون بهداشتی و مدیران ناظر بر اجرای برنامه ایمنسازی در اسرع وقت را صادر کرد. اما اشاره شهردار آبادان در فیلم منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر اینکه کارگران این شهرداری تزریق واکسن کرونا را منوط به تزریق آن از سوی امامجمعه آبادان و شهردار اعلام کردند با واکنش امام جمعه آبادان مواجه شد. حجتالاسلام علی ابراهیمیپور نیز پس از تکذیب دریافت واکسن کرونا گفته است: «تاکنون هیچگونه واکسنی نزدهام و قطعا نخواهم زد تا افراد اولویتدار استفاده کنند. همچنین امامجمعه آبادان از فعالان رسانهای خواسته در پخش خبرها و حفظ آبروی افراد در ماه مبارک رمضان بیشتر دقت کنند.»
اما عدم شفافیت روند واکسیناسیون به معضل جدی در بین افکار عمومی و دیگر مسوولان تبدیل شده است. زیرا براساس اولویتبندی انجام شده و تاکید ستاد ملی مقابله با کرونا و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، واکسنهای اختصاص داده شده باید براساس اولویت به افراد جامعه هدف تزریق شوند و هیچ فردی در هیچ جایگاهی مجاز به تزریق واکسن کرونا خارج از اولویت مشخص شده نیست. ولی اصل قضیه این است که مسوول خاطی میداند اگر خطایی انجام دهد، خسارت زیاد پرداخت نمیکند بلکه شاید فقط میز و صندلیاش جابهجا شود. بنابراین گریز از قانون توسط مسوولان کشور به نوعی عادیانگاری شده است. اما این موضوع هیچگاه برای مردم جامعه عادی نمیشود و تنها روی هم انباشته میشود.
ریشه پنهانکاریهای مسوولان
در همین رابطه سهیل رضایی، پژوهشگر و روانشناس اجتماعی درخصوص تبعات رفتارهای ضد و نقیض وزارت بهداشت و عدم شفافسازی در روند واکسیناسیون گفت: رفتارهای متناقض وزارت بهداشت آن هم در قاب تلویزیون و رسانهها نشاندهنده این است که مسوولان جامعه را نابالغ میدانند؛ همانند همان پدر و مادری که مسایل مهم زندگی را از فرزندان خانواده پنهان میکنند. امروزه در جامعهای زندگی میکنیم که عموما مردم نابالغ پنداشته میشوند و مسوولان به خاطر مردم پنهانکاری میکنند. بارها از مسوولی درخصوص رفتارهای متناقض او سوال کردم و همیشه پاسخ میدهند به دلیل صلاح مردم پنهانکاری میکنیم. بنابراین فکر میکنم ریشه این رفتارهای متناقض همین دیدگاه مسوولان نسبت به مردم باشد.
این روانشناس افزود: متاسفانه دیروز هم خبری مبنی بر تزریق بدون نوبت شهرداری و شورای شهر آبادان در فضای مجازی دست به دست میشد. وقتی در جامعه تکثر رفتارهای نادرست را بیشتر میبینید بیاعتمادی در بین مردم هم زیاد میشود. چه بسا امروزه صدا وسیما جایگاه خودش را از دست داده، وقتی خبری را رسانهای میکند ما ابتدا همان خبر را در رسانههای خارجی پیگیری میکنیم. زیرا همگان میدانند خبری که از صدا و سیما منتشر شود، اصل خبر نخواهد بود. در نتیجه ما بارها دیدیم که با فشارهای دوربین مردم حاضر در صحنه صدا و سیما مجبور به انتشار اصل خبر میشود. بنابراین رفتارهای متناقض وزارت بهداشت مرجعیت را از نهادهای رسمی خبری گرفته است. از طرفی مردم اعتمادشان را از مسوولان برای حل مساله از دست دادند. در حال حاضر نهادهای غیررسمی علیالخصوص بازارهای آزاد دارو قدرت گرفتند. زیرا یک نفر به نام رییسجمهور به دلیل مخمصههای تحریم در رسانه ملی برای تهیه واکسن دست به دامان شرکتهای خصوصی میشود و از سویی وزیر بهداشت میگوید اگر سیمانفروشی واکسن وارد کند پای او را میشکند. به عقیده من هر انسانی رفتارهای این مسوولان را ببیند بهتزده میشود که مگر در یک کشور با یک دولت اداره نمیشود. البته پیشتر بر این نظر بودند دولت سایه وجود دارد اما من فکر میکنم علاوه بر خارج از دولت، در درون دولت هم سایه وجود دارد.
وی افزود: حال با این رفتارها بزرگترین آسیبی که بر بدنه جامعه زده میشود، بههمریختگی روحی و روانی جامعه است. به موازات این بههمریختگی تنش در جامعه ایجاد میشود. این در حالی است که وقتی تنش و استرس بیش از اندازه در جامعه حرکت کند، خشونت ایجاد میکند. همانطور که امروزه در کوچکترین اختلافی مردم آمادگی پرخاش و دعوا نسبت به همدیگر را دارند. همانطور که با کوچکترین جرقهای از سوی دولت مردم اعتراض خود را به گونهای نشان میدهند. امروزه این پرخاش فراگیری که در بین مردم شاهد هستیم، به خاطر عدم آگاهی حقیقت وضعیت موجود است.
همین امر منجر به سردرگمی بسیار عمیقی در بین مردم شده است. وقتی جامعه مه آلود میشود پیدا کردن مسیر کار بسیار دشواری است. حال هر چقدر میزان این مهآلودگی بیشتر شود، ذهن هوشیار مردم باید زیادتر فعال شود و این فعالیت بیش از حد ذهن هوشیار به افسردگی و دلزدگی بدل میشود. همانطور که وقتی فردی به عنوان شهروند از تاکسیهای آنلاین استفاده میکند باید در آرامش خاطر به مقصد برسد نه اینکه مدام به راننده تذکر دهد که با سرعت مطمعنه براند، حال ما گیر مسوولانی افتادیم که مکرر باید بهشان هشدار دهیم. همچنین علاوه بر اینکه باید مراقب خودمان باشیم، باید از آنها هم مراقبت کنیم.
آتش زیر خاکستر
رضایی درباره راهکارهای گریز از این وضعیت اظهار کرد: مسوولانی که تخلف میدانند که این تخلف هزینه زیادی برای آنها به بار نمیآورد و این مساله اتفاق ناگواری است. حال شما نگاه کنید بابک زنجانی چندسال در زندان است؟ واقعا رسیدگی به مساله زنجانی سخت است یا منتظر عفو او هستند؟! به عقیده من باید مجازات برای تمام مسوولانی که از حیطه خود تخلف میکنند در جامعه روشن و شفاف باشد. چطور سلطان سکه و سلطانهای دیگر فورا اعدام میشوند و همچنان قیمتها هم افزایش پیدا میکند ولی مسوولی که خارج از نوبت حق پاکبان بیپناهی را خورده هزارتا حرف عجیب و غریب تحویل رسانهها میدهد که البته اگر برکنار شود در سمت دولتی دیگری منصوب میشود. بنابراین مجازاتی برای مسوولان خاطی در نظر گرفته نشده است. همین امر مردم را نسبت به شرایط موجود خشمگین کرده است.
همچنین مردم در اینکه نقشی برای جامعه ایفا میکنند، مردد شدند. وقتی جرقهای به این مردم وارد شود آنها با نهایت خشونت وارد میدان میشوند و آن زمان مردم غیرقابل کنترل میشوند. راهکار حل این موضوعات این است که باید مسوولان بدانند، در پی هر خطایی و هر رفتار متناقضی خسارت سنگینی را باید بپردازند.
وی افزود: از طرفی هیچ اعتراض مدنی هم در این خصوص شکل نمیگیرد زیرا مردم را درگیر بیماری کرونا و گرانی کردند. اما اگر مسوولان روال سابق بر این را پیش بگیرند امکان هر اعتراضی در جامعه وجود دارد. تمام متخصصان این حوزه مکرر به مسوولان به شیوههای مختلف هشدار میدهند که پایان این راه اصلا به صلاح کشور نیست اما گوش شنوایی وجود ندارد. این روزها مردم همانند آتش زیر خاکستر هستند و ما مدام به آنها دلگرمی میدهیم که تحمل کند و به زودی واکسیناسیون شروع میشود ولی واقعیت این است که جامعه به جمعبندی رسیده است که این موضوع حل شدنی نیست. زیرا تاکنون هیچ شفافیتی در امر واکسیناسیون وجود نداشته و سوی تعلل مسوولان درخصوص تهیه واکسن مردم را بیش از گذشته نگران و خشمگین کرده است. چه بسا این اتفاقها هیچگاه در ذهن مردم از بین نمیرود بلکه روی هم انباشته میشود و به جای واکنش مدنی، واکنشهای نامربوطی رخ میدهد.
بیاعتمادی اجتماعی
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس نیز درباره وضعیت وخیم سلب اعتماد مردم نسبت به وزارت بهداشت گفت: متاسفانه تضاد رفتار مسوولان در خصوص مقابله و اطلاعات پروتکلهای بهداشتی مربوط به بیماری کرونا، مهمترین زیان و ضررش بیاعتمادی اجتماعی است. چه بسا این رفتارهای متناقض نشاندهنده عدم هماهنگی وزیر بهداشت با ستاد و دیگر افراد مطلع است. همین دیروز رییسجمهور درباره تهیه واکسن اصرار داشت اما وزیر بهداشت گفته سیمانفروش نباید واکسن وارد کند، سخنگوی وزارت بهداشت نظر خلاف دیگری میدهد؛ همین امر منجر به تشدد فکری و عقاید در بین مردم میشود. همچنین مردم نسبت به رعایت دستورالعملها به شدت مورد تردید قرار میگیرند. براساس جامعهشناسی جامعه از یک سیستم تشکیل شده است وقتی ضربهای هر چند کم به سیستم وارد میکنید، تمام سیستم واکنش نشان میدهد.
وی افزود: اگر از صبح پای اخبار بنشینید تناقض رفتارهای وزارت بهداشت را کاملا مشاهده میکنید. وقتی یکی از اعضا سخنی میگوید، هنوز ساعاتی نگذشته دیگر عضو همان موضوع مطرحه را تکذیب میکند. هرکدام از مسوولان وزارت بهداشت یک سازی میزنند. بنابراین نظام اجتماعی از شهرنشینها تا روستاییان با توجه به فرهنگ و بیاعتمادی که ما بهطور کلی نسبت به مسوولان داریم، واکنش نشان میدهند. همین امر منجر به لجبازی مردم نسبت به پروتکلهای بهداشتی میشود.
همانطور که امروزه اکثر نقاط کشور سیاه شده است ولی هنوز مردم در کوچه و بازار در حال تردد هستند. به عقیده من اگر مسوولان وزارت بهداشت بهطور شفاف و هماهنگ طبق نظام مدیریت که یکی از وظایف مدیر هماهنگی و کنترل در سازمان است، با مردم سخنن بگویند و اعتماد آنها را جلب کنند همین امر نوعی واکسن محسوب میشود. چهبسا اگر این هماهنگی در بین وزارت بهداشت وجود نداشته باشد مردم به واکسنی که آنها وارد میکنند هم اعتماد ندارند. جامعهای در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد که فقط یک حرف و عمل در آن وجود داشته باشد. اعتماد واکسنی است که از واکسن کووید۱۹ خیلی مهمتر است.
سلب اعتماد مردم نسبت به نمکی
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه اعتماد نخنمایی است، بیان کرد: امروزه اعتماد در جامعه به نخ نمایی رسیده است. دلیل این نخ نمایی هم رفتارهای پر تناقض وزارت بهداشت در این بحران کروناست. زیرا وزیر بهداشت و تیم اش طی این یکساله مدام حرفهای ضد و نقیض تحویل مردم دادند؛ از تهیه واکسن بگیرید تا استفاده از ماسک. در حال حاضر مجلس، دولت، وزارت بهداشت و در کل هر کدام از مسوولان در خصوص تمام امور یک حرف متفاوت میزنند. این موضوع نشاندهنده عدم هماهنگی در بین آنهاست که منجر به بیاعتمادی مردم شده است. از نظر جامعهشناسان اعتماد مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی است که از همه سرمایههای دیگر جامعه از قبیل طبیعی، تکنولوژیکی و انسانی مهمتر است. همچنین عامل چسبندگی سه سرمایه دیگر به یکدیگر است. وقتی اعتماد از بین برود، عنصرهای دیگر هم به خطر میافتد. همانطور که در تعطیلات نوروز با قسمهای وزارت بهداشت باز هم جادهها بسته نشد و مردم هم با بیتوجهی کامل به سفر رفتند و نتیجه، وضعیت سیاه کرونایی شد که امروزه مشاهده میکنید. اگر توجه کنید هیچ مسوولی در ستاد مقابله با کرونا یا حتی دولت سخنان وزیر بهداشت را قبول ندارد، اگر چه به نظرم هیچکدام یکدیگر را قبول ندارند. طی ۱۴ ماهی که در پاندمی کرونا هستیم، مردم یک سخن واحد نشنیدند. در نتیجه مهمترین واکسنی که برای جامعه نیاز است، ایجاد اعتماد عمودی و در پی آن افقی است که امروزه به فراموشی سپرده شده است. اعتماد دو نوع است، یکی عمودی یعنی بین مردم و حاکمیت و دیگری اعتماد افقی بین مردم با مردم است.
وی افزود: همچنین مسوولان برای بازگرداندن این اعتماد راه دشواری را در پیش دارند. اما به هر حال آنها برای ادامه راه باید بهطور هماهنگ سخن بگویند. البته فرهنگ ایرانی، فرهنگ تناقضگویی است. چه بسا اینگونه مردم به بار آمدند، از صدر تا ذیل این فرهنگ در بطن جامعه فرورفته است. همچنین این تناقضگوییها از خانواده تا مدرسه شروع و در نهایت به درون جامعه رخنه میکند. اگر وزارت بهداشت وضعیت سیاه این روزهای ایران را پیشبینی میکرد برای چی جاده را نبست؟! آمار فوتیها هر روز بیشتر از روز قبل است و این شروع یک فاجعه در کشور است. اگر به همین روال پیش رود مردم سکوت نخواهند کرد و نسبت به تناقضگوییهای وزارت بهداشت واکنش نشان میدهند و این واکنش به نفع هیچکس نیست.روزنامه جهان صنعت